2024-03-29T13:16:07Z
https://jopp.gau.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=39
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1390
18
2
تغییرات کیفیت بذر در طول نمو و رسیدگی بذر در چهار رقم کنجد (Sesamum indicum L.)
بهمنظور دستیابی بذرهایی با کیفیت بالا، تولیدکنندگان باید قادر به تخمین زمان دقیق رسیدگی بذر باشند. به این منظور در این مطالعه تغییرات کیفیت بذر در طول نمو و رسیدگی دو رقم کنجد بومی به اسامی گرگان و ساری و دو رقم اصلاحشده به اسامی داراب 14 و یلووایت مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش مزرعهای در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1388 اجرا شد. نتایج نشان داد که رسیدگی فیزیولوژیک (حداکثر وزن بذر) در ارقام یلووایت، داراب 14، گرگان و ساری بهترتیب 68 (889)، 70 (957)، 77 (1036) و 75 (1012) روز (درجه روز رشد) بعد از گلدهی رخ داد. در این مرحله مقدار رطوبت بذر بر مبنای وزن تر بهترتیب 29، 40، 27 و 16 درصد بود. حداکثر کیفیت بذر (حداکثر جوانهزنی) در ارقام اصلاحشده داراب 14 و یلووایت، 2 و 24 روز بعد و برای ارقام بومی گرگان و ساری، 10 و 6 روز قبل از زمان وقوع رسیدگی فیزیولوژیک رخ داد، این مطلب بیانگر آن است که زمان وقوع حداکثر کیفیت بذر در کنجد با رسیدگی فیزیولوژیک مصادف نیست. بین ارقام از نظر زمان وقوع حداکثر کیفیت بذر و رسیدگی فیزیولوژیک تنوع وجود داشت. بهطورکلی، برای دستیابی بذرهایی با کیفیت بالا در کنجد، برداشت باید در 1000-900 درجه روز رشد پس از گلدهی انجام شود. در این زمان، رطوبت بذر بین 35-25 درصد میباشد. همچنین، رنگ کپسولهای قسمت پایین و وسط بوته از سبز به قهوهای یا زرد (بسته به رقم) تغییر رنگ دادند. از اینرو میتوان از تغییر رنگ کپسولها نیز بهعنوان معیاری دیگر، برای برداشت کنجد استفاده کرد.
رسیدگی فیزیولوژیکی بذر
تولید بذر
کنجد
2012
07
14
1
24
https://jopp.gau.ac.ir/article_161_3e290b5935367e49bcaedb771b856d51.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1390
18
2
تعیین میزان خودسازگاری در نتاج بهدست آمده از تلاقی ارقام تونو و شاهرود 12 بهوسیله میکروسکوپ فلورسنس
یکی از مشکلات تولید بادام خودناسازگاری است که موجب کاهش شدید تشکیل میوه میگردد. بنابرین اصلاح بادام بهمنظور ایجاد ارقام خودسازگار اهمیت بالایی دارد. در این آزمایش رشد لوله گرده پس از عمل خود گردهافشانی در 28 ژنوتیپ انتخاب شده بادام بهدست آمده از تلاقی رقم خود سازگار تونو (والد پدری) و رقم خود ناسازگار شاهرود 12 (والد مادری) به کمک میکروسکوپ فلورسنس بررسی شد. گلها بهوسیله قلم مو با گرده خودی گردهافشانی دستی و سپس با کیسه ایزوله شدند. نمونههای گل در 24، 72 و 120 ساعت پس از گردهافشانی دستی برداشت شدند. نتایج نشان داد که زمان 24 و 72 ساعت پس از خود گردهافشانی بهمنظور رسیدن لوله گرده به قسمت انتهایی خامه کافی نمیباشد ولی زمان 120 ساعت برای رسیدن لوله گرده به انتهای خامه مناسب بود. در زمان 120 ساعت پس گردهافشانی براساس طبقهبندی اول (درصد مادگیهای دارای لوله گرده در قسمت انتهایی خامه)، 71/60 درصد از ژنوتیپها خود ناسازگار، 86/17 درصد مشکوک، 14/7 درصد خود سازگار و 29/14 درصد کاملاً خود سازگار بودند، از سوی دیگر، براساس روش دیگری از طبقهبندی (میانگین تعداد لولههای گرده در قسمت انتهایی خامه)، 50 درصد از ژنوتیپها خود ناسازگار، 14/32 درصد مشکوک، 86/17 درصد خودسازگار بودند. بنابرین مشاهده رشد لوله گرده توسط میکروسکوپ فلورسنس بهعنوان یک روش مفید و کاربردی بهمنظور تشخیص ژنوتیپهای خود سازگار بعد از اینکه ژنوتیپها شروع به گلدهی کردند، شناخته شد.
رشد لوله گرده
تعداد لوله گرده
انتهای خامه
ژنوتیپهای مشکوک و خود ناسازگاری
2012
07
14
25
44
https://jopp.gau.ac.ir/article_162_48ad72bbc9775c14b9b5802152d1355a.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1390
18
2
بررسی عملکرد و برخی از ویژگیهای فیزیولوژیک و زراعی کلزای بهاره تحت تنش کمبود آب
این پژوهش با هدف بررسی اثرات کمبود آب در مراحل مختلف فنولوژیک کلزای بهاره، روی عملکرد و اجزای عملکرد دانه و روغن و ارزیابی قابلیت شاخصهای دمای تاج پوشش برگ و مقدار نسبی آب برگ در بازتاب اثرات کمبود آب در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجانشرقی طی سال زراعی 1386 به اجرا درآمد. آزمایش بهصورت فاکتوریل شامل دو فاکتور تنش خشکی در 4 سطح آبیاری کامل، قطع آبیاری در مراحل ساقهروی، گلدهی و پر شدن خورجینها و ژنوتیپ با 2 سطح هایولا 401 و آرجیاس 300، بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار پیاده گردید. نتایج نشان دادند که کمبود آب در تمام مراحل اعمال، باعث افزایش دمای تاج پوشش برگ و کاهش مقدار نسبی آب برگ، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، شاخص برداشت، عملکرد دانه و روغن شد. همبستگیهای معنیداری بین دمای تاج پوشش برگ و مقدار نسبی آب برگ با یکدیگر و با عملکرد دانه و روغن دیده شد. بهنظر میرسد این دو شاخص برای شناسایی اثرات کمبود آب در کلزای بهاره قابل استفاده باشند. بیشترین افت عملکرد دانه و روغن در شرایط کمبود آب در مراحل گلدهی و پر شدن خورجینها رخ داد، بنابراین تأمین آب کافی در این مراحل برای دستیابی به عملکرد قابلقبول، ضروری بهنظر میرسد. بین دو ژنوتیپ مورد مطالعه، هایولا 401 همواره از عملکرد دانه و روغن بالاتری برخوردار بود.
ژنوتیپ
شاخصهای فیزیولوژیک
عملکرد دانه
کلزای بهاره
کمبود آب
2012
07
14
45
60
https://jopp.gau.ac.ir/article_163_4d6aa8740fae650331bd65ccbced1781.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1390
18
2
تجزیه عاملی صفات زراعی و فیزیولوژیک ده رقم گندم نان در دو رژیم آبیاری
بهمنظور داشتن یک برنامه اصلاحی موفق، تعیین ارتباط بین صفات اهمیت زیادی دارد. این پژوهش بهمنظور ارزیابی روابط بین صفات زراعی و فیزیولوژیک و عملکرد دانه 10 رقم گندم در تیمارهای رطوبتی معمول و تنش (بهترتیب آبیاری پس از 3±70 و 3±130 میلیمتر تبخیر از تشت کلاس A) در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 84 اجرا گردید. ضرایب همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی بین عملکرد دانه با شاخص برداشت، تعداد دانه در سنبله، محتوای نسبی آب، میزان کلروفیل a و مجموع میزان کلروفیلهای a و b در هر دو شرایط مثبت و معنیدار و با سرعت از دست دادن آب منفی و معنیدار بود. همبستگی بین سطح برگ با وزن ویژه برگ در هر دو شرایط منفی و معنیدار بود. در شرایط تنش همبستگی مثبت و معنیداری بین وزن پدانکل در مرحله سنبلهدهی و تفاوت وزن پدانکل در مراحل سنبلهدهی و رسیدگی با عملکرد دانه و محتوای نسبی آب مشاهده شد. نتایج تجزیه به عاملها در شرایط تنش 6 و در شرایط معمول 7 عامل را معرفی نمود که بهترتیب 0/94 و 6/94 درصد از تنوع کل دادهها را توجیه نمودند. نتایج همبستگیهای متعارف در شرایط معمول نشان داد که در اولین متغیر متعارف برای گروه صفات زراعی، روز تا سنبلهدهی و وزن هزاردانه سهم بیشتری نسبت به سایر صفات داشتند. در بین صفات فیزیولوژیک وزن ویژه برگ و محتوای نسبی آب سهم بهسزایی در اولین متغیر متعارف داشتند. نتایج همبستگیهای متعارف در شرایط تنش نشان داد که اولین متغیر برای گروه صفات زراعی تحتتأثیر ارتفاع و روز تا سنبلهدهی و برای مجموعه صفات فیزیولوژیک تحتتأثیر محتوای نسبی آب و وزن ویژه برگ بود.
گندم
تنش رطوبت
تجزیه به عاملها
صفات زراعی
صفات فیزیولوژیک
2012
07
14
61
76
https://jopp.gau.ac.ir/article_164_fb0009c9997ab60363a2f81ad04773b1.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1390
18
2
اثر منابع و غلظتهای مختلف کربن و تنظیمکنندههای رشد بر کشت بساک و جنینزایی Datura stramonium L.
نوع قند و تنظیمکننده رشد از اجزاء ضروری تشکیلدهنده محیط کشت بافت میباشند. در این پژوهش، غلظتهای مختلف برخی از کربوهیدراتها و تنظیمکنندههای رشد در طی کشت بساک و تولید جنین رویشی تاتوره (D. stramonium L.) در محیط کشت موراشیگی و اسکوگ (MS) مورد بررسی قرار گرفت. در محیط کشت MS حاوی 5/0 میلیگرم در لیتر کینتین (Kin) همراه با 2 میلیگرم در لیتر 4،2- دی کلرو فنوکسی استیک اسید (2,4-D) و همچنین محیط کشت MS دارای 25/0 میلیگرم در لیتر کینتین همراه با 2 میلیگرم در لیتر 4،2- دی کلرو فنیل استیک اسید (2,4-D) بیشترین تولید کالوس را مینمایند. در بین چهار نوع قند ساکاروز، گلوکوز، فروکتوز و مالتوز بهکار برده شده در این پژوهش، بیشترین میزان کالزایی در محیط کشت MS محتوی مالتوز با غلظت 40 گرم در لیتر مشاهده گردید. بررسی اثر تنظیمکنندههای رشد بر میزان جنینزایی نشان داد که بیشترین میزان القا جنین سوماتیکی در کالوسهای بساک در غلظت 1 میلی گرم در لیتر 6- بنزیل آمینوپورین (BAP) همراه با 5/0 میلیگرم در لیتر α- نفتالین اسید استیک (NAA) بهدست آمد.
Datura stramonium L
کشت بساک
جنینزایی
منابع کربن
تنظیمکنندههای رشد
2012
07
14
77
92
https://jopp.gau.ac.ir/article_165_308ad4f6172831e12df84966d3380be3.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1390
18
2
تأثیر سولفات آلومینیوم و بازبرش شاخه بر ماندگاری و کیفیت رز شاخه بریده رقم وارلون
این پژوهش با هدف بررسی سطوح مختلف سولفات آلومینیوم در محلول نگهدارنده همراه با برش مجدد شاخه بر ماندگاری گل شاخهبریده رز رقم وارلون در گروه باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان انجام گرفت. گلهای شاخه بریده رز از پایههای مادری دوساله برداشت شده و تحت تیمار محلول سولفات آلومینیوم با غلظتهای (0، 100، 150 و 200 میلیگرم در لیتر) و برش مجدد شاخه در 2 سطح (بازبرش و بدون برش) قرار گرفتند. در طول آزمایش صفات ماندگاری، کلروفیل a، b و کلروفیل کل، جذب آب، محتوای نسبی آب، پروتئین کل، فعالیت آنزیمهای پراکسیداز و کاتالاز در گلبرگها اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که سطوح مصرف سولفات آلومینیوم تأثیر معنیدار بر صفات میزان کلروفیل a، کلروفیل کل و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان در سطح 1 درصد و بر صفات ماندگاری، کلروفیل a و محتوای نسبی آب در سطح 5 درصد داشت. همچنین سطوح برش مجدد شاخه تأثیر معنیدار بر صفات ماندگاری، میزان کلروفیل، جذب آب، محتوای نسبی آب، پروتئین کل و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان در سطح 1 درصد نشان داد. تأثیر متقابل سولفات آلومینیوم و برش مجدد شاخه نیز بر صفات کلروفیل b و فعالیت آنزیمهای پراکسیداز و کاتالاز در سطح 1 درصد و بر صفات ماندگاری، کلروفیل کل، محتوای نسبی آب در سطح 5 درصد معنیدار بود. بنابراین تیمارها بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم بر صفات اندازهگیری شده تأثیر معنیدار داشته و موجب کاهش پیری و افزایش ماندگاری و کیفیت گلها گردید.
گل رز
سولفات آلومینیوم
برش ساقه
پروتئین
پراکسیداز
کاتالاز
2012
07
14
93
106
https://jopp.gau.ac.ir/article_166_b598006e2c80b8aa3aa7a7c8208bdef2.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1390
18
2
بررسی اثر افزایش رشدی قارچ Trichoderma harzianum در گوجهفرنگی
در این پژوهش، تأثیر 5 جدایه از گونه قارچی Trichoderma harzianum در افزایش رشد گیاه گوجهفرنگی در شرایط گلخانهای و در قالب طرح کاملاً تصادفی در 6 تکرار انجام شد. برای انجام این پژوهش از 3 غلظت 5/0، 1 و 5/1 درصد مایه تلقیح بهازای هر گلدان استفاده شد. طول گیاه، قطر ساقه، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه و تعداد برگ بهعنوان شاخصهای رشدی در این آزمون مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج آزمون نشان داد که جدایهها اثرات متفاوتی در شاخصهای رشدی گیاه گوجهفرنگی داشته و تفاوت معنیدار آماری در سطح احتمال 5 و 1 درصد با آزمون چنددامنهای دانکن نشان دادند. در بین جدایهها، 1T با افزایش 18/12 درصدی در وزن تر اندام هوایی، 41/15 درصدی در وزن خشک اندام هوایی، 70/12 درصدی در وزن تر ریشه، 11/16 درصدی در وزن خشک ریشه، 41/20 درصدی در تعداد برگ، 50/2 درصدی در قطر ساقه و افزایش 51/18 درصدی در طول گیاه بیشترین اثر رشدی را از خود نشان داد. جدایهها در غلظت 5/1 درصد بیشترین اثر رشدی را داشتند. امکان استفاده از جدایههای یاد شده بهعنوان عوامل محرک رشد گیاهی در این مقاله بحث شده است.
Trichoderma harzianum
محرک رشد گیاهی
گوجهفرنگی
2012
07
14
107
118
https://jopp.gau.ac.ir/article_167_ecae1e6396228f764267a2f40b5b550c.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1390
18
2
بررسی اثر تنش خشکی ناشی از پلیاتیلن گلیکول بر مؤلفههای جوانهزنی چهار رقم اصلاح شده بابونه آلمانی (Matricaria recutita)
بابونه آلمانی یکی از مهمترین گیاهان دارویی از خانواده کاسنی میباشد که از گلهای آن در صنایع داروسازی، آرایشی- بهداشتی و صنایع غذایی استفاده فراوانی میگردد. بهمنظور مطالعه اثر تنش خشکی ناشی از پلیاتیلن گلیکول (PEG) بر درصد و سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه و ساقهچه در 4 رقم اصلاح شده بابونه آلمانی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور و سه تکرار اجرا گردید. فاکتور اول شامل سطوح مختلف تنش خشکی (صفر، 1-، 2-، 3-، 4-، 5-، 6-، 8-، 10- و 12- بار) بهدست آمده از پلیاتیلن گلیکول که پتانسیل صفر بار بهعنوان شاهد در نظر گرفته شد، فاکتور دوم شامل 4 رقم اصلاح شده بابونه آلمانی: بونا، جرمانیا، گورال و لوتئا بود. نتایج آنالیز واریانس بیانگر اثر معنیدار سطوح مختلف تنش خشکی و نوع رقم بر مؤلفههای جوانهزنی بود و همچنین اثر متقابل خشکی و رقم نیز بر خصوصیات مورد بررسی معنیدار گردید. نتایج نشان داد که با افزایش تنش خشکی، هر یک از صفات اندازهگیری شده کاهش معنیداری یافتند بهطوریکه در پتانسیلهای 4- و 6- بار درصد جوانهزنی به 48 و 16 درصد و سرعت جوانهزنی به 7/5 و 8/1 بذر در روز کاهش یافت و در پتانسیلهای 8-، 10- و 12- جوانهزنی به صفر رسید. طول ساقهچه نیز نسبت به طول ریشهچه کاهش بیشتری در مقابل تنش خشکی نشان داد. ارقام مختلف بابونه بهدلیل تفاوتهای ژنتیکی نسبت به تنش خشکی عکسالعمل متفاوتی نشان دادند بهطوریکه ارقام لوتئا و بونا در بین ارقام مورد مطالعه بیشترین تحمل به خشکی را در مرحله جوانهزنی نشان دادند.
بابونه آلمانی
تنش خشکی
پلیاتیلن گلیکول
جوانهزنی
ارقام اصلاح شده
2012
07
14
119
132
https://jopp.gau.ac.ir/article_168_98ec69fea7a065900fd46c0ff560d194.pdf