ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثر آنتیاکسیدانی زردچوبه در مقایسه با زغال فعال و اسید آسکوربیک در محیط کشت کالوس گیاه نارون چینی (parvifolia Jasq. Ulmus)
استفاده از زردچوبه بهعنوان مادهای آنتیاکسیدانت مدتهاست که در مبحث پزشکی و سلامتی انسان مطرح میباشد، اما تاکنون در کشت بافت از آن استفاده نشده است. قهوهای شدن بافتهای گیاهی اغلب به دنبال صدمه دیدن بافت و بهوسیله آنزیم پلیفنلاکسیداز صورت میگیرد که باعث ایجاد ضایعات بیشتر در بافتهای گیاهی میگردد. در اکثر موارد برای کاهش قهوهای شدن آنها را در محیط حاوی آنتیاکسیدانها کشت مینمایند. این مواد شامل اسید آسکوربیک، سدیم دیتیلدیتیو کاربامات، پلیونیل پیرولیدون، زغال فعال و غیره میباشد. در این آزمایش امکان استفاده از زردچوبه به جای سایر مواد آنتیاکسیدان مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور از سه ماده آنتیاکسیدانی زردچوبه، زغال فعال، اسید آسکوربیک در محیط کشت دارای کالوس قهوهای رنگ نارون چینی .Ulmus parvifolia Jasq استفاده گردید. کالوسهای مادری که به ابعاد 3-5 میلیمتری تقسیمبندی شده بودند در محیط کشت MS جامد، حاوی 25 درصد شیره نارگیل و 8/0 درصد آگار واکشت گردیدند. تیمارها شامل آنتیاکسیدانتهای زغال فعال، زردچوبه و اسید آسکوربیک، هر کدام در سه غلظت 1/0، 5/0 و 1 درصد بود که در مجموع 9 تیمار را شامل گردید. آنالیز دادهها نشان داد که افزایش رشد کالوس در تیمار حاوی اسید آسکوربیک با غلظت 1 درصد و تیمار زردچوبه با غلظت 1/0 درصد بهطور معنیداری بیشترین مقدار بود، در حالیکه شدت رشد کالوسها در تیمارهای زغال فعال با غلظت 5/0 و 1 درصد و زردچوبه با غلظت 5/0 درصد در سطح 5 درصد نسبت به تیمارهای ذکر شده، کاهش معنیداری نشان داد. این سه تیمار بیشترین اثر را بر رشد کالوسها داشته و بین آنها از این لحاظ اختلاف معنیداری مشاهده نگردید.
https://jopp.gau.ac.ir/article_339_9f672b785bf3a3dca074f1cc90e08866.pdf
2012-07-17
1
14
آنتیاکسیدان
کشت بافت
زردچوبه
نارون چینی
ORIGINAL_ARTICLE
نقش توکسین سراتواُلمین در بیماریزایی و بقای دو گونه قارچ Ophiostoma ulmi
و Ophiostoma novo-ulmi (عاملین بیماری مرگ هلندی نارون)
سراتواُلمین مهمترین توکسیـن عامل قارچی بیـماری مرگ هلندی نارون است و مقـدار آن یکی از مهمترین عوامل تفکیـک دو گونه Ophiostoma ulmi و Ophiostoma novo-ulmi میباشد. با توجـه به اینکه گونـه O. novo-ulmi در مقایسه با گونه O. ulmi از شدت بیماریزایی بیشتری برخوردار است، در این تحقیق سعی شده است تا با اندازهگیری مقادیر سراتواُلمین جدایههای عامل بیماری و مقایسه با میزان بیماریزایی و توان جوانهزنی اسپور آنها تحت شرایط خشکی، نقش توکسین مزبور در بیماریزایی عامل بیماری مورد بحث قرار گیرد. برای این منظور میزان توکسین سراتواُلمین جدایهها با استفاده از دستگاه اسپکتروفوتومتر در طول موج 400 نانومتر و بهصورت شاخص تولید سراتواُلمین محاسبه شد. همچنین میزان جوانهزنی اسپورها در شرایط تنش رطوبتی 5، 10 و 15 روزه محاسبه گردید. نتایج نشان داد که جدایههای گونه مهاجم O. novo-ulmi مقادیر بسیار بیشتری از این توکسین در مقایسه با جدایههای O. ulmi تولید میکنند، ولی رابطه مشخصی بین میزان برگریزی و پژمردگی نهالهای ملج (Ulmus glabra Huds.) و تولید توکسین در جدایههای گونه O. novo-ulmi مشاهده نشد و این در حالی است که بین میزان جوانهزنی اسپورها در شرایط تنش رطوبتی و تولید توکسین همبستگی کاملاً مثبت و معنیداری وجود داشت. نقش توکسین سراتواُلمین در بیماریزایی عاملین بیماری مرگ نارون پیچیده میباشد.
https://jopp.gau.ac.ir/article_340_777913bb0b71ab04a23b248df7cc86c6.pdf
2012-07-17
15
28
مرگ نارون
سراتواُلمین
جوانهزنی اسپور
بیماریزایی
ملج
Ophiostoma ulmi
O. novo-ulmi
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر زمان برداشت و قطر ریشه بر میزان گلیسیریزین در گیاه شیرینبیان
(Glycyrrhiza glabra)
گیاه دارویی شیرینبیان با نام علمیglabra Glycyrrhiza از تیره لگومینوز (Fabaceae) میباشد. گلیسیریزین مهمترین ترکیب شیمیایی در بین ترکیبات موجود در شیرینبیان است که 50 برابر ساکاروز شیرینی دارد. این ماده بهعنوان ماده اولیه در داروسازی و در درمان بسیاری از بیماریها و نیز در صنایع دخانیات، شیرینیسازی و نوشابهسازی مورد استفاده قرار میگیرد. این بررسی بهمنظور تعیین بهترین زمان برداشت و مناسبترین قطر ریشه برای بهدست آوردن بالاترین میزان گلیسیریزین در این گیاه انجام شد. در سال 1385 ریشه شیرینبیان در چهار تاریخ برداشت (بیستم آبان، آذر، دی و بهمن ماه) و در سه قطر مختلف (کمتر از 1 سانتیمتر، 1 تا 2 سانتیمتر و بیشتر از 2 سانتیمتر) در چهار تکرار از استان گلستان (ایستگاه تحقیقات کشاورزی عراقیمحله) جمعآوری گردید. متغیرهای اندازهگیری شده شامل وزن تر و وزن خشک (برای اندازهگیری درصد رطوبت) و میزان گلیسیریزین بود. استخراج گلیسیریزین با متانول و اندازهگیری آن با استفاده کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا صورت گرفت. نتایج نشان داد که کمترین قطر ریشهها، دارای کمترین درصد رطوبت (46/32 درصد) و بیشترین میزان گلیسیریزین (187/1 درصد) بود. همچنین، ریشههای برداشت شده در دی ماه در مقایسه با زمانهای دیگر برداشت، دارای درصد رطوبت کمتر (26/22 درصد) و گلیسیریزین بیشتری (112/1 درصد) بودند.
https://jopp.gau.ac.ir/article_341_e0052c6077c877939ea2bb5682982ccb.pdf
2012-07-17
29
45
شیرینبیان
گلیسیریزین
زمان برداشت
قطر ریشه
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی ارتباط ویژگیهای فیزیکی بذر، جوانهزنی و رشد گیاهچه
بذر برخی از گونههای زراعی با استفاده از تجزیه همبستگیهای متعارف
این پژوهش با هدف بهرهگیری از روش تجزیه همبستگیهای کانونیک (متعارف) برای یافتن ارتباط بین 15 خصوصیت مرتبط با جوانهزنی بذر و رشد گیاهچه در هفت گونه مهم زراعی شامل گندم، جو، سویا، پنبه، کلزا، آفتابگردان و گلرنگ انجام گرفت. متغیرهای مورد بررسی در سه دسته، شامل خصوصیات فیزیکی بذر (وزن دانه، طول دانه، وزن مخصوص بذر، درصد جذب آب و میزان رطوبت نسبی دانه)؛ خصوصیات جوانهزنی بذر در آزمایشگاه (درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، یکنواختی جوانهزنی، وزنتر و وزن خشک گیاهچه)؛ و ویژگیهای سبزشدن در مزرعه (درصد سبزشدن، سرعت سبزشدن، یکنواختی سبزشدن، وزن تر و وزن خشک گیاهچه) دستهبندی شدند. تجزیه همبستگیهای متعارف نشان داد که بین دو دسته خصوصیات فیزیکی بذر و خصوصیات جوانهزنی بذر در آزمایشگاه دو همبستگی کانونیک قابل توجه وجود داشت. ضریب همبستگی بین جفت اول متغیرهای متعارف 99/0 بود. از بین متغیرهای اندازهگیری شده بیشترین ارتباط بین وزن مخصوص بذر، میزان رطوبت نسبی و میزان جذب آب بذر و همچنین درصد جوانهزنی، وزن تر و خشک گیاهچه با جفت اول متغیرهای متعارف مشاهده شد. ضرایب همبستگی متعارف جفت دوم متغیرهای کانونیک بین دو دسته خصوصیات فیزیکی بذر و خصوصیات جوانهزنی بذر در آزمایشگاه 73/0 برآورد گردید. تجزیه همبستگیهای متعارف نشان داد که سه جفت متغیر کانونیک پراهمیت بین دو گروه خصوصیات فیزیکی بذر و خصوصیات سبزشدن در مزرعه بهترتیب با ضرایب همبستگی متعارف 92/0، 86/0 و 80/0 وجود داشت. به همین صورت یک جفت متغیر متعارف قابلتوجه بین ویژگیهای بذر و گیاهچه در شرایط آزمایشگاه و مزرعه با ضریب همبستگی متعارف 78/0 تشخیص داده شد. بررسی دقیق سهم هر یک از متغیرهای اندازهگیری شده در متغیرهای متعارف حاصل از این مطالعه نشان داد که ارتباط قوی بین وزن گیاهچه و جوانهزنی با میزان و توانایی جذب رطوبت بذرها؛ بین اندازه دانه با وزن گیاهچه؛ و بین تولید بیوماس در مزرعه با رشد در شرایط آزمایشگاه وجود داشت.
https://jopp.gau.ac.ir/article_342_11ee653b9097b4b552278feddb52afb5.pdf
2012-07-17
47
66
محصول زراعی
همبستگی
متغیرهای متعارف
جوانهزنی
سبزشدن
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل ژنتیکی عملکرد و برخی از صفات همبسته در ژنوتیپهای پنبه آپلند
(Gossypium hirsutum L.)
در این تحقیق، 6 ژنوتیپ از پنبه آپلند (Gossypium hirsutum L.) بهصورت طرح تلاقی دیآلل یکطرفه (6×6) تلاقی داده شدند. در سال 1384، والدین و نتاج F1 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات پنبه هاشمآباد گرگان از نظر صفات زراعی و عملکرد مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس بیانگر وجود تفاوتهای ژنتیکی معنیدار بین ژنوتیپهای مورد مطالعه از نظر عملکرد، ارتفاع بوته، وزن قوزه، تعداد شاخه رویا و زودرسی بود. همچنین، همبستگی بین عملکرد پنبه با صفاتی چون ارتفاع بوته، تعداد شاخه رویا، زودرسی و وزن قوزه معنیدار بود. براساس نتایج تجزیه دیآلل، صفاتی چون ارتفاع بوته، تعداد شاخه رویا و ضریب رسیدگی (زودرسی) تحت کنترل واریانس افزایشی ژن، و صفات عملکرد و وزن قوزه تحتتأثیر اجزای افزایشی و غالبیت ژن بودند. والدهای V.S.O، Coker.349 و No:200 بهترین ترکیبشونده عمومی برای افزایش عملکرد و وزن قوزه، و والد Bulgar539 بهترین ترکیبشونده عمومی برای بهبود زودرسی شناسایی شدند. هیبریدهای Coker.349×No:200 و Asland×No:200 بیشترین ترکیبپذیری خصوصی را برای عملکرد نشان دادند. فراوانی آللهای غالب و مغلوب برای صفات مورد مطالعه در تعادل نبود. مقدار درجه غالبیت برای تمام صفات بزرگتر از یک (1d>) بود. فراوانی ژنهای غالب در ژنوتیپهای والدینی از ژنهای مغلوب بیشتر بود. براساس نتایج این تحقیق، افزایش عملکرد پنبه با بهرهگیری از هر دو اثر افزایشی و غیرافزایشی ژنها حاصل میشود. برای این منظور، در برنامههای آتی استفاده از انتخاب دورهای بهمنظور افزایش پتانسیل مواد ژنتیکی و تجمع ژنهای مطلوب افزایشی، و نیز بهرهبرداری از واریانس غالبیت از طریق تولید ارقام هیبرید توصیه میشود.
https://jopp.gau.ac.ir/article_343_960e8a8af51a27dc45810ea9bf969044.pdf
2012-07-17
67
86
پنبه
تجزیه و تحلیل ژنتیکی
ترکیبپذیری
عمل ژن
ORIGINAL_ARTICLE
شناسایی و پراکنش ویروس لکه حلقوی بافت مرده هستهداران در استان گلستان
در سالهای اخیر علایم بیماریهای ویروسی روی درختان میوه هستهدار در استان گلستان بهصورت حاد، در سطح وسیعی از باغات مشاهده شد. بهمنظور بررسی ویروسهای مهم هستهداران، نمونهبرداری طی فصل زراعی 85-1384 از مناطق مهم کشت، صورت گرفت. نمونهبرداری از درختان گیلاس، هلو، آلو، زردآلو و شلیل مشکوک به آلودگی که دارای علایم موزاییک، کلروز، لکه حلقوی، لکه غربالی، پیچیدگی، رنگ پریدگی حاشیه و ریز بودن برگها و کوتولگی درخت بودند، 800 نمونه جمعآوری گردید و از طریق آزمون ساندویچ دوطرفه الایزا و با استفاده از کیت الایزای ویروس لکه حلقوی بافت مرده هستهداران، ویروس آبلهای آلو، کوتولگی آلو، پیچیدگی برگ گیلاس و موزاییک تمشک شناساییها صورت پذیرفت. نتایج تستهای سرولوژیکی نشان داد از بین 5 ویروس مذکور، آلودگی ویروس لکه حلقوی بافت مرده هستهداران در میزبانهای آلو، هلو و شلیل مثبت، اما در نمونههای زردآلو و گیلاس منفی بود. همچنین بالاترین میزان آلودگی در گنبد و علیآباد روی ارقام خارجی هلوی 60 روزه (55/6 درصد) و شلیل ردگلد (2/3 درصد) بهدست آمد.
https://jopp.gau.ac.ir/article_344_f25238fbc2e353684461435509808fdc.pdf
2012-07-17
87
98
آزمون ساندویچ دوطرفه الایزا
Prunus necrotic ring spot virus
ORIGINAL_ARTICLE
تجزیه و تحلیل همبستگی، رگرسیون و علیت برای عملکرد دانه
و اجزای آن در هیبریدهای زودرس ذرت دانهای
بهمنظور بررسی همبستگی ژنتیکی و تجزیه علیت بین عملکرد دانه با اجزای عملکرد، 15 هیبرید زودرس ذرت دانهای، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در شهرستان خرمآباد مورد ارزیابی قرار گرفتند. تاریخ ظهور کاکل و ظهور گرده، تاریخ رسیدن، ارتفاع بوته، ارتفاع بلال، وضعیت استقرار، پوشش بلال، تعداد دانه در ردیف، تعداد ردیف در بلال، عمق دانه، وزن هزاردانه، ارزشیابی بوته، درصد چوب بلال، عملکرد دانه، سبزمانی گیاه و مقاومت به بیماری برگی و ساقهای اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که ضرایب همبستگی ژنتیکی بین عملکرد دانه با صفات ارتفاع بوته، ارتفاع بلال، عمق دانه، تعداد دانه در ردیف و تعداد ردیف در بلال، مثبت و معنیدار بود، اما رابطه آن با صفات وزن هزاردانه، پوشش بلال، درصد چوب بلال و سبزمانی گیاه منفی و معنیدار بود. همبستگی بین زمان ظهور کاکل و زمان رسیدن با صفات سبزمانی گیاه و بیماری برگی منفی و با صفات ارتفاع بلال، عمق دانه و پوشش بلال مثبت و معنیدار بود. که حاکی از آن است که ارقام دیررستر عملکرد دانه بالاتر و مقاومت بیشتری به بیماریها داشتند. نتایج تجزیه رگرسیونی و تجزیه علیت نشان داد که صفات وزن هزاردانه، درصد چوب بلال با ضرایب منفی و عمق دانه، وضعیت استقرار و ارتفاع بوته با ضرایب مثبت، 52 درصد از تغییرات کل عملکرد دانه را توجیه نمودند و بهعنوان صفات مؤثر در افزایش عملکرد دانه شناخته شدند.
https://jopp.gau.ac.ir/article_345_27e335fab6ba6ced37181cd0bd9a57c7.pdf
2012-07-17
99
112
عملکرد دانه
اجزای عملکرد
همبستگی ژنتیکی
تجزیه علیت
رگرسیون
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی پتانسیل خودآسیبی پوسته 10 رقم برنج (Oryza sativa L.)
ایرانی بر جوانهزنی و رشد گیاهچه برنج
بهمنظور بررسی اثرات 4 غلظت عصاره پوسته برنج (شاهد، 5، 10 و 15 درصد) بر رشد آن، 10 رقم برنج ایرانی در یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار و در دو شرایط آزمایشگاه و گلخانه مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج آزمایشگاهی نشان داد که عصاره پوسته برخی از ارقام برنج تأثیر تحریککنندگی و برخی دیگر اثر بازدارندگی روی رشد همان رقم داشتند. میانگین سه غلظت عصاره نشان داد که رقم بهنام چالوس بیشترین تحریککنندگی را بر درصد جوانهزنی، طول ریشهچه و وزن خشک کل داشت. میزان تحریککنندگی بر سرعت جوانهزنی در رقم نعمت و طول ساقهچه در رقم تابش معنیدار گردید (01/0P≤). در تحقیقات گلخانهای، رقم نعمت بیشترین تحریککنندگی را بر طول ساقهچه و وزن خشک ریشهچه نشان داد. طول ریشهچه در رقم تابش، سرعت جوانهزنی و وزن خشک کل در رقم گرده و وزن خشک ساقهچه در رقم زرک اختلاف معنیداری را در بین غلظتهای مختلف عصاره نشان دادند (01/0P≤). نتایج آزمون نشاندهنده وجود اثرات مختلف آللوپاتیک (بازدارندگی و تحریککنندگی) در ارقام مختلف برنج میباشد. ارقام اصلاحی برخلاف ارقام بومی بیشترین تحریککنندگی را بر رشد گیاهچه خود نشان دادند. افزایش غلظت عصاره سبب بیشتر شدن تأثیر تحریککنندگی ارقام اصلاحی بر صفات مورد بررسی بر گیاهچه خود شد. افزایش غلظت عصاره پوسته ارقام بومی برنج سبب کاهش معنیدار رشد ریشه گیاهچه از نظر طول و وزن خشک گردید (01/0P≤).
https://jopp.gau.ac.ir/article_346_23d63af364f45c7cd02babdd16e9ae4e.pdf
2012-07-17
113
128
برنج
ویژگیهای رشد
آللوپاتی
خودآسیبی
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه میزان آلودگی 21 ژنوتیپ کلزا نسبت به شته مومی کلم
(Brevicoryne brassicae L.) در شرایط مزرعه در منطقه ارومیه
شته مومی کلم (Brevicoryne brassicae L.) یکی از آفات جدی کلزا در تمام دنیا میباشد. از آنجایی که کاربرد گیاهان مقاوم یکی از روشهای مناسب و مطلوب برای کنترل آفات میباشد لذا بهمنظور مطالعه ارقام مقاوم و حساس کلزا (Brassica napus L.)، در یک آزمایش مزرعهای واکنش 21 ژنوتیپ مختلف این گیاه در مقابل شته مومی کلم بررسی شد. این آزمایش بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و تحت شرایط آلودگی طبیعی در شهرستان ارومیه در سال 87-1386 انجام گردید. برای ارزیابی میزان آلودگی ژنوتیپها از شاخص آلودگی که نشاندهنده درصد گیاهان آلوده، میانگین تعداد شته در 1 سانتیمتر از ساقه و میانگین طول ساقههای آلوده بود، استفاده گردید. آلودگی به شته از اواخر اردیبهشت ماه آغاز گردید و تا برداشت کلزا در اواخر خرداد ادامه یافت. در آخرین نمونهبرداری و همزمان با رسیدن دانههای کلزا میزان آلودگی اندکی کاهش یافت. تاریخهای مختلف نمونهبرداری اختلاف معنیداری از نظر میزان آلودگی به شته نشان دادند و ژنوتیپهای کلزا از نظر میزان آلودگی به شته مومی کلم در چهار گروه مقاوم شامل ژنوتیپهای Sahara، Opera، ARC-2، Sintara، Okapi وSunday ؛ نیمهمقاوم شامل ژنوتیپهای SLM046، Modena، Milena، Arg-91004 و Regent Cobra؛ نیمهحساس شامل ژنوتیپهای Dexter، Licord، Arc-5، Orient و Elite و حساس شامل ژنوتیپهای Geronimo، Olpro، Ebonite، Talent وCelisius قرار گرفتند.
https://jopp.gau.ac.ir/article_347_c99a62056c408b123eda077a0c113238.pdf
2012-07-17
129
142
شته مومی کلم
کلزا
مقاومت گیاه
ژنوتیپ
درصد آلودگی
ORIGINAL_ARTICLE
تسهیم یونها و کربوهیدراتهای محلول کل در برگهای مختلف ژنوتیپهای
برنج در پاسخ به تنش شوری
بهمنظور بررسی واکنش دو ژنوتیپ برنج (Oryza sativa L.) در تجمع و تسهیم سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، کلر، منگنز، فسفر و قندهای محلول کل در برگهای سوم، چهارم، پنجم و ششم، در پاسخ به تنش شوری، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به اجرا در آمد. در بررسی همبستگی بین صفات مختلف، وزن خشک، با تجمع املاح سدیم و کلر همبستگی منفی داشت. کاهش مشاهده شده در رشد، در ژنوتیپ IR29 (حساس به شوری) بیش از IR651 (متحمل به شوری) رخ داد. شوری سبب تجمع مقادیر بالای سدیم و کلر در برگهای هر دو ژنوتیپ شد و این افزایش در ژنوتیپ IR29 بیش از IR651 رخ داد. بیشترین تجمع سدیم و کلر در برگهای سوم و چهارم ژنوتیپ IR29 رخ داد. تجمع کربوهیدراتهای محلول کل در اثر اعمال تنش شوری فقط در برگهای پنجم و ششم ژنوتیپهای مورد مطالعه افزایش یافت و در برگهای سوم و چهارم تغییری مشاهده نشد. نتایج بهدست آمده نشان داد که تحت تنش شوری، کاهش در غلظت کلسیم در ژنوتیپ IR29 بیش از ژنوتیپ IR651 رخ داد با این وجود کاهش در تمام برگهای هر دو ژنوتیپ مشاهده شد. در ارتباط با تجمع منیزیم، در دو ژنوتیپ روند منظمی وجود نداشت. تحت تنش شوری، غلظت منگنز و فسفر تغییری نداشت، اما نسبت پتاسیم به سدیم در هر دو ژنوتیپ کاهش یافت که این کاهش در IR29 بیش از IR651 بود. ژنوتیپ IR651 توانست نسبت پتاسیم به سدیم را در برگ ششم، بالاتر از سایر برگها حفظ کند. بهطورکلی، ژنوتیپ IR651 توانست یونهای سمی را در برگهای پیر خود ذخیره کند تا از بروز خسارت به برگهای جوان جلوگیری نماید در حالیکه در ژنوتیپ IR29 مقادیر بالایی از این یونها در برگهای جوان تجمع یافت. همچنین، کلرور سدیم موجت اختلال در تعادل غلظت املاح در برگهای هر دو ژنوتیپ شد.
https://jopp.gau.ac.ir/article_348_fe2bc97ac7fd16408258cf45cdc43187.pdf
2012-07-17
143
158
برنج
تنش شوری
تجمع املاح
ORIGINAL_ARTICLE
مطالعه روابط بین صفات مورفولوژیک، زراعی و کیفی در تودههای اسپرس
(Onobrychis viciifolia Scop)
تحقیق حاضر بهمنظور بهرهگیری از روشهای تجزیه و تحلیل چندمتغیره در بررسی تنوع ژنتیکی، تشخیص روابط بین صفات (مورفولوژیک، زراعی و کیفی) و تعیین صفات سهیم در توجیه تنوع عملکرد تودههای اسپرس بومی به اجرا درآمد. تعداد 10توده اسپرس در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که همبستگی عملکرد علوفه خشک با صفات عملکرد علوفه تر، درصد ماده خشک، درصد فیبر خام، درصد ساقه و تعداد ساقه در واحد سطح مثبت و با درصد برگ، درصد پروتئین خام، تعداد روز تا 50 درصد سبز شدن و گلدهی منفی و معنیدار بود. همبستگی ارتفاع بوته با عملکرد علوفه معنیدار نبود ولی ارتفاع بوته با تعداد ساقه در بوته (بهعنوان یکی از اجزای عملکرد) همبستگی معنیداری را دارا بود. تجزیه به عاملها، برای کلیه صفات، پنج عامل پنهانی را مشخص نمود که بیش از 80 درصد از تنوع موجود را توجیه نمودند و بهترتیب، عامل کیفیت علوفه، حجم بوته، اجزای عملکرد بوته، توان پنجهدهی و سرعت سبزشدن نامگذاری گردیدند. بر مبنای نتایج رگرسیون گام به گام، صفات درصد ساقه در ماده خشک، ارتفاع بوته، روز تا سبزشدن و تعداد شاخه فرعی بیشترین تنوع عملکرد علوفه را توجیه نمودند و میتوانند بهعنوان یک شاخص در گزینش قابل توصیه باشند. نتایج در انطباق با یافتههای سایر محققان حاکی از سودمندی کاربرد روشهای آماری چندمتغیره مذکور در بررسی روابط بین متغیرهای مختلف کمی و کیفی در اسپرس میباشد.
https://jopp.gau.ac.ir/article_349_d352181f477a23056a735f9aefd5776e.pdf
2012-07-17
159
173
اسپرس
کیفیت علوفه
همبستگی
تجزیه رگرسیون
تجزیه به عاملها
ORIGINAL_ARTICLE
اثر نوع تغذیه نیتروژنی بر پیری برگ برنج (رقم طارم)
یونهای نیترات و آمونیوم دو شکل اصلی نیتروژن هستند که بهوسیله گیاهان جذب میشوند اما از نظر اثر بر رشد و ترکیب شیمیایی گیاه با هم متفاوت هستند. در این تحقیق، اثر نوع تغذیه بر رشد و پیری برگهای برنج در سطح بیوشیمیایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسیها نشان داد که مقدار وزن تر و خشک گیاه، مقدار کلروفیل کل، سرعت واکنش هیل، مقدار پروتئین محلول و فعالیت ویژه آنزیم پراکسیداز در گیاهانی که با نیترات تغذیه میشدند بهطور معنیداری از گیاهان تغذیه شده با آمونیوم کمتر بود. بالعکس، نسبت کلروفیل a به کلروفیل b و فعالیت ویژه آنزیم سوپراکسیددیسموتاز در این گیاهان بیشتر از گیاهانی بود که با آمونیوم تغذیه میشدند. با توجه به عدم مشاهده اختلاف معنیدار در میزان پراکسیداسیون لیپید تحت تیمارهای مختلف نیتروژن در برگ گیاهان برنج، این نتیجه بهدست میآید که نوع تغذیه نیتروژنی نمیتواند سبب القای استرس اکسیداتیو در برگ گیاه برنج شود اما میتواند سبب کاهش شاخصهای رشد مانند وزن تر و خشک، مقدار کلروفیل و پروتئین در گیاهان برنج تغذیه شده با نیترات گردد.
https://jopp.gau.ac.ir/article_350_9b433a6111cd5902dd3dadc692d61b2b.pdf
2012-07-17
173
194
برنج
نیترات
آمونیوم
پیری برگ
آنزیمهای اکسیداتیو
ORIGINAL_ARTICLE
وقوع بیماری شانکر پوستی گردو و تعیین پراکنش آن در استانهای شمالی ایران
(حاشیه دریای خزر)
در سالهای اخیر بیماری شانکر پوستی گردو در ایران شیوع پیدا کرده است. بهمنظور بررسی پراکنش این بیماری در استانهای گلستان، مازندران و گیلان، از اوایل تابستان تا اواسط پاییز سال 1383 بیش از 100 نمونه گیاهی مشکوک از تنه و شاخههای درختان گردوی دارای علایم شانکر پوستی جمعآوری شدند. در مجموع 60 جدایه باکتری از بافتهای آلوده جدا گردید. باکتریهای جدا شده کم و بیش خصوصیات فنوتیپی مشابهی داشتند و بهرغم تفاوت در پروفیل پروتئینی سلولهای تعدادی از جدایهها، براساس مشخصات مورفولوژیک، بیوشیمیایی و فیزیولوژیک باکتریهای جدا شده از بافتهای بیمار،Brenneria nigrifluens تشخیص داده شدند. این اولین گزارش از وقوع این بیماری در استانهای گلستان و گیلان میباشد.
https://jopp.gau.ac.ir/article_351_8e8cb60689c3262d3c376aad29a3d269.pdf
2012-07-17
195
204
گیلان
مازندران
گلستان
Brenneria nigrifluens