دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
25
1
2018
04
21
اثر زمان برداشت و دوره انبارداری بر برخی خصوصیات کیفی میوه و بررسی رابطه همبستگی این صفات با مقدار عناصر کلسیم و پتاسیم بافت میوه درارقام کیوی ابوت و هایوارد
1
12
FA
فهیمه
خزاف مقدم
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
f5169f765@gmail.com
محمد مهدی
شریفانی
دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
mmsharif2@gmail.com
مهدی
علیزاده
دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
mahdializadeh@gau.ac.ir
علیرضا
شاکری
دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
alireza.shakeri@ut.ac.ir
محمد هادی
پهلوانی
دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
hpahlavani@gau.ac.ir
10.22069/jopp.2017.10924.2035
چکیده<br /> سابقه و هدف: عمر انباری طولانی برای کیوی از اهمیت اقتصادی بالایی برخوردار است. عوامل مختلفی در حفظ کیفیت میوه کیوی در طی انبار دخیل هستند که از بین آنها میتوان زمان برداشت و عناصر غذایی را نام برد. زمان برداشت و عناصر غذایی مانند کلسیم اثرات موثری روی کیفیت میوه در انبار دارند. در این مطالعه اثر زمان برداشت روی کیفیت میوه کیوی در طی انبار، مقدار کلسیم و پتاسیم بافت میوه و رابطه این عناصر با خصوصیات کیفی میوه مورد بررسی قرار گرفت.<br /> مواد و روشها: این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت. میوههای مورد استفاده در این پژوهش از دو رقم ابوت و هایوارد در دو زمان برداشت مختلف با درجات بریکس 9 و 12 جمعآوری گردید و به مدت 4 ماه در درجهحرارت 5 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 70 درصد نگهداری شدند. تغییرات در کیفیت میوهها با استفاده از متغیرهای فیزیکی و شیمیایی به طور ماهانه اندازهگیری گردید و نتایج حاصل توسط نرمافزار آماری SAS 9 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.<br /> یافتهها: نتایج نشان داد، زمان برداشت با درجه بریکس 12 خصوصیات کیفی بالاتری از نظر میزان ترکیبات فنلی، ظرفیت آنتیاکسیدانی و ویتامینث داشت. سفتی، اسیدیته قابل تیتراسیون و ویتامین ث در طی انبار کاهش یافت اما این کاهش در زمان برداشت با درجه بریکس 12 کندتر بود و همچنین این روند در رقم هایوارد میوه کیوی کندتر از رقم ابوت صورت گرفت. بر اساس نتایج حاصل از تعیین همبستگی بین عناصر و صفات کیفی مشاهده شد که کلسیم در سطح احتمال 5 درصد با مواد جامد محلول و ظرفیت آنتی-اکسیدانی و در سطح احتمال 1 درصد با شاخص طعم دارای رابطه مثبت و معنیدار است. پتاسیم در سطح احتمال 5 درصد با اسید قابل تیتراسیون، رابطه مثبت معنیدار و در سطح احتمال 1 درصد با مواد جامد محلول و ظرفیت آنتیاکسیدانی دارای رابطه منفی معنی-دار میباشد. سفتی، اسیدیته قابل تیتراسیون و ویتامین ث در زمان برداشت دوم کاهش کندتری را در طی انبارداری نشان دادند.<br /> نتیجهگیری: میوههای کیوی برداشت شده در منطقه مورد مطالعه (کردکوی) در برداشت با درجه بریکس 12 دارای میزان کلسیم بالاتر و میزان پتاسیم پایینتری بودند که کیفیت بهتر میوه را به دنبال داشته است. رقم ابوت در مقایسه با رقم هایوارد در دو زمان برداشت میزان کلسیم بافت میوه پایینتری داشت که انبارداری پایینتر رقم ابوت را نسبت به رقم هایوارد موجب گردیده است. در نتیجه برای حصول کیفیت بهینه در طی انبارداری باید علاوه بر سن بلوغ به رقم و نسبت مناسب بین عناصر غذایی نیز توجه کرد.<br /> واژههای کلیدی: انبار، تجزیه عناصر غذایی، رابطه همبستگی، کیوی، مواد جامد محلول
انبار"," تجزیه عناصر غذایی"," رابطه همبستگی"," کیوی"," مواد جامد محلول
https://jopp.gau.ac.ir/article_4101.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4101_6ca716ab9abe9a868ee0c9484218f29a.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
25
1
2018
04
21
ارزیابی ترسیب کربن و پتانسیل گرمایش جهانی مزارع زعفران (مطالعه موردی: استان خراسان رضوی)
13
29
FA
سرور
خرم دل
دانشگاه فردوسی مشهد
khorramdel@um.ac.ir
عبداله
ملافیلابی
عضو هیات علمی پژوهشکده صنایع غذایی
dr_filabi@yahoo.com
هدی
لطیفی
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد
hlatifi@rocketmail.com
10.22069/jopp.2018.13027.2172
مقدمه<br /> افزایش غلظت دی اکسید کربن در اتمسفر، موجب افزایش توجه به بهبود ذخایر کربن خاک در اگرواکوسیستمها به منظور تخفیف اثرات تغییر اقلیم و گرمای جهانی و بهبود کیفیت خاک شده است. مخازن کربن آلی خاک (SOC) نشاندهنده تعادل پویایی از ورودیها و تلفات کربن است. تبدیل اکوسیستمهای طبیعی به اگرواکوسیستمها باعث تخلیه مخازن کربن آلی خاک میشود. این تلفات در شرایط خروجی کربن بالاتر در مقایسه با ورودی آن و تخریب خاک تشدید میشود. اکوسیستمهای خشکی سهم زیادی در غنیسازی دی اکسید کربن اتمسفری دارند. <br /> ترسیب کربن به معنای انتقال دی اکسید کربن اتمسفر به مخازن زنده و حفظ آن برای جلوگیری از تلفات سریع آن است. بنابراین، ترسیب کربن خاک به معنای افزایش مخازن کربن آلی و غیرآلی از طریق عملیات کاربری زمین و مدیریت زراعی توصیه شده میباشد.<br /> اهداف این مطالعه تعیین ضرایب تبدیل، وزن خشک، کربن آلی، ترسیب کربن اندامهای هوایی و زیرزمینی و برآورد انتشار گازهای گلخانهای مزارع زعفران در استان خراسان رضوی بود.<br /> مواد و روشها <br /> این آزمایش در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در سال 1395 انجام شد. نمونهبرداری به روش تصادفی- سیستماتیک از 10 مزرعه در قالب 30 پلات 5/0 متر مربعی در طول سه ترانسکت 50 متری اجرا گردید. اندامهای زیرزمینی با استفاده از سیلندر نمونهبرداری و سپس از خاک به طور کامل جدا شدند. بعد از نمونهبرداری، اندامهای هوایی (شامل گل و برگ) از اندامهای زیرزمینی (شامل فلس و بنه) به ترتیب برای اندازهگیری زیستتوده اندام هوایی و زیرزمینی جدا شدند. اندامهای هوایی و زیرزمینی به طور کامل برای رسیدن به وزن ثابت خشک و به عنوان وزن ماده خشک ارائه گردید. برای تعیین ضرایب تبدیل اندامهای هوایی و زیرزمینی از روش احتراق به طور جداگانه استفاده شد. سپس پتانسیل ترسیب کربن اندامهای هوایی و زیرزمینی زعفران و خاک اندازهگیری شد. <br /> در نهایت، پس از محاسبه میزان انتشار گازهای گلخانهای شامل دی اکسید کربن (CO2)، اکسید نیتروژن (N2O) و متان (CH4) با استفاده از ضرایب انتشار، پتانسیل گرمایش جهانی تعیین گردید.<br /> به منظور آنالیز دادهها، آنالیز واریانس و مقایسه میانگین با روش روش حداقل اختلاف معنیدار با استفاده از نرمافزار SAS 9.3 انجام شد. <br /> یافتهها<br /> بر اساس نتایج این آزمایش، وزن خشک، محتوی کربن آلی، ضرایب تبدیل و ترسیب کربن اندامهای هوایی و زیرزمینی زعفران به طور معنیداری متفاوت بودند (01/0p≤). میانگین عملکرد اندامهای زیرزمینی بالاتر از اندامهای هوایی بود. بالاترین و پایینترین ترسیب کربن اندامهای هوایی و زیرزمینی به ترتیب برای بنه و گل با 83/5 و 14/0 تن در هکتار محاسبه شد. بیشترین مجموع انتشار گازهای گلخانهای برای سوختهای فسیلی 78/39 کیلوگرم معادل دیاکسید کربن به ازای یک هکتار و پتانسیل گرمایش جهانی برابر با 21/7 تن معادل دی اکسید کربن به ازای یک هکتار محاسبه گردید. <br /> نتیجهگیری<br /> بدینترتیب، مدیریت ارگانیک و مصرف بقایای گیاهی و کودهای دامی و آلی را میتوان به عنوان راهکارهای اکولوژیک در جهت بهبود پتانسیل ترسیب کربن مزارع زعفران مدنظر قرار داد که از طریق کاهش انتشار گازهای گلخانهای، تخفیف تغییر اقلیم را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
انتشار گاز گلخانهای,تغییر اقلیم,کود دامی,راهکار اکولوژیک,گرمایش جهانی
https://jopp.gau.ac.ir/article_4102.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4102_03dcbc2e580a989624392a8959efb0da.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
25
1
2018
04
21
واکنش برخی از خصوصیات کیفی دو رقم بومی برنج به مدیریت تلفیقی آبیاری و زهکشی
31
44
FA
عبدالله
درزی
iهیات علمی-آبیاری-زهکشی
abdullahdarzi@yahoo.com
محمد
قاسمی نصر
آبیاری و زهکشی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
eng.ghasemi.nasr@gmail.com
علی
مختصی بیدگلی
گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
amokhtassi@yahoo.com
فاطمه
کاراندیش
استادیار گروه مهندسی آب دانشگاه زابل
karandish_h@yahoo.com
10.22069/jopp.2017.13265.2192
سابقه و هدف: خشک و مرطوب کردن متناوب خاک تاثیر زیادی در افزایش تولید و بهبود کارآیی مصرف آب برنج دارد. در این عملیات، لزومی به ایجاد غرقابی دایم در اراضی شالیزاری نیست و اجازه داده میشود مزرعه طی چند روز خشک شود بهطوریکه رژیم رطوبت خاک بهطور متناوب بین اشباع و غیر اشباع در نوسان است. اکنون تاثیر این نوع مدیریت آب بر خصوصیات کیفی برنج در شالیزارهای دارای زهکشی زیرزمینی بررسی نشد. در این پژوهش، اثر این نوع مدیریت آب در شالیزارهای دارای زهکشی سطحی و زیرزمینی بر برخی پارامترهای دو رقم برنج طارم دیلمانی و هاشمی شامل پروتئین دانه، راندمان تبدیل، برنج قهوهای، برنج سفید، پوسته سخت، سبوس نرم، رطوبت دانه، خرده برنج، طول دانه قبل از پخت و عرض دانه قبل از پخت ارزیابی شد.<br /> مواد و روشها: ارزیابیها برای تیمارهای اعمال شده بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری طی دو فصل کشت برنج طی سالهای 1393 و 1394 انجام شد. انواع سیستم-های زهکشی زیرزمینی و یک سیستم زهکشی سطحی یا شاهد بهعنوان عامل اصلی و ارقام برنج بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. مدیریت آب مزرعه بهصورت آبیاری غرقاب در تلفیق با سه دوره زهکشی در زمانهای مختلف از فصل کشت بود. در زمان برداشت، میزان پروتئین دانه راندمان تبدیل و سایر شاخصهای کیفی دانه برنج تعیین شد. آنالیز دادهها با استفاده از نرمافزار SAS انجام شد.<br /> یافتهها: تفاوتهای جزیی در طول مدت و زمان زهکشی در دو فصل کشت، سبب شد دو رقم واکنش متفاوتی به آبیاری و زهکشی متناوب نشان دهند. در فصل اول، تیمارهای زهکشی زیرزمینی تاثیر معنیداری بر سبوس نرم، راندمان تبدیل و پروتئین دانه برنج هر دو رقم داشتند ولی در فصل دوم، تنها اثر آنها بر میزان سبوس نرم معنیدار بود. میزان پروتئین دانه هر دو رقم در تیمارهای زهکشی زیرزمینی کمتر از مقدار آن در تیمار شاهد بود. میزان پروتیئن دانه رقم دیلمانی (18/8 درصد) بهطور معنیداری بیشتر از مقدار آن در رقم هاشمی (73/7) بود. همچنین، مقدار برنج سفید و راندمان تبدیل هر دو رقم در تیمارهای زهکشی زیرزمینی بهطور معنیداری بیشتر از مقادیر آنها در تیمار شاهد بود. بیشترین راندمان تبدیل برابر 32/67 درصد بود که در منطقه دارای زهکشی زیرزمینی مشاهده شد. <br /> نتیجهگیری: براساس نتایج، اعمال دورههای خشکی در زمان مناسب در طول فصل کشت برنج، میتواند منجر به بهبود کیفیت محصول در شالیزارهای مجهز به زهکشی زیرزمینی شود.
آبیاری غرقابی,تنش خشکی,پروتئین,راندمان تبدیل
https://jopp.gau.ac.ir/article_4103.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4103_58ba162aa92764b7fde711664273ed85.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
25
1
2018
04
21
اثر اسید جاسمونیک و اسید سالیسیلیک بر برخی آنتیاکسیدانها، قند محلول و پراکسیداسیون لیپید در سرخارگل (Echinacea purpurea L.) در شرایط مزرعهای
45
61
FA
سیده فاطمه
رسولی
دانشجو
f.rasouli86@gmail.com
منوچهر
قلی پور
هیات علمی دانشکده کشاورزی
manouchehr.gholipoor@gmail.com
کامبیز
جهان بین
هیات علمی دانشکده ی کشاورزی
jahanbin@shahroodut.ac.ir
حمیدرضا
اصغری
دانشیار دانشکده کشاورزی
hamidasghari@gmail.com
10.22069/jopp.2018.13281.2194
سابقه و هدف: مهمترین مشکلات در تجاریسازی گیاهانی که متابولیتهای ثانویه از آنها استخراج میشود، میزان تولید در سطوح کم و تقاضای بالای صنعت برای این مولکولها میباشد. سنتز شیمیایی این متابولیتها معمولاً پیچیده و پرهزینه است. در زراعت گیاهان دارویی اگر بتوانیم از طریق مدیریت زراعی مناسب و فرآوری صحیح به افزایش تولید متابولیتهای ثانویه خاص و افزایش تولید دست یافت، بسیار حائز اهمیت است. امروزه محققین به منظور افزایش تولید متابولیتهای ثانویه از الیسیتورهایی چون اسید جاسمونیک و اسید سالیسیلیک بهره میگیرند که میتوانند گیاه را وادار به تغییرات فیزیولوژیک و مورفولوژیک در اندام هدف نمایند. الیسیتورها به عنوان ترکیبات پیامرسان کلیدی، از طریق القای پاسخهای دفاعی باعث بیوسنتز و انباشت متابولیتهای ثانویه میشوند. تجمع متابولیتهای ثانویه در گیاه عمدتاً در واکنش به تنشها یا مولکولهای محرک رخ میدهد. <br /> مواد و روشها: آزمایش حاضر در سال زراعی 1394-1395 در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود در سه تکرار و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 12 تیمار انجام شد. علت عدم اجرای آن به صورت فاکتوریل، یافتن بهترین ترکیب تیماری اسید جاسمونیک و اسید سالیسیلیک بود نه تحلیل ماهیت برهمکنش آنها (29). تیمارهای آزمایشی شامل محلولپاشی با اسید جاسمونیک با چهار غلظت (0، 5 20 و 50 میکرومولار)، اسید سالیسیلیک با سه غلظت (0، 5/0 و 1 میلیمولار) و محلولپاشی هر دوی آنها با فاصله زمانی 10 روز از زمان ورود به فاز زایشی شروع و در سه نوبت تکرار گردید. علت استفاده از فاصله زمانی 10 روز این بود که مدت اثرگذاری اسید جاسمونیک تنها 8 الی 10 روز میباشد و امکان دارد که استفاده همزمان آنها اثر آنتاگونیستی در گیاه ایجاد نماید. در مطالعه حاضر نقش اسید جاسمونیک و اسید سالیسیلیک در افزایش تولید متابولیتهای ثانویه از طریق اندازهگیری غلظت پراکسید هیدروژن، پراکسیداسیون لیپید، قند محلول و آنتیاکسیدانها از جمله فنلها، فلانویید، آنتوسیانین، اسید آسکوربیک و کارتنویید صورت گرفت. <br /> یافتهها: نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که غلظتهای مختلف اسید جاسمونیک و اسید سالیسیلیک و نیز استفاده با هم آنها با فاصله زمانی زمانی 10 روز بر صفات اندازهگیری شده اثرگذار (با اطمینان 99 درصد) بوده است. در اغلب تیمارها، غلظت فنلها، فلانویید، آنتوسیانین، اسید آسکوربیک و کارتنویید بیشتر از شاهد شد. بیشترین میزان اسید آسکوربیک در تیمار پنج میکرومولار اسید جاسمونیک با میانگین 604/4 میکروگرم بر گرم بافت تر مشاهده شد که 6/1 برابر شاهد بود. بیشترین میزان فنل در تیمار نیم میلیمولار اسید سالیسیلیک و تیمار یک میلیمولار اسید سالیسیلیک و 20 میکرومولار اسید جاسمونیک با میانگین 957/10 و تیمار 20 میکرومولار اسید جاسمونیک و یک میلیمولار اسید سالیسیلیک 669/10 میلیگرم بر گرم وزن تر و کمترین میزان در تیمار شاهد با میانگین 974/2 میلیگرم بر گرم وزن تر مشاهده گردید. <br /> نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که محلولپاشی با اسید جاسمونیک و اسید سالیسیلیک توانست تولید و تجمع متابولیت ثانویه راتحریک کند. محلولپاشی سبب افزایش غلظت آنتیاکسیدانها در اغلب تیمارها شد که با توجه به آنتیاکسیدان هدف، میتوان از غلظت مناسب آن استفاده نمود. . با توجه به اینکه فنل از مهمترین متابولیتهای سرخارگل میباشد و تیمار نیم میلیمولار اسید سالیسیلیک سبب افزایش میزان فنل گردید، استفاده از این ماده در سرخارگل میتواند بسیار حائز اهمیت باشد به ویژه اینکه مادهای ارزان و در دسترس است. همچنین افزایش غلظت این ترکیبات آنتیاکسیدانی سبب پالایش گونههای فعال اکسیژن، به تأخیر انداختن پراکسیداسیون لیپید، افزایش میزان کلروفیل a و b (دادهها ارائه نشد)، طولانی شدن دوره سبزینگی گیاه، افزایش تعداد گل، افزایش وزن خشک برگ و گل (دادهها ارائه نشد) گیاه گردید.
آسکوربیک اسید,پراکسیداسیون لیپید,فنل,کارتنویید
https://jopp.gau.ac.ir/article_4104.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4104_5b3c1587fe9c8c75dbaf5d03b23dca2c.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
25
1
2018
04
21
اثر کسر آبیاری تنظیم شده بر ویژگیهای رویشی، میوهشناختی و عملکردی زیتون رقم آمفیسیس
63
72
FA
رحمت اله
غلامی
بخش تحقیقات علوم زراعی - باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرمانشاه، ایران.
gholami.rahmat@yahoo.com
ابو المحسن
حاجی امیری
بخش تحقیقات علوم زراعی - باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرمانشاه، ایران.
mhajiamiri@yahoo.com
10.22069/jopp.2018.13747.2230
سابقه و هدف: زیتون درختی همیشه سبز و مقاوم به خشکی است که اغلب برای تهیه کنسرو و روغن در مناطقی با محدودیت منابع آبی کشت میشود. به دلیل وجود شرایط مناسب برای پرورش زیتون و نیاز کشور به تولید روغن، این محصول از نظر اقتصادی اهمیت زیادی دارد. با توجه به خطر جدی خشکی و کمبود آب، تامین آب مورد نیاز درختان یکی از محدودیتهای اصلی برای توسعه کشت زیتون است که در چند سال اخیر، استفاده از روشهای مناسب در بهرهبرداری بهینه از منابع آبی مانند استفاده از ارقام مقاوم، تعیین زمانهای بحرانی آبیاری، استفاده از مالچ و استفاده از تنظیم کنندههای رشد کاهش دهنده تعرق برای صرفهجویی در مصرف آب مورد توجه قرار گرفته است. در این بین، راهبرد کم آبیاری یک راه حل مناسب در باغبانی بوده تا کارآیی مصرف آب را بهبود بخشد. در این روش آبیاری بر اساس حفظ وضعیت آبی داخل گیاه با توجه به حداکثر پتانسیل آب در مراحل ویژهای از چرخه گیاه به ویژه زمانیکه رشد میوه کمترین حساسیت را به تنش خشکی دارد، انجام میشود.<br /> تاکنون پژوهشهای بسیاری در مورد اثر تیمارهای خشکی و کم آبیاری بر رشد رویشی گیاهان زیتون به صورت گلدانی در مورد گیاهان یک تا چند ساله زیتون صورت گرفته است. لذا با توجه به کشت زیتون در شرایط آب و هوایی مختلف و نقاط مختلف کشور و تهدید خشکی و کم آبی ضروری است این موضوع روی درختان بارور در مناطق مختلف کشور مورد بررسی قرار گیرد. لذا تعیین مراحل غیر حساس رشدی میوه به کسر آبیاری تنظیم شده به ویژه در شرایط کشت تجاری، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه تیمارهای کم آبیاری تنظیم شده و آبیاری کم بر ویژگیهای رشدی و زایشی زیتون در شرایط مزرعه صورت گرفته است.<br /> مواد و روشها: پژوهش حاضر در ایستگاه تحقیقات زیتون دالاهو واقع در استان کرمانشاه، در سال زراعی 95-94 انجام گرفت. این پژوهش در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و شش رژیم آبیاری انجام شد. مواد آزمایشی این پژوهش درختان 16ساله زیتون آمفیسیس بودند. تیمارهای آبیاری شامل آبیاری به میزان100 درصد نیاز آبی درختان زیتون در طول فصل (شاهد)، تامین آبیاری به میزان 25 درصد در طول مدت سخت شدن هسته و 100 درصد در سایر مراحل رشد میوه، تامین آبیاری به میزان 75 درصد از سخت شدن هسته تا برداشت محصول و 100 درصد در سایر مراحل رشد میوه، تامین آبیاری به میزان 25 درصد در طول مدت تغییر رنگ میوه و 100 درصد در سایر مراحل رشد میوه، آبیاری به میزان 60 درصد نیاز آبی درختان زیتون طی کل فصل و شرایط دیم، با سامانه آبیاری قطرهای اعمال گردید. درختان به فاصله 6×6 کشت شده بودند و هر واحد آزمایشی شامل سه درخت بود. <br /> یافتهها: نتایج نشان داد که تامین آبیاری به میزان 25 درصد در طول مدت سخت شدن هسته باعث افزایش عملکرد میوه و روغن، ابعاد میوه و درصد گوشت گردید و نیز تامین آبیاری به میزان 25 درصد آبیاری در مرحله تغییر رنگ میوه باعث افزایش درصد روغن در ماده تر و خشک و عملکرد روغن در هکتار گردید. <br /> نتیجهگیری: نتایج نشان داد که بهرهوری مصرف آب در تولید میوه و روغن در تیمار کسر آبیاری در طول تغییر رنگ میوه و سخت شدن هسته بالاتر از آبیاری کامل و دیگر تیمارها بود. در مجموع، کسر آبیاری در مرحله سخت شدن هسته و تغییر رنگ میوه بدون کاهش عملکرد میوه و نیز ابعاد میوه، بهرهوری مصرف آب را افزایش داد.
زیتون,کم آبیاری تنظیم شده,روغن,خصوصیات میوه
https://jopp.gau.ac.ir/article_4105.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4105_443b29cfdc605d4de7718196d5ae45a8.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
25
1
2018
04
21
اثر تاریخ کاشت و تراکم بوته بر عملکرد گل و برخی صفات مهم زراعی گلگاوزبان اروپایی
73
86
FA
حدیث
حسنوند
دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
h1167.hasanvand@gmail.com
عطاء اله
سیادت
گروه زراعت دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان، ایران
seyedatasiadat@yahoo.com
عبدالمهدی
بخشنده
گروه زراعت دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان، ایران
bakhshandeh50@yahoo.com
محمدرضا
مرادی تلاوت
0000-0001-9016-0312
گروه زراعت دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان، ایران
moraditelavat@yahoo.com
عادل
پشتدار
گروه زراعت دانشکده کشاورزی.دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
adelposhtdar@gmail.com
10.22069/jopp.2018.13770.2233
سابقه و هدف: گلگاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) گیاهی یکساله و متعلق به خانواده بوراژیناسه است که دارای خواص درمانی میباشد. افزایش گرایش مردم به طرف گیاهان دارویی برای مداوای بیماریها، کشت انواع گیاهان دارویی را در سطح جهان و ایران ضروری ساخته است. تولید گیاهان دارویی همانند دیگر گیاهان تحت تأثیر عوامل زراعی نظیر تاریخ کاشت و تراکم بوته در متر مربع قرار میگیرد. برای هر محصول تاریخ کاشت مطلوبی وجود داشته که به تأخیر افتادن آن معمولاً موجب کاهش عملکرد میشود. تراکم مطلوب بوتههای سالم در سطح مزرعه پایه و اساس یک سیستم زراعی محسوب میشود (1). بدین ترتیب، این آزمایش بهمنظور بررسی اثر تاریخ کاشت و تراکم بوته بر عملکرد گل و برخی صفات مهم زراعی گلگاوزبان اروپایی انجام شد.<br /> مواد و روشها: آزمایش بهصورت کرتهای خردشده با طرح پایه بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار در سال زراعی 96-1395 در دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان اجرا شد. عوامل آزمایشی شامل پنج تاریخ کاشت به عنوان عامل اصلی (15 مهر، 5 و 25 آبان، 15 آذر و 5 دی) و چهار تراکم (6، 10، 14 و 18 بوته در متر مربع) به عنوان عامل فرعی بودند. صفات مورد مطالعه در این تحقیق شامل عملکرد گل خشک، تعداد شاخه گلدهنده در بوته، تعداد گل در متر مربع، ارتفاع بوته، تعداد برگ در بوته، شاخص سطح برگ، وزن خشک برگ و ساقه و درصد روغن بودند. تجزیه واریانس تمام صفات آزمایشی با استفاده از نرم افزار SAS، انجام گرفت. مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن، در سطح آماری پنج درصد انجام گرفت. <br /> یافتهها: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تاریخ کاشت و تراکم بوته بر ارتفاع بوته، تعداد شاخه گلدهنده در بوته، تعداد گل در متر مربع، عملکرد گل خشک و وزن خشک ساقه گلگاوزبان اروپایی معنیدار بود. همچنین برهمکنش تاریخ کاشت و تراکم بوته بر تعداد برگ در بوته، شاخص سطح برگ و وزن خشک برگ معنیدار بود. تأخیر در تاریخ کاشت سبب کاهش اکثر صفات مورد مطالعه شد. تاریخ کاشت 15 مهر با عملکرد گل خشک 08/72 گرم در متر مربع، بهترین تاریخ کاشت بود. با افزایش تراکم، درصد روغن کاهش و ارتفاع بوته، وزن خشک ساقه و عملکرد گل بهطور معنیداری افزایش یافت. بهطوری که بیشترین عملکرد گل خشک با میانگین 63/58 گرم در متر مربع در تراکم 14 بوته در متر مربع به دست آمد. همچنین تاریخ کاشت 15 مهر در تراکم 18 بوته در متر مربع، بیشترین شاخص سطح برگ و وزن خشک برگ و تاریخ کاشت 15 مهر در تراکم 6 بوته در متر مربع، بیشترین تعداد برگ را به خود اختصاص داد.<br /> نتیجهگیری: بر اساس نتایج این آزمایش تاریخ کاشت 15 مهر و تراکم 14 بوته در متر مربع، به دلیل افزایش عملکرد گل خشک برای کشت گلگاوزبان اروپایی در منطقه مناسب میباشد.
اجزای عملکرد,درصد روغن,شاخص سطح برگ و گلگاوزبان
https://jopp.gau.ac.ir/article_4106.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4106_7620b9441f8ffba8a3fa9dce76c88753.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
25
1
2018
04
21
اثر کاربرد کودهای آلی، زیستی و شیمیایی بر خصوصیات کمی زرشک بیدانه در سال آور
87
100
FA
امین
زارع
دانشگاه زابل
aminzare1370@yahoo.com
محمد رضا
اصغری پور
دانشگاه زابل
m_asgharipour@yahoo.com
براتعلی
فاخری
هیئت علمی
ba_fakheri@yahoo.com
10.22069/jopp.2018.13827.2239
سابقه و هدف: برای داشتن یک نظام کشاورزی پایدار، استفاده از نهادههایی که جنبههای بوم شناختی را بهبود بخشند و مخاطرات محیطی را کاهش دهند، ضروری بهنظر میرسد. گیاه زرشک از قرنها پیش در اکثر کشورها برای مصرف خوراکی بهعنوان چاشنی غذاها و همچنین بهعنوان دارو برای کاهش فشار خون، تقویت قلب، تسکین حرارت معده و بند آمدن سیلان خون بواسیر، استفاده میشده است. همچنین، میوه زرشک طبیعتی سرد و خشک دارد، صفرابر و مدر است، از خونریزی مزمن جلوگیری میکند و برای تقویت و رفع انسداد کبد بسیار نافع است (31). این گیاه در ایران پراکنش زیادی دارد و در شیبهای تند بهویژه خاکهای آهکدار در آذربایجان، گیلان، مازندران، گلستان، تهران، خراسان (قاین، سربیشه، سلمآباد، درگز) و فارس دیده میشود (44). شهرستانهای قاین و بیرجند در استان خراسان جنوبی بیش از 97 درصد سطح زیرکشت زرشک کشور و تولید 95 درصد از زرشک دنیا را دارا می باشد (20). <br /> مواد و روشها: این آزمایش بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در باغی تجاری در شهرستان قاینات، در سال زراعی 1394-1395 اجرا شد. کرتهای اصلی آزمایش شامل چهار ترکیب کودی شامل عدم مصرف کود، مصرف کود شیمیایی، کود آلی (گاوی) و کاربرد 50 درصد کود شیمیایی + 50 درصد کود آلی بودند. کرتهای فرعی نیز شامل عدم مصرف کود زیستی و اسیدهیومیک، کود زیستی فسفاتبارور2، اسید هیومیک و کاربرد توام کود زیستی + اسید هیومیک بود. <br /> یافتهها: تیمارهای مورد مطالعه اثر معنیداری بر تمام صفات اندازه گیری شده داشت. بهطوری که کاربرد توام کودهای شیمیایی و دامی همراه با کود آبیاری اسید هیومیک و فسفات بارور2 بیشترین میانگینها را از نظر طول حبه و برگ، وزن تر و خشک 100 حبه، عملکرد تر و خشک حبه و عملکرد تر شاخههای بارور داشت. استفاده از کود آلی با کود آبیاری اسید هیومیک و فسفاتبارور2 موجب تولید بیشترین تعداد حبه در خوشه، خوشه در شاخه و تعداد شاخههای بارور گردید. بیشترین تعداد شاخههای فصل جاری و نسبت شاخههای بدون بار به شاخههای بارور نیز به کاربرد کود شیمیایی به همراه کود آبیاری اسید هیومیک و فسفاتبارور2 اختصاص داشت. عملکرد خشک حبه (عملکرد اقتصادی) در شرایط استفاده توام کودهای شمیایی و دامی با اسید هیومیک و فسفاتبارور2، حدود 48/10 درصد نسبت به تیمار کود آلی + اسیدهیومیک + فسفات بارور2، حدود 11/20 درصد نسبت به تیمار کود شیمیایی + اسیدهیومیک + فسفاتبارور2 و 30/27 درصد نسبت به شاهد (عدم مصرف کود) افزایش یافت.<br /> نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این آزمایش، تیمار کاربرد تلفیقی کود آلی و شیمیایی به همراه اسیدهیومیک و فسفات بارور 2 حداکثر طول حبه و برگ، وزن تر و خشک 100 حبه، عملکرد تر و خشک حبه، عملکرد تر محصول با شاخه را نشان داد.
اسید هیومیک,تغذیه تلفیقی,عملکرد کمی,قاینات,کود دامی
https://jopp.gau.ac.ir/article_4107.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4107_b7608b946af80f316a11dbd546fb8acc.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
25
1
2018
04
21
ارزیابی ویژگیهای کشت مخلوط جایگزینی و افزایشی سیر (Allium sativum L.) و نخود فرنگی (Pisum sativum L.) در دو منطقه گنبد کاووس و ساری
101
117
FA
ارسطو
عباسیان
دانشجوی دکتری دانشگاه گنبدکاووس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
arastoo_744@yahoo.com
علی
نخ زری مقدم
استادیار دانشگاه گنبدکاووس
arasto_744@yahoo.com
همت الله
پیردشتی
پژوهشکده ژنتیک و زیستفناوری کشاورزی طبرستان، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
pirdasht@yahoo.com
ابراهیم
غلامعلی پورعلمداری
استادیار دانشگاه گنبدکاووس
arast_744@yahoo.com
10.22069/jopp.2017.12254.2110
سابقه و هدف: امروزه کشت مخلوط به عنوان راهکاری جهت استفاده بهینه از نهادهها، کاهش مصرف آفتکشها و تولید محصول سالم در زراعت مورد توجه قرار گرفته است. اغلب مطالعههای صورت گرفته در زمینه کشت مخلوط بیانگر برتری عملکرد نظام چندکشتی در مقایسه با نظامهای تک کشتی است. با توجه به سازگاری دو گیاه سیر و نخود فرنگی نسبت به شرایط آب و هوایی شمال کشور و مطالعههای اندک در خصوص کشت مخلوط این دو گیاه، پژوهش حاضر بهمنظور ارزیابی و تعیین مناسبترین تیمار کشت مخلوط سیر و نخود فرنگی از لحاظ میزان عملکرد کمی و کیفی در دو منطقه متفاوت طراحی و اجرا شد.<br /> مواد و روشها: این پژوهش در مزرعه پژوهشی دانشگاه گنبدکاووس و ساری در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی اجرا شد. تیمارهای آزمایشی در نه سطح شامل کشت خالص سیر، کشت خالص نخود فرنگی، مخلوط جایگزینی 25% : 75%، 50% :50% ، 75% : 25%، مخلوط افزایشی 25% + 100%، 50% +100%، 75% + 100%، 100% + 100% نخود فرنگی و سیر بودند. تراکم هر دو گیاه سیر و نخودفرنگی ثابت و 33 بوته در متر مربع بود.<br /> یافتهها: در این مطالعه میانگین عملکرد بیولوژیک سیر در گنبد کاووس 27/2357 گرم در مترمربع شد، که نسبت به ساری بیش از 10 درصد کاهش نشان داد. میانگین درصد گوگرد سوخ در گنبدکاووس و ساری بهترتیب 81/0و 94/0 بهدست آمد. بیشترین عملکرد سوخ در واحد سطح در سطوح متقابل آرایش کاشت و مکان، در کشت خالص سیر و در ساری با میانگین 42/1193 گرم در متر مربع بهدست آمد. عملکرد دانه نخود فرنگی در گنبد کاووس و ساری بهترتیب با میانگین 23/399 و 17/736 کیلوگرم در هکتار بود. عملکرد دانه نخود فرنگی در تیمار افزایشی کاشت 100% سیر + 100% نخود فرنگی 3/53 گرم در متر مربع بود که پس از شاهد در رتبه دوم قرار گرفت. نیتروژن و فسفر موجود در دانه نخودفرنگی در ساری به ترتیب 85/4 و 29/0 درصد بود که نسبت به گنبدکاووس بهترتیب سه و 5/11 درصد افزایش داشت. بیشترین پتاسیم موجود در دانه در برهمکنش مکان و آرایش کاشت مربوط به ترکیب 25% نخود فرنگی + 100 سیر در ساری با میانگین 53/1 درصد بود. بیشترین نسبت برابری زمین (76/1)، ضریب نسبی تراکم (4/7)، غالبیت (79/0) و ارزش نسبی کل (53/1) بهترتیب در ترکیب کاشت 75، 100 ، 25 و 75% نخود فرنگی+ 100% سیر در منطقه ساری بهدست آمد.<br /> نتیجهگیری: در مجموع نتایج بدستآمده از این پژوهش نشان داد که در بین تیمارهای جایگزینی و افزایشی کشت مخلوط، ترکیب-های افزایشی در گنبد کاووس بر عملکرد نخود فرنگی و کشت خالص سیر بهترین نوع ترکیب کشت از نظر بهبود عملکرد در هر دو منطقه بود هر چند میزان این افزایش در ساری نسبت به گنبد کاووس بیشتر بود.
سیر,نخود فرنگی,نسبت برابری زمین,ضریب نسبی تراکم,ارزش نسبی کل
https://jopp.gau.ac.ir/article_4108.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4108_df6c890a1917278eacfbe330edb709f6.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
25
1
2018
04
21
تاثیر سطوح مختلف سلنیوم و نیتروژن بر برخی ویژگیهای رشدی و بیوشیمایی دانهال پیاز (Allium cepa L.)
119
135
FA
معصومه
عامریان
دانشجوی سابق دانشگاه بوعلی سینا - همدان
masoomehamerian@yahoo.com
فرشاد
دشتی
دانشیار- گروه باغبانی دانشگاه بوعلی سینا همدان-گرایش فیزیولوژی و اصلاح سبزی
dashti1350@yahoo.com
مجتبی
دلشاد
0000-0003-2685-0348
دانشیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج
delshad@ut.ac.ir
10.22069/jopp.2018.12032.2101
سابقه و هدف:. سلنیوم (Se) یک عنصر ضروری برای انسان و حیوانات است. با این حال، اثرات آن بر گیاهان کمتر شناخته شده است اما شواهدی وجود دارد که بیانگر نقش آنتیاکسیدانی سلنیوم میباشد. سلنیوم در سطوح پایین اثر مثبتی بر رشد و تحمل به تنشها گیاه دارد درحالیکه در سطوح بالا مانند یک اکسیدان عمل کرده و رشد گیاه را کاهش میدهد. گیاهان نقش مهمی در انتقال سلنیوم خاک به زنجیرهی غذایی را دارند. از آنجاییکه سلنیوم بر متابولیسم نیتروژن تاثیر گذار است. در این تحقیق برای اولین بار اثر متقابل سلنیوم و نیتروژن بر خصوصیات رشدی و بیوشیمیایی برگ پیاز مورد بررسی قرار گرفت. چرا که در ایران برگ پیاز بهعنوان سبزی خوارکی همراه با سوخچه مصرف میگردد.<br /> مواد و روشها: در تحقیق حاضر اثر سطوح مختلف سلنیوم و نیتروژن بر برخی ویژگیهای رشدی و بیوشیمیایی پیاز رقم قرمز آذر شهر در شرایط کشت بدون خاک مورد مطالعه قرار گرفت. سه سطح سلنیوم (صفر، 1 و 5/1 میلیگرم بر لیتر سلنات سدیم) همراه با چهار سطح نیتروژن (56، 112، 168 و 224 میلیگرم بر لیتر) بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. در اوایل مرحله سوخدهی (سه ماه پس از کشت بذر) خصوصیات رشدی دانهال پیاز (وزن تر بوته، ارتفاع بوته، وزن تر برگ، وزن تر ساقهی مجازی)، عملکرد و ویژگیهای بیوشیمیایی (کلروفیل، میزان فعالیت آنتیاکسیدانی، فنل کل، فلاونوئید کل و اسید آسکوربیک) و نیترات برگ پیاز اندازهگیری شد. <br /> یافتهها:<br /> بر اساس نتایج بهدست آمده، خصوصیات رشدی دانهال پیاز از جمله وزن تر بوته (01/29 گرم)، وزن تر برگ (38/18 گرم)، ارتفاع بوته (15/54 سانتی-متر) و عملکرد (04/148 گرم بر مترمربع) در غلظتهای 1 و 5/1 میلیگرم بر لیتر سلنات سدیم همراه با نیتروژن نسبت به صفر میلیگرم بر لیتر سلنات سدیم همراه با نیتروژن افزایش یافتند. کاربرد همزمان سلنیوم و نیتروژن اثر معنیداری بر میزان کلروفیل b داشت و بیشترین میزان کلروفیل b در تیمارهای 1 میلیگرم بر لیتر سلنات سدیم همراه با 224 میلیگرم در لیتر نیتروژن و 5/1 میلیگرم بر لیتر سلنات سدیم همراه با 224 میلیگرم در لیتر نیتروژن بود و کمترین میزان کلروفیل b در تیمار صفر میلیگرم بر لیتر سلنات سدیم همراه با 56 میلیگرم در لیتر نیتروژن مشاهده گردید. همچنین بیشترین میزان فنل کل (03/9 میلیگرم بر وزن تر)، فلاونوئید کل (0094/0 میلیگرم بر وزن تر)، اسید آسکوربیک (70/0 میلیگرم بر وزن تر) و فعالیت آنتیاکسیدانی (08/69 %) برگ پیاز در تیمارهای سلنات سدیم همراه با نیتروژن (224 میلیگرم بر لیتر نیتروژن همراه با 1 میلیگرم بر لیتر سلنات سدیم) مشاهده گردید. درحالیکه، بیشترین میزان نیترات در تیمار صفر میلیگرم بر لیتر سلنات سدیم در ترکیب با 224 میلیگرم بر لیتر نیتروژن بود.<br /> نتیجهگیری: کاربرد همزمان سلنات سدیم همراه با نیتروژن نقش بسیار مهمی در بهبود برخی از خصوصیات رشدی و بیوشیمیایی پیاز داشت. حداکثر میزان رشد دانهال پیاز در تیمارهای سلنیوم همراه با نیتروژن مشاهده گردید که نشان دهندهی تاثیر مثبت هر دو عنصر بر افزایش میزان سنتز کلروفیل و در نتیجه افزایش میزان فتوسنتز و تثبیت کربن است که در نهایت افزایش میزان رشد پیاز را در پی دارد. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که اثر مثبت سلنیوم بر رشد دانهال پیاز به افزایش فعالیت آنتیاکسیدانی و ترکیبات فنلی مرتبط باشد. در هر سه سطح سلنیوم با افزایش غلظت نیتروژن میزان نیترات افزایش نشان داد اما با افزایش سطح سلنیوم میزان نیترات کاهش یافت. در نهایت میتوان کاربرد یک میلیگرم بر لیتر سلنات سدیم همراه با 224 میلیگرم بر لیتر نیتروژن در کشت بدون خاک را برای تولید دانهالهای پیاز با حداکثر میزان ترکیبات آنتیاکسیدانی و عملکرد توصیه کرد.
سلنات سدیم,فعالیت آنتیاکسیدانی,کشت بدون خاک
https://jopp.gau.ac.ir/article_4109.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4109_4023fbf31ff462575d291f8873a864eb.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
25
1
2018
04
21
تاثیر روشهای مختلف خشک کردن (طبیعی و آون) بر زمان خشک کردن و برخی متابولیتهای ثانویه گیاه دارویی بادرنجبویه (.Melissa officinalis L)
137
143
FA
کیانوش
حسن زاده
شرکت کیان دارو زاگرس
medicinalplants7@gmail.com
خدایار
همتی
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
khodayarhemmati@yahoo.com
مژده
مهدی پور
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد
mojde_28@yahoo.com
10.22069/jopp.2017.11862.2086
سابقه و هدف: بادرنجبویه گیاهی دارویی است که اسانس آن کاربرد فراوانی در صنایع دارویی، غذایی و بهداشتی داشته و همچنین دارای ترکیب اسید رزمارینیک میباشد، که امروزه بر علیه ویروس ایدز و درمان این بیماری مورد استفاده قرار میگیرد. خشک کردن یکی از قدیمیترین روشهای نگهداری محصولات کشاورزی بعد از برداشت میباشد، این فرآیند شامل حذف رطوبت با استفاده از عمل تبخیر تا حد رسیدن به یک آستانه خاص بوده تا بتوان محصول را برای مدت طولانی انبار کرد و فعالیتهای آنزیمی، میکروارگانیسمها و مخمرها را که در آن موجب فساد شده را متوقف نمود. در فرآیند خشک کردن با توجه به نوع مواد مؤثره (آلکالوئید، اسانس، فلاونوئید و...)، باید روش مناسبی را برای آن انتخاب نمود. علاوه بر تأثیر فرآیند خشک کردن بر مدت ماندگاری محصولات، نتایج برخی مطالعات نیز نشان داده است که روش مورد استفاده برای خشک کردن تأثیر بسزایی بر عملکرد و محتوی متابولیتهای ثانویه گیاهان دارویی دارد.<br /> مواد و روشها: به منظور بررسی تأثیر روشهای مختلف خشک کردن بر زمان خشک کردن و برخی متابولیتهای ثانویه گیاه دارویی بادرنجبویه، آزمایشی به صورت طرح بلو کهای کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. که شامل خشک کردن در دماهای مختلف در آون (30،35،40،45،50،55،60درجه سانتیگراد) و روش طبیعی (خشک کردن در سایه، آفتاب و اتاق) مورد مقایسه قرار گرفتند. در روشهای مختلف، خشک کردن نمونهها تا زمانی که وزن آنها به محتوای رطوبتی 0.1 بر پایه وزن خشک (یا 10 درصد بر پایه وزن تر) برسد، ادامه داشت. از نمونههای خشک شده جهت استخراج اسانس (درصد اسانس) و عصاره متانولی جهت اندازهگیری برخی متابولیتهای ثانویه شامل میزان فنل کل، مقدار اسید رزمارینیک و فعالیت آنتیاکسیدانی استفاده گردید. اسانس از نمونههای خشک شده به روش تقطیر با آب و محتوای اسید رزمارینیک توسط دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC)، فعالیت آنتی اکسیدانتی توسط DPPH و میزان فنل کل از روش فولین سیوکالتو استفاده گردید.<br /> یافتهها: نتایج نشان داد بیشترین درصد اسانس (0.38 درصد) و فعالیت آنتیاکسیدانتی (83.19درصد) در خشک کردن با آون 30 درجه سانتیگراد حاصل گردید. بیشترین فنل کل (58.77 میلیگرم بر گرم وزن خشک) با آون 40 درجه سانتیگراد و اسید رزمارینیک (39.78 میلیگرم بر گرم وزن خشک) با استفاده از روش خشک کردن در اتاق حاصل گردید. در دمای 60 درجه سانتیگراد آون کمترین مقدار درصد اسانس (0.22درصد)، فعالیت آنتیاکسیدانتی (20.58 درصد) و اسید رزمارینیک (0.26 میلیگرم بر گرم وزن خشک) حاصل شد. در روشهای مختلف خشک کردن، با افزایش دمای آون (60 درجه سانتیگراد)، کاهش متابولیتهای ثانویه و دماهای 40-30 درجه سانتیگراد باعث افزایش متابولیتهای ثانویه اندازهگیری شده در بادرنجبویه گردید. <br /> نتیجهگیری: بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق اگر هدف از خشک کردن گیاه دارویی بادرنجبویه، بدست آوردن میزان بالای اسانس باشد، خشک کردن با آون در دمای 30 درجه سانتیگراد توصیه میگردد، ولی اگر هدف دستیابی به میزان بالای اسید رزمارینیک باشد، خشک کردن در اتاق و دماهای 45-40 درجه سانتیگراد آون توصیه میگردد.
اسانس,اسید رزمارینیک,بادرنجبویه,DPPH,HPLC
https://jopp.gau.ac.ir/article_4110.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4110_3428f4af5d1657ae5c41494dbb3a7b9b.pdf