دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
غربال ژنوتیپهای گندم نان برای شناسایی منابع ژنتیکی تحمل به تنش شوری
1
23
FA
یوسف
ارشد
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر
yousefarshad@yahoo.com
مهدی
زهراوی
0000-0003-2372-4370
سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، بخش تحقیقات ژنتیک و بانک ژن گیاهی ملی ایران
mehdizahravi@yahoo.com
علی
سلطانی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزد، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
alisolatni@gmai.com
10.22069/jopp.2019.14756.2320
سابقه و هدف: شوری یکی از مهمترین تنشهای محیطی است که رشد و عملکرد گیاهان زارعی را کاهش میدهد. اصلاح ژنتیکی و تولید ارقام متحمل، مؤثرترین راه مقابله با تنش شوری میباشد. بهبود تحمل به شوری در گیاهان زراعی نیازمند وجود منابع ژنتیکی متنوع است. تنوع ژنتیکی برای تحمل به شوری در گندم مشاهده شده است. ذخایر ژنتیکی گندم منابع با ارزشی برای تحمل به تنشهای غیرزیستی از جمله تنش شوری محسوب میشوند. این تحقیق با هدف غربال و گزینش ژنوتیپهای متحمل به شوری در ژرمپلاسم گندم انجام گرفت. <br />مواد و روشها: تعداد 97 ژنوتیپ گندم نان گزینش یافته از تحقیقات قبلی به همراه ارقام متحمل شاهد کویر، روشن و ماهوتی درمزارع پژوهشی کرج (شرایط نرمال) و میبد (شرایط خاک و آبِ آبیاری شور با هدایت الکتریکی به ترتیب 55/6 و 61/5 دسی زیمنس برمتر) درقالب طرح لاتیس 10×10 درسه تکرارکشت گردیده و صفات زراعی مطابق با توصیفنامه بینالمللی ارزیابی شدند. شاخصهای تحمل به تنش محاسبه گردید و ژنوتیپهای برتر با استفاده از تجزیه به مؤلفههای اصلی و تجزیه خوشهای، متمایز شدند. به منظور شناسایی صفات مؤثر در تغییرات شاخصهای تحمل به تنش، از تجزیه رگرسیون مرحلهای استفاده شد. <br />یافتهها: از بین ارقام شاهد، عملکرد دانه رقم کویر در شرایط تنش بیشتر از ارقام روشن و ماهوتی بود. تعداد نُه ژنوتیپ عملکرد دانه بیشتری نسبت به رقم شاهد برتر در شرایط تنش داشتند. ژنوتیپ 4419KC. دارای بیشترین مقدار عملکرد دانه در شرایط نرمال (67/966 گرم در کرت)، و بیشترین مقدار تحمل به تنش شوری برای شاخصهای STI، GMP، HM و MP بود. شاخصهای STI، GMP و MP همبستگی بالایی با هر دو صفت عملکرد دانه در شرایط نرمال و تنش داشتند. ژنوتیپهای مورد مطالعه در چهار ناحیه بایپلات مبتنی بر عملکرد دانه در شرایط نرمال و تنش از یکدیگر تفکیک شدند و تعداد 38 ژنوتیپ به همراه هر سه رقم شاهد در گروه A با عملکرد دانه بالاتر در شرایط نرمال و تنش قرار گرفتند. در تجزیه به مؤلفههای اصلی براساس صفات ارزیابی شده به همراه شاخص STI، سه مؤلفه اصلی اول در مجموع 79/74 درصد از واریانس دادهها را شامل شدند. مؤلفه اصلی اول بر افزایش عملکرد دانه در شرایط تنش از طریق افزایش طول دوره پرشدن دانه و تولید دانههای درشتتر و مؤلفه اصلی دوم بر تجمع ماده خشک در اندامهای رویشی تأکید داشت. نتایج تجزیه رگرسیون مرحلهای برای شاخص STI نشان داد که صفت شاخص برداشت در هر دو مدل رگرسیون مربوط به شرایط نرمال و تنش شوری و صفت ارتفاع بوته بطور اختصاصی وارد مدل رگرسیون مربوط به تنش شد.<br />نتیجهگیری: ژنوتیپهای 1514KC.، 4382KC.، 4419 KC.و 4407 KC. (از اصفهان)، 142KC. (از خوی)، 3100 KC. (از مشهد)، 1143KC. و 388 KC. (از ایران با منشاء داخلی ناشناخته) و 7106 KC. (از ایالات متحده آمریکا) با عملکرد دانه برتر در شرایط تنش نسبت به ارقام شاهد مورد انتخاب قرار گرفتند. با توجه به همبستگی بالای شاخصهای STI، GMP و MP با صفات عملکرد دانه در شرایط نرمال و تنش، این شاخصها به عنوان مناسبترین معیارهای گزینش برای ژنوتیپهای گندم نان متحمل به تنش شوری شناسایی شدند.
ذخایر ژنتیکی,خزانه ژنی,ژنوتیپهای بومی گندم نان,شوری
https://jopp.gau.ac.ir/article_4884.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4884_24ceb38e1192f335c713b4389603cf58.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
بررسی بهترین زمان خارج سازی بوته های انگور از زیر خاک به منظور پیشگیری از سرمازدگی بازتابشی بهاره
25
40
FA
حسن
حسین آبادی
1دانشجوی دکتری، پژوهشکده انگور و کشمش، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
hoseinabadi.1156@gmail.com
علی
عبادی
استاد دانشگاه تهران
aebadi@ut.ac.ir
موسی
رسولی
استادیار فیزیولوژی و اصلاح درختان میوه، دانشگاه ملایر
m.rasouli@malayeru.ac.ir
محمد علی
نجاتیان
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی قزوین
nejatianali@yahoo.com
احمد
ارشادی
دانشیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
ershadi@basu.ac.ir
10.22069/jopp.2019.14849.2325
سابقه و هدف: بدلیل وابستگی زیاد باغداران نسبت به درآمد حاصل از تولید انگور در بسیاری از مناطق کشور، وقوع سرمای بهاره در بعضی سالها خسارات قابل توجه به معیشت سالیانه آنان وارد می نماید. به دلیل توسعه باغات انگور در مناطق سرد، بسیاری از باغداران این مناطق برای مصون ماندن تاک ها نسبت به سرمای پاییز، زمستان و اوایل بهار، تاک های تربیت یافته در سیستم تربیت خزنده را در فصل پاییز زیر خاک می نمایند. هدف از این آزمایش تعیین بهترین زمان خارج سازی بوته های انگور رقم بیدانه سفید از خاک طی دوره زمانی اواخر زمستان تا اوایل بهار بود تا جوانه ها کمترین خسارت احتمالی در مقابل سرماهای زودرس بهاره را داشته باشند.<br /><br />مواد و روش ها: آزمایش در طی دو سال (از اسفند 1393 تا اردیبهشت 1395)در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 6 تکرار و 3 تیمار در تاکستانهای شهرستان شازند استان مرکزی به انجام رسید. تیمارها شامل: :T1 خارج سازی بوته ها در 25 اسفند T2: خارج سازی بوته ها در 15 فروردین و T3: خارج سازی بوته ها در 4 اردیبهشت (شاهد1) بود که با دو سرمای طبیعی در تاریخ های 6/2/1394 و 15/1/1395 مواجه شدند. علاوه برآن بعد از هر مرحله خارج سازی تاک از زیر خاک دو مرحله سرمای مصنوعی بر روی جوانه شاخه های یکساله با دماهای 0، 4-، 8- و 12- درجه سانتی گراد اعمال شد. <br /><br />یافته ها: بر طبق نتایج بدست آمده، تیمار زمانی پانزدهم فروردین بعد از اعمال سرمای مصنوعی کمترین نشت الکترولیت را در دماهای صفر تا 8 درجه سانتی گراد نشان داد. درصد جوانه های سبز شده در بین تیمارها بعد از مواجه شدن با سرما زدگی طبیعی بهاره تفاوت معنی داری نداشت. علاوه بر این در سال اول درصد جوانه های بارده در تیمار زمانی 25 اسفند (به مقدار 29 درصد) در مقایسه با تیمارهای زمانی 15 فروردین و 6 اردیبهشت (شاهد) بیشترین بود. همچنین مقادیر کربوهیدرات های محلول به ترتیب زمان خارج سازی بوته ها کاهش و بالعکس مقادیر پرولین و درصد محتوی آب جوانه ها افزایش داشت. در سال دوم مقادیر کربوهیدرات محلول تیمارها که در زمانی واحد اندازه گیری شد، تیمار 15 فروردین بیشترین مقدار را داشت و درصد مواد جامد محلول میوه در تیمار مذکور نسبت به سایر تیمارها افزایش یافت.<br />نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بهترین زمان خارج سازی تاک از خاک پانزدهم فروردین است و این زمان با توجه به تغییرات دما در دو سال آزمایش برای رشد بهتر و درصد بالای جوانه های بارده مناسب تر است. ضمن آنکه درصد مواد جامد محلول میوه در این تاریخ تفاوت معنی دار نسبت به دو تیمار دیگر داشت و میوه ها در این تیمار زمانی PH بیشتر و درصد اسید آلی کمتر داشتند.
انگور رقم بیدانه سفید,زیرخاک نمودن تاک,سیستم تربیت خزنده,نشت الکترولیت,درصد جوانه های سبز شده
https://jopp.gau.ac.ir/article_4885.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4885_5d79c169c14c7a20272a681dd9f54764.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
بهبود عملکرد بذر پیاز طلایی رقم زرگان (Allium cepa L.) با استفاده از کشت مخلوط با زنیان (Carum copticum Heirn) و بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L.)
41
60
FA
پرویز
رضوانی مقدم
استاد گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
rezvani@um.ac.ir
قربانعلی
اسدی
دانشیار گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
asadi@um.ac.ir
بهاره
بیچرانلو
دانشجوی دکترا، گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
bbicharanlou@yahoo.com
10.22069/jopp.2019.14990.2344
سابقه و هدف:<br /> کشت گیاهان دارویی و معطر به دلیل تنوع شرایط آب و هوایی ایران و قدمت استفاده از گیاهان دارویی از دیرباز از جایگاه ویژهای در نظامهای سنتی کشاورزی ایران برخوردار بوده و این نظامها از نظر ایجاد تنوع و پایداری نقش مهمی ایفا کردهاند. در همین راستا این مطالعه به منظور بررسی تأثیر استفاده از دو گیاه جاذب حشرات بابونه و زنیان در کشت مخلوط با پیاز بذری روی بهبود گرده افشانی و عملکرد بذر پیاز در مزرعهای واقع در 10 کیلومتری غرب شهرستان شیروان واقع در خراسان شمالی اجرا شد. <br /> مواد و روش: <br /> آزمایش بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با 10 تیمار و سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کشت خالص زنیان، کشت مخلوط با نسبتهای 1:1، 2:2، 3:3 زنیان و پیاز، کشت خالص بابونه، الگوهای کشت مخلوط 1:1، 2:2، 3:3 بابونه و پیاز، کشت خالص پیاز در داخل تور و کشت خالص پیاز بدون تور بودند. صفات مورد اندازه گیری برای پیاز ارتفاع بوته، تعداد چتر در متر مربع، تعداد کپسول بارور در چتر، تعداد کپسول نابارور، تعداد دانه در کپسول، تعداد ساقه گلدهنده، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در هکتار و شاخص برداشت بود و بذر گیری از پیاز به صورت دستی انجام شد. برای زنیان صفاتی از قبیل ارتفاع بوته، وزن هزار دانه، عملکرد بذر در هکتار، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت و برای بابونه، صفاتی از قبیل ارتفاع گیاه، عملکرد گل خشک شده در هکتار، عملکرد بیولوژیک در هکتار و شاخص برداشت اندازهگیری شد.<br /> یافتهها: <br /> نتایج نشان داد بیشترین تعداد گل آذین در متر مربع (46/32)، بیشترین عملکرد دانه پیاز (462 کیلوگرم در هکتار)، بیشترین عملکرد بیولوژیکی (9973 کیلوگرم در هکتار) در کشت خالص بدون تور و بیشترین شاخص برداشت دانه (001/7) و سوخ پیاز (31/95) در کشت خالص پیاز دارای تور مشاهده شد. از طرفی، بیشترین تعداد کپسول بارور در گل آذین پیاز در کشت مخلوط سه ردیفه با زنیان و بابونه (57/151 و 36/154) و بیشترین وزن هزار دانه پیاز (82/4 گرم) در کشت مخلوط سه ردیفه پیاز با بابونه بدست آمد. بیشترین وزن هزار دانه زنیان (33/1 گرم) در کشت مخلوط سه ردیفه با پیاز و بیشترین عملکرد دانه (2001 کیلوگرم در هکتار) و بیشترین عملکرد بیولوژیک (2915 کیاوگرم در هکتار) در کشت خالص زنیان بدست آمد. در خصوص گیاه بابونه، بیشترین وزن خشک گیاه، وزن خشک گل و شاخص برداشت (به ترتیب 6/358، 164 و 84/45) در کشت خالص بابونه و سپس کشت مخلوط سه ردیفه با پیاز مشاهده شد. بیشترین نسبت برابری زمین در کشت مخلوط سه ردیفه با زنیان و سه ردیفه با بابونه (به ترتیب 16/1 و 15/1) مشاهده شد که نشان دهنده برتری این الگوهای کشت بود.<br /> نتیجه گیری:<br /> با توجه به نتایج به دست آمده میتوان بیان کرد که کشت مخلوط سه ردیفی پیاز با بابونه و زنیان، با داشتن تراکم مناسبی از هر گیاه، امکان استفاده بهتر گیاهان از منابع محیطی را فراهم ساخته و با جذب بهتر حشرات، سبب بهبود گرده افشانی پیاز و افزایش عملکرد هر سه گونه میشود.
تنوع زیستی,حشرات,گرده افشانی,گیاهان دارویی
https://jopp.gau.ac.ir/article_4886.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4886_4f2c53d504091d06e07bb43feafc7ea4.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
تاثیرگذاری سامانههای مختلف تغذیهای بر عملکرد و اجزای عملکرد کنجد(Sesamum indicum L.) در شرایط رقابت و عدم رقابت با علفهای هرز
61
77
FA
فائزه
زعفریان
دانشیار گروه زراعت، دانشکده علوم زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
fa_zaefarian@yahoo.com
هما
کریمی
گروه زراعت، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
homa.karimi1988@gmail.com
مصطفی
عمادی
استادیار گروه خاکشناسی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
mostafaemadi@gmail.com
10.22069/jopp.2019.15303.2374
سابقه و هدف: کشاورزی پایدار با رعایت اصول بومشناختی میتواند ضمن ایجاد توازن در محیط زیست، کارایی استفاده از منابع را افزایش دهد و زمینه بهرهوری طولانیتر را برای انسان فراهم آورد (43). کاربرد کودهای آلی با هدف جایگزینی یا کاهش قابل ملاحظه در مصرف کودهای شیمیایی، موجب افزایش کیفیت و عملکرد در تولید پایدار گیاهان میشود. کنجد یکی از گیاهان دانه روغنی و دارویی مهم در کشاورزی نواحی گرم بهشمار میرود که بهدلیل داشتن درصد روغن و پروتئین بالا و مواد آنتیاکسیدان در غذا، مکملهای غذایی، دارو و صنعت استفاده میشود. لذا این پژوهش بهمنظور ارزیابی سامانههای مختلف تغذیه آلی و زیستی بر عمکرد و اجزای عملکرد کنجد در شرایط رقابت و عدم رقابت با علفهای هرز انجام شد.<br /> مواد و روشها: آزمایش حاضر در سال 1394 در مزرعه آموزشی و پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد؛ که عامل اصلی رقابت گیاه زراعی و علفهای هرز (در دو سطح آلودگی علف هرز و وجین) و عامل فرعی منابع کودی شامل: کود دامی، کود کبوتر، ورمیکمپوست، کود زیستی نیتروکارا، کود دامی + کود زیستی، کود کبوتر + کود زیستی، ورمیکمپوست + کود زیستی، کود شیمیایی اوره و شاهد بودند. علفهای هرز غالب شناسایی شده در مزرعه گاوپنبه (Abutilon theophrassti L.)، سوروف (Echinochloa crusgalli L.)، پنجه مرغی (Cynodon dactylon)، خربزه وحشی (Cucumis melo var. Agrestis) بودند. صفات مورد بررسی در این آزمایش شامل: عملکرد و اجزای عملکرد کنجد، تراکم و زیست توده علفهای هرز و همچنین شاخصهای رقابتی بود. <br /> یافتهها: نتایج نشان داد که بالاترین عملکرد دانه در واحد سطح (2992 کیلوگرم در هکتار) در تیمار تلفیقی کود دامی و کود زیستی و همچنین بالاترین شاخص برداشت (44 درصد) در تیمار تلفیقی ورمیکمپوست و کود زیستی بدون رقابت با علفهای هرز مشاهده شد؛ درحالیکه، کمترین عملکرد در تیمار شاهد و در شرایط رقابت با علفهای هرز مشاهده گردید. همچنین تراکم و زیست توده علفهای هرز تحت تاثیر منابع نیتروژن نسبت به تیمار شاهد اختلاف معنیداری را نشان داد. در بررسی توانایی تحمل رقابت (AWC) نتایج نشان داد که از نظر توانایی تحمل رقابت با علفهای هرز تیمار کود کبوتری بالاترین توانایی رقابت با علف هرز را داشت. قدرت رقابتی بوته کنجدی که با کود کبوتری تغذیه شده بود نسبت به سایر تیمارها بیشتر بوده و مشاهده شد که بعد از کود کبوتری، کاربرد تلفیقی کودها با بالا بردن عملکرد گیاه کنجد، قدرت رقابتی را نیز افزایش داد. <br /> نتیجهگیری: در نهایت با استناد به نتایج حاصل از این پژوهش میتوان این گونه نتیجه گرفت که بهکارگیری تلفیقی کودها ضمن بالا بردن رشد کنجد و نیز نداشتن عواقب سوء زیست محیطی، با کاهش وزن خشک علفهای هرز موجب کاهش خسارت علف هرز و همینطور کاهش مصرف علفکش گردیده، به همین دلیل روش مناسبی برای تولید سالم و پایدار این گونه محصولات میباشد.<br /> واژههای کلیدی: تنش رقابتی، کنجد، کود زیستی، کودآلی.
تنش رقابتی,کنجد,کود زیستی,کودآلی
https://jopp.gau.ac.ir/article_4887.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4887_e374b98afcc41176e7af403dc0909654.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
تاثیر نوع پایه بر نشانگرهای مورفولوژیکی و بیوشیمیایی تحمل به تنش شوری در بادام رقم شاهرود-12
79
95
FA
طاهر
سقلی
دانشجوی گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
tahersaghali@yahoo.com
محمداسماعیل
امیری
استاد گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
taher.sa85@gmail.com
علی
ایمانی
بخش تحقیقات باغبانی موسسه اصلاح بذر ونهال کرج
imani_a45@yahoo.com
حامد
رضایی
ستادیار تحقیقات خاک و آب، سازمان تحقیقات ،آموزش وترویج کشاورزی، کرج، ایران
hamedrezaei@yahoo.com
علی
مومن پور
استادیارمرکزملی تحقیقات شوری،سازمان تحقیقات،آموزش وترویج کشاورزی،یزد،ایران
momenpour@yahoo.com
10.22069/jopp.2019.15331.2377
سابقه و هدف: استفاده از آبهای نامناسب برای آبیاری زمینهای کشاورزی و ایجاد خاکهای شور، تهدیدی جدی برای کشاورزی محسوب میشود. تنش شوری میتواند ویژگیهای مورفولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان را تحت تأثیر قرار دهد. تحقیقات متعددی نشان داده است که آستانه تحمل اکثر درختان میوه هستهدار ازجمله بادام نسبت به تنش شوری پایین است، بهطوریکه در شوری 8/2، 1/4 و 7 دسی زیمنس بر متر به ترتیب 25، 50 و 100 درصد از عملکرد آن کاهش مییابد. در بادام نیز همانند سایر درختان میوه، انتخاب پایه و پیوندکهای متحمل، راهبرد بسیار مناسبی بهمنظور کاهش عوارض ناشی از شوری بهویژه در نواحی خشک میباشد. هدف این تحقیق بررسی ویژگیهای مورفولوژیکی و بیوشیمیایی چندین ترکیب پایه و پیوندک بادام در مقایسه با خود پایه های بدون پیوند جهت یافتن متحملترین ترکیب پایه و پیوندک در مقایسه با پایه های بدون پیوند به تنش شوری بود. <br /> مواد و روشها: در این تحقیق، اثر تنش شوری بر صفات مورفولوژیکی میزان نکروزه شدن برگ، درصد ریزش برگ، درصد برگهای سبز و مجموع تعداد برگ همچنین، در پایان آزمایش ویژگیهای بیوشیمیایی شامل محتوای پرولین، فنول کل، پروتئین، مالون دی آلدئید و سایر آلدئیدها و کربوهیدراتهای محلول و نامحلول در بادام رقم شاهرود 12 پیوندشده روی برخی پایههای پرونوس (پایه بذری بادام تلخ و پایه های رویشی تترا،GF677 وGN15 ) و در مقایسه با خود پایه ها در قالب یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور شامل فاکتور اول، هشت ترکیب پیوندی و پایه و فاکتور دوم، پنج سطح شوری آب آبیاری (3/0، 2، 4، 6 و 8 دسی زیمنس بر متر) در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. <br /> یافتهها: نتایج آزمایش نشان داد در همه تیمارها با افزایش سطح شوری از 3/0 تا هشت دسی زیمنس بر متر، میزان نکروزه برگ و درصد ریزش برگ افزایش یافته به عنوان مثال در شاهرود 12 روی پایه تترا میزان نکروزه برگ به ترتیب از 0 به 66/7 و همچنین در این ترکیب درصد ریزش برگ از صفر درصد به 3/10 درصد رسید. در سطح شوری هشت دسی زیمنس بر متر کمترین در رقم شاهرود 12 پیوند شده روی پایه GF677 به میزان 66/2 درصد و بیشترین درصد نکروزبه ترتیب در رقم شاهرود 12 پیوند شده روی پایه تترا به میزان 66/7 درصد و ، مشاهده شد. همچنین، نتایج بیشترین میزان پرولین (91/67 میکرو مول بر گرم وزن تازه) در ژنوتیپ شاهرود 12 پیوند شده روی پایه GF677 و شوری هشت دسی زیمنس بر متر به دست آمد که اختلاف معنیداری با سایر ترکیبات پیوندی (پیوند بادام شاهرود 12 بر روی سایر پایهها) و پایههای مورد بررسی داشت. با افزایش شوری از 3/0 تا هشت دسی زیمنس بر متر، بیشترین (112 درصد) و کمترین (6/41 درصد) مقدار افزایش در میزان آلدئیدها به ترتیب در پایه بادام بذری و شاهرود 12 پیوند شده روی پایه GF677 مشاهده شد. با افزایش شوری تا چهار دسی زیمنس بر متر، مقدار فنول در همه ترکیبات پیوندی و پایههای بدون پیوند افزایشیافته و به مقدار حداکثر خود رسید اما افزایش بیشتر شوری تا هشت دسی زیمنس بر متر سبب کاهش قابلملاحظه این ترکیبات شد. <br /> نتیجهگیری: بر اساس نتایج به دست آمده میتوان نتیجهگیری نمود که در بین ترکیبات پیوندی و پایههای مورد بررسی، رقم شاهرود 12 پیوند شده روی پایه GF677 متحملترین ترکیب پیوندی به تنش شوری و همان رقم پیوند شده روی پایه بادام بذری حساسترین ترکیب پیوندی بود.
فنول,کربوهیدرات,ژنوتیپ,پروتئین,مالون آلدئید
https://jopp.gau.ac.ir/article_4888.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4888_564b9b8ceb645ca29c66e5a8bf0da1e5.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
بررسی تنوع ریخت شناختی بعضی از ژنوتیپهای زیتون منطقه گرگان
97
113
FA
سمیه
ابراهیم نیا
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
s.ebrahimnia@yahoo.com
اسماعیل
سیفی
دانشگاعلوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
esmaeilseifi@yahoo.com
خدایار
همتی
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
khodayarhemmati@yahoo.com
حسین
فریدونی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان، گرگان، ایران
h_fereydooni@yahoo.com
10.22069/jopp.2019.15418.2379
سابقه و هدف: ژنوتیپهای محلی و گونههای وحشی به عنوان ذخایر ژنتیکی گیاهان در هر کشور، ثروت ملی تلقی شده وباید در جهت حفظ و جلوگیری از انقراض آنها کوشش فراوانی به خرج داد. با توجه به اینکه ایران یکی از خاستگاههای زیتون در جهان است، شناسایی و حفاظت از ذخایر ژنتیکی زیتون کشور، شناسایی باغهای قدیمی و سازماندهی ژنوتیپهای موجود از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد.<br /> مواد و روشها: در این پژوهش، مشخصات 32 ژنوتیپ با استفاده از شاخصهای ریختشناختی و مطابق با روشهای استاندارد شورای بینالمللی زیتون، که مورد تأیید موسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال نیز میباشد، صورت گرفت. این دستورالعمل شامل 33 صفت ریختشناختی در مورد برگ، هسته و میوه است. در این میان 11 صفت کمی و 22 صفت کیفی مطالعه شدند. صفات با اندازهگیری شاخص مورد نظر در 30 میوه و هسته و 15 برگ تعیین شدند و سپس تجزیه خوشهای، گروهبندی، تحلیل عاملی و تجزیه به مؤلفه اصلی در آنها انجام شد. <br /> یافتهها: نتایج نشان داد که بین ژنوتیپهای مورد مطالعه از نظر وزن، طول، قطر و نسبت طول به قطر میوه و درصد گوشت و وزن، طول، قطر و نسبت طول به قطر هسته اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1/0 درصد وجود داشت. بیشترین وزن میوه به ژنوتیپ I7 (88/3 گرم) و بیشترین طول میوه به ژنوتیپهای B13 (28/25 میلیمتر) و F1 (15/25 میلیمتر) تعلق داشتند. بیشترین قطر میوه در ژنوتیپ I7 (84/16 میلیمتر) مشاهده شد. بیشترین وزن هسته مربوط به ژنوتیپ G4 (95/0 گرم) و بیشترین طول هسته مربوط به ژنوتیپ F1 (55/21 میلیمتر) بود. ژنوتیپ F12 بیشترین طول برگ (66/65 میلیمتر) را داشت که البته اختلاف معنیداری با ژنوتیپ D2، F9، D10، A12 و A10 نداشت. ژنوتیپ F12 بیشترین عرض برگ (77/14 میلیمتر) را نشان داد. در بررسی صفات کیفی میوه اکثر ژنوتیپها دارای شکل متقارن و حدود یک سوم ژنوتیپها تا حدی قرینه بودند، این درحالی بود که شکل نامتقارن در بین ژنوتیپها وجود نداشت. تجزیه همبستگی نشان داد که بین اکثر صفات اندازهگیری شده همبستگی معنیداری وجود داشت. طبق نتایج بیشترین همبستگی بین وزن هسته و قطر هسته (86/0= r) مشاهده شد. در تجزیه خوشهای، 32 ژنوتیپ مورد مطالعه در فاصله 68/0 به شش خوشه اصلی تقسیم شدند. بر اساس تحلیل عاملی دادههای تحقیق حاضر دارای چهار عامل اصلی بودند که در مجموع حدود 91 درصد از واریانس کل را توجیه کرد. تجزیه به مؤلفه اصلی، وجود تنوع ریختشناختی بین ژنوتیپهای مورد مطالعه را تأیید کرد.<br /> نتیجهگیری: طبق نتایج این بررسی، بین ژنوتیپهای زیتون واقع در مجموعه هاشمآباد گرگان تنوع ریختشناختی و به طبع آن تنوع ژنتیکی بالایی وجود داشت و میتوان از آنها به عنوان ژنوتیپهای امیدبخش در برنامههای تکثیر، بهنژادی و توسعه باغات تجاری زیتون و همچنین انتخاب رقم در استان گلستان بهره گرفت.
تجزیه به مؤلفه اصلی,تجزیه خوشهای,تحلیل عاملی,زیتون,نشانگرهای ریختشناختی
https://jopp.gau.ac.ir/article_4889.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4889_ffb734de55bc54a3fe3e5683638b8617.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
ارزیابی تعادل تغذیهای درختان بادام (رقم مامایی) به روش دریس در استان چهارمحال و بختیاری
115
130
FA
آرزو
احمدزاده چالشتری
دانشجوی دکتری گروه خاکشناسی، پردیس علوم و تحقیقات خوزستان، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
arezoo_ahmadzadeh2005@yahoo.com
ابراهیم
پناهپور
گروه خاکشناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
e.panahpour@gmail.com
رامین
ایرانی پور
استادیار بخش تحقیقات خاک و آب، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شهرکرد، ایران
ramin.iranipour@gmail.com
عبدالامیر
معزی
عضو هیئت علمی گروه خاکشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز
moezzi251@gmail.com
10.22069/jopp.2019.15569.2398
سابقه و هدف: بادام یکی از محصولات باغی استان چهارمحال و بختیاری است که بیشترین تولید آن در شهرستان سامان میباشد. تغذیه صحیح بادام و وجود تعادل بین عناصر غذایی، عامل مهمی در افزایش عملکرد و بهبود کیفی محصول بادام میباشد. با توجه به سبک بودن بافت خاک در باغات بادام منطقه و همچنین افزایش بارندگی، آبشویی و خارج شدن عناصر غذایی از اطراف ریشه یکی از مشکلات باغات این منطقه میباشد. خارج شدن عناصر غذایی از منطقه ریشه باعث ایجاد کمبود در گیاه و کاهش رشد و عملکرد گیاه میشود. مدیریت صحیح مصرف کودها یکی از عواملی است که میتواند در افزایش کمیت و بهبود کیفیت میوه بادام نقش موثری داشته باشد.<br /> مواد و روشها: برای تعیین وضعیت تعادل عناصر غذایی در درختان بادام با روش دریس ، آزمایشی به مدت 2 سال در تعداد 36 باغ از باغات حاشیه زایندهرود که دارای شرایط نمونهبرداری بودند در مسیری به طول 60 کیلومتر اجرا گردید و بانک اطلاعاتی دادههای مربوط به تجزیه خاک و گیاه تهیه شد. در هر واحد نمونهبرداری سن، پایه و رقم درختان یکسان بوده و برگها از سرشاخههای غیر بارده همان سال همراه دمبرگ تهیه شد. نمونههای برگ پس از شستشو و خشک شدن، با آسیاب خرد شده و برای تجزیههای آزمایشگاهی آماده شد. کل نمونههای مورد مطالعه بر اساس وضعیت ظاهری رشد گیاه و عملکرد محصول، به 2 گروه دارای عملکرد زیاد و کم تقسیم شد. انتخاب باغات با عملکرد زیاد بر اساس عملکردهای حداکثر به دست آمده از باغات نمونهبرداری شده در پایان فصل رشد و در نظر گرفتن 30 درصد باغات نمونهبرداری شده به عنوان باغات پرمحصول بود. شاخص دریس برای عناصر مختلف و برای باغهای با عملکرد کم محاسبه گردید.<br /> یافتهها: بر اساس نتایج به دست آمده متوسط ترتیب نیاز غذایی در بادام بر اساس شاخص دریس به صورتZn>Cu>Mn>S>Cl>Ca>B>N>P>Fe>Mg>K>Mo به دست آمد. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که عنصر روی دارای بیشترین کمبود در درختان بادام مورد مطالعه میباشد. پس از آن به ترتیب عناصر مس، منگنز، گوگرد، کلر، کلسیم، بور، نیتروژن، فسفر، آهن، منیزیم و پتاسیم قرار میگیرند. به عبارت دیگر زیادترین بیشبود به ترتیب برای عناصر مولیبدن، پتاسیم، منیزیم، آهن، فسفر، نیتروژن، بور، کلسیم، کلر، منگنز، مس و روی به دست آمد.<br /> نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از روش دریس و شاخص تعادل، باغهای بادام مورد مطالعه در این تحقیق از نظر وضعیت غذایی متعادل نبودند. در بین عناصرغذایی، عناصر ریزمغذی به دلیل کمتر مصرف کردن کودهای حاوی آن عناصر و عواملی مانند شیب تند اراضی، سبک بودن بافت خاکها و آهکی بودن آنها، دارای کمبود میباشند و لازم است به منظور تأمین نمودن نیاز غذایی درختان بادام در این منطقه تمهیدات لازم اندیشیده و بِکار گرفته شود. این اعمال شامل: کاربرد کودهای حیوانی، استفاده از انواع کودهای حاوی ریزمغزی، استفاده از مواد اسیدی همراه با آب آبیاری و ترجیحاً آبیاری به روش قطرهای به منظور اصلاح خاصیت آهکی خاکها و به دنبال آن بالا رفتن قابلیت جذب عناصر ریزمغذی میباشند. در نهایت میتوان گفت روش دریس به عنوان روشی کارآمد در تعیین نیاز غذایی باغهای بادام در این مناطق بوده و قابلیت کاربرد دارد.
بادام,تعادل تغذیهای,دریس
https://jopp.gau.ac.ir/article_4890.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4890_cd42e066b605d3213f01138055d07071.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
کاربرد نشانگرهای مورفولوژی و ISSR جهت شناسایی برخی ژنوتیپهای چای
131
147
FA
شاهین
جهانگیرزاده خیاوی
استادیار، پژوهشکده چای، مؤسسه تحقیقات علوم باغبانی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، لاهیجان، ایران
shjahangirzadeh@gmail.com
کوروش
فلکرو
پژوهشکده چای، مؤسسه تحقیقات علوم باغبانی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، لاهیجان، ایران
k.falakro@areo.ac.ir
صنم
صفایی چاییکار
پژوهشکده چای، مؤسسه تحقیقات علوم باغبانی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، لاهیجان، ایران
safaei.sanam@gmail.com
سمر
رمزی
پژوهشکده چای، مؤسسه تحقیقات علوم باغبانی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، لاهیجان، ایران
samarramzi@yahoo.com
احسان
کهنه
پژوهشکده چای، مؤسسه تحقیقات علوم باغبانی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، لاهیجان، ایران
e.kahneh@areeo.ac.ir
10.22069/jopp.2019.15655.2405
سابقه و هدف: چای (Camellia sinensis (L.) O. Kuntze) یکی از مهمترین محصولات منطقه شمال ایران میباشد. امروزه بسیاری از بوتههای چای به دلایل مختلف در معرض از بین رفتن قرار دارند، بنابراین داشتن اطلاعات درباره ژنتیک آن برای طراحی برنامههای اصلاحی جهت دستیابی به گیاهان مناسب و با اهداف خاص کمک شایانی است. بنابراین در این تحقیق، تنوع ژنتیکی برخی از ژنوتیپهای چای در مناطق عمده کشت این محصول در شمال ایران با مقایسه با هشت کلون وارداتی شناسایی شد.<br /> مواد و روشها: در این بررسی 42 درختچه چای با استفاده از دو نشانگر مورفولوژی و ISSR مورد بررسی تنوع ژنتیکی فرار گرفتند. بررسی مورفولوژی توسط توصیف نامه ثبت شده برای چای انجام گرفت و 31 صفت بررسی شد. پس از نمونهبرداری از برگهای جوان و کاملا توسعه یافته،DNA ژنومی آنها استخراج شد و از 10 عدد نشانگرISSR برای بررسی روابط ژنتیکی 42 ژنوتیپ چای استفاده شد. دادههای بدشت آمده توسط ضریب فاصله اقلیدسی برای نشانگرهای مورفولوژی و ضریب تشابه ساده برای ISSR استفاده شد و کلاستر بر اساس الگوریتم UPGMA طراحی گشت. آنالیز PCA توسط نرم افزار SPSS انجام گرفت.<br /> یافتهها: <br /> تجزیه و تحلیل 31 ویژگی مورفولوژیکی در ژنوتایپها و کلونهای چای نشان دهنده تغییرات ملایم بود و دامنه باریک را نشان دادند. در تجزیه خوشهای در سطح تفاوت 6/6، نمونهها به شش گروه تقسیم شدند گروه اصلی تشکیل شده گروه ششم بود که 88% نمونهها را در خود جای داده بود. نتایج آزمون PCA در خصوص ویژگیهای مورفولوژیکی نشان داد که پنج مولفه اصلی اول 21/54%، از واریانس کل را نشان می دهند. کاربرد 10 آغازگر ISSR تولید 92 نوار نمود که 72 نوار حالت چندشکلی نشان دادند (26/78 درصد). آزمون PIC دامنه 43/0 تا 50/0 را نشان داد. نتایج آزمون کوفنتیک نشان داد که ضریب تشابه SM و الگوریتم UPGMA برای تجزیه کلاستر مناسبترین است. بر اساس دادههای ISSR دامنه تشابه در محدوده 28/0 الی 93/0 بدست آمد. در تجزیه کلاستر نمونهها در سطح تشابه 55/0 به چهار گروه تقسیم شدند که گروه چهارم بزرگترین گروه تشکیل شده با پوشش 66/66% کل نمونهها بود. آزمون PCA نیز نشان داد که پنج مولفه اصلی اول 98/72% تفاوتها ایجاد مینمایند.<br /> نتیجهگیری: در ژنوتیپهای چای انتخاب شده در سطوح مورفولوژیکی و مولکولی، تغییرات قابل توجهی مشاهده شد. بررسی مورفولوژی نشان داد که این توزیع گیاه چای در گذشته هر چند بر اساس ویژگیهای مطلوب بوده است اما با توجه به محدود بودن منبع اولیه وارداتی این گیاه تنوع چندانی در بین ژنوتیپهای مناطق دیده نمیشود. در ارتباط با نشانگر ISSR نیز درصد چندشکلی و محتوای اطلاعات چندشکلی قابل توجه حاصل از آغازگری بکار رفته در این پژوهش بیانگر توانمندی این نشانگرها در تفکیک ژنوتیپهای چای است. از این نتایج می توان درک کرد که این سری از صفات و آغازگرها میتوانند تفاوتهای ژنتیکی را بسیار خوب تشخیص دهند. با استفاده از این نشانگرها تنوع ژنتیکی بین ژنوتیپهای چای مشاهده شد اما این تنوع به گونهای نبود که قادر باشد ژنوتیپهای مناطق مختلف را از هم منفک نماید. به نظر میرسد شاید با افزایش تعداد آغازگرهای مورد استفاده و استفاده از سایر نشانگرها همانند SSR، SNP و غیره بتوان به این تفکیک دست یافت. همچنین نتایج این بررسی نشان داد که ژنوتیپهای چای ایران به دلیل آنکه اکثرا به صورت جنسی تکثیر شدهاند دارای تنوع ژنتیکی بالایی میباشند.
Camelia,پرایمر,محتوای اطلاعات چند شکلی,تجزیه خوشهای,تنوع ژنتیکی
https://jopp.gau.ac.ir/article_4891.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4891_01d71dc675a612084b9f17209f6189f7.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
کنترل شیمیایی علف های هرز در ارزن دم روباهی (Setaria italica L.)
149
162
FA
مجید
عباس پور
0000-0002-4706-738X
بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مشهد
majidabbaspoor2009@gmail.com
10.22069/jopp.2019.15731.2410
سابقه و هدف: گسترش پدیده خشکسالی و شوری در کشور و تحمل ارزن به شرایط خشک و شور سبب گسترش کشت ارزن شده است. علفهای هرز یکی از مهمترین عوامل کاهش عملکرد ارزن هستند. بنابراین مدیریت مناسب علفهای هرز باعث بهبود عملکرد محصول و افزایش کارآیی نهادههای مصرفی در آن میشود. کنترل شیمیایی علفهای هرز از نظر سهولت در کاربرد و کاهش هزینههای کارگری همواره مورد توجه بوده است. از سوی دیگر تاکنون تحقیق جامعی در مورد امکان استفاده از علفکشها در کنترل علفهای هرز مزارع ارزن (دمروباهی) کشور انجام نشده است. بنابراین هدف از انجام این تحقیق، بررسی کارآیی چند علفکش دومنظوره و باریکبرگکش با نحوه عمل متفاوت بر روی علفهای هرز مزارع ارزن بود تا علفکشهای قابل استفاده در این محصول معرفی و توصیه شوند.<br /> مواد و روشها: به منظور بررسی امکان مصرف پس رویشی علفکشهای متسولفورونمتیل+ سولفوسولفورون (توتال® WG) 32 گرم در هکتار، سولفوسولفورون (آپیروس® WG) 95/19 گرم در هکتار، مزوسولفورون+ یدوسولفورون (آتلانتیس® OD) 18 گرم در هکتار، ایزوپروتون+ دیفلوفنیکان (پنتر®SC ) 1100 گرم در هکتار، آنیلوفوس+ اتوکسیسولفورون (سانرایسپلاس® EC) 945 گرم در هکتار، اگزادیارژیل (تاپاستار® SC 400) 1200 گرم در هکتار، اگزادیازون (رونستار® EC 25) 1000 گرم در هکتار و باریکبرگکشهای فنوکساپروپپیاتیل (پوماسوپر® EW%5/7) 2/55 گرم در هکتار، دیکلوفوپمتیل (ایلوکسان®EC ) 5/867 گرم در هکتار، پینوکسادن (آکسیال® EC 100) 150 گرم در هکتار، کلودینافوپ (تاپیک® EC 240) 192 گرم در هکتار و پینوکسادن+ کلودینافوپ (تراکسوس® EC) 300 گرم در هکتار (دز علفکشها بر اساس مادهموثره ذکر شده است) در کنترل علفهای هرز در ارزن دمروباهی رقم باستان، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی در ایستگاه تحقیقات طرق مشهد در تابستان سال زراعی 1391 انجام شد. <br /> یافتهها: نتایج نشان داد علفهای هرز پهنبرگ غالب مزرعه ارزن شامل تاجخروس (Amaranthus retroflexus L.)، سلمه (Chenopodium album L.) و خرفه (Portulaca oleracea L.) بودند و علف هایهرز باریکبرگ غالب مزرعه شامل چسبک (Setaria viridis (L.) P.Beauv.) و سوروف (Echinocloa crus-galli (L.) P.Beauv.) بودند. تمامی علفکشهای دومنظوره و باریکبرگکشها، باعث کنترل مناسب علفهای هرز و کاهش معنیدار تراکم و وزن خشک علفهای هرز پهنبرگ و باریکبرگ نسبت به شاهد بدون مبارزه شدند. مصرف فنوکساپروپپیاتیل، دیکلوفوپمتیل، پینوکسادن، کلودینافوپ، پینوکسادن+ کلودینافوپ، متسولفورونمتیل+ سولفوسولفورون، سولفوسولفورون و مزوسولفورون+ یدوسولفورون به دلیل ایجاد خسارت شدید و کاهش معنیدار عملکرد ارزن توصیه نمیشوند. <br /> نتیجهگیری: مصرف علفکشهای دومنظوره آنیلوفوس+ اتوکسیسولفورون، ایزوپروتون+ دیفلوفنیکان، اگزادیارژیل و اگزادیازون ضمن کنترل مناسب علفهای هرز، باعث افزایش معنیدار عملکرد نسبت به شاهد بدون مبارزه شدند و بنابراین بهنظر میرسد مصرف آنها در ارزن قابل توصیه است.
افت عملکرد,اگزادیارژیل,اگزادیازون,علف کشها,گیاه سوزی
https://jopp.gau.ac.ir/article_4892.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4892_64e7be31c8444daa4fe52568af64439c.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
بررسی اثر سالیسیلیک اسید بر برخی ویژگی های مورفوفیزیولوژی گیاه بهلیمو (citriodora Lippia) تحت تنش شوری
163
176
FA
مصطفی
قاسمی
0000-0001-7472-8991
عضو هیات علمی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان قزوین
mostafaghasemi1417@gmail.com
شیوا
قاسمی
مربی پژوهش، بخش تحقیقات زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان قزوین، سازمان تحقیقات، آموزش
و ترویج کشاورزی، قزوین، ایران.
shivaghasemi24@gmail.com
فاطمه السادات
حسینی نسب
گروه شیمی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایران
hosseininasab@hormozgan.ac.ir
نجمه
رضایی
دانشکده کشاورزی، دانشگاه هرمزگان
rezaei.n1359@gmail.com
10.22069/jopp.2019.15790.2417
سابقه و هدف: بهلیمو با نام علمی citriodora Lippia درختچهای از خانوادهی شاهپسند (Verbenaceae) میباشد که به دلیل اهمیت فراوان اقتصادی، امروزه در صنایع غذایی و عطرسازی در اکثر کشورها کشت و کار میشود. برگهای این گیاه که بخشهای قابل استفاده این گیاه هستند دارای اسانس معطر و ترکیبات ارزشمندی هستند که به صورت دمنوش مورد استفاده قرار میگیرند. یکی از مشکلات خاکهای ایران، شوری آن میباشد که یکی از عوامل مهم محدود کننده تولید محصولات کشاورزی میباشد. با توجه به اهمیت اقتصادی گیاه بهلیمو و مشکل شوری که می تواند سبب محدودیت در کشت این گیاه شود این پژوهش صورت گرفت.<br /> مواد و روشها: در این پژوهش اثر غلظتهای مختلف سالیسیلک اسید بر تحمل به شوری دانهالهای گیاه دارویی بهلیمو در شرایط گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. طرح آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی بود. فاکتورها شامل شوری در چهار سطح (0، 50 و 100 و 150 میلی مولار کلرید سدیم) و سالیسیلیک اسید در سه سطح (0، 5/0، 1 میلی مولار) با 3 تکرار بودند. پارامترهای وزن خشک برگ، ارتفاع ساقه، محتوای آب نسبی برگ، نشت یونی، میزان کلروفیل، کربوهیدرات کل، پرولین، آنزیمهای آنتیاکسیدان و درصد اسانس در گیاهان اندازهگیری شدند.<br /> یافتهها: نتایج نشان داد که اثر شوری بر همه پارامترها به جز محتوای نسبی آب برگ معنیدار بود (01/0 ≥P). اثر سالیسیلیک اسید نیز بر همه پارامترها به جز وزن خشک برگ، محتوای نسبی آب برگ و میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز معنیدار بود. در شرایط تنش شوری وزن خشک برگ، ارتفاع ساقه، میزان کلروفیل کاهش یافتند. درصد کاهش وزن خشک برگ در مقایسه با تیمار عدم شوری در تیمارهای 50، 100 و 150 میلی مولار به ترتیب 3/10، 4/24 و 1/30 درصد بودند. بیشترین مقدار تجمع پرولین، کربوهیدرات، آنزیمهای آنتی اکسیدان و نشت یونی در تیمار شوری 150 میلیمولار مشاهده شد. به طوریکه بالاترین میزان نشت یونی (77/78 درصد) متعلق به سطح شوری 150 میلی مولار و کمترین مقدار (5/52 درصد) در شرایط عدم شوری بدست آمد. کاربرد سالیسیلیک اسید 1 میلیمولار سبب افزایش ارتفاع ساقه، افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان، کلروفیل، کربوهیدرات، پرولین و درصد اسانس شد. غلظت 1 میلی-مولار سالیسیلیک اسید بهطور معنیداری سبب افزایش ارتفاع ساقه، افزایش قندهای محلول، افزایش میزان کلروفیل و پرولین و کاهش میزان نشت یونی برگ دانهالهای بهلیمو در مقایسه با عدم محلولپاشی گردید. بیشترین میزان فعالیت کاتالاز (u/mg.fw-1 1/95) و پراکسیداز (u/mg.fw-1 4/26) نیز در شوری 150 میلیمولار و غلظت سالیسیلیک اسید 1 میلیمولار مشاهده شد. از نظر درصد اسانس نتایج نشان داد که با افزایش سطح شوری تا 100 میلیمولار درصد اسانس 25 درصد نسبت به شاهد افزایش یافت و از نظر آماری اختلاف معنیدار بود. <br /> نتیجهگیری: به طورکلی محلولپاشی سالیسیلیک اسید بهویژه غلظت 1 میلیمولار توانست تاثیر سوء تنش شوری بر دانهالهای بهلیمو را کاهش دهد.
بهلیمو,نشت یونی,پرولین,آنزیمهای آنتیاکسیدان
https://jopp.gau.ac.ir/article_4893.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4893_9e373bbc66ea18200da53bfb95b79c65.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
پیشبینی اثر تغییر اقلیم بر تولید و عملکرد سبزیجات در استان هرمزگان (مطالعه موردی: پیاز و گوجهفرنگی)
177
189
FA
صدیقه
پرون
هیئت علمی/ دانشگاه پیام نور
sparoon@pnu.ac.ir
غلامرضا
یاوری
هیئت علمی/ دانشگاه پیام نور
gh_yavari@pnu.ac.ir
مریم
رضازاده
هیئت علمی/ دانشگاه هرمزگان
rezazadeh@hormozgan.ac.ir
10.22069/jopp.2019.15888.2423
سابقه و هدف: بخش کشاورزی، تاثیر پذیرترین زیر مجموعهی اقتصاد نسبت به نوسانات اقلیمی است. تغییر اقلیم از عوامل ناپایدار مؤثر بر عملکرد محصولات کشاورزی است. بنابراین شناخت پارامترهای آب و هوایی و اثر آنها روی گیاهان زراعی یکی از مهمترین عوامل موثر در افزایش عملکرد و به تبع آن بالا بردن تولید می باشد. تولید سبزیجات در سطح جهان به عنوان حرفه ای درآمدزا، در بهبود سطح اقتصاد عمومی کشورها بسیار مؤثر است. عدم استفاده مناسب از امکانات بالقوه اقلیمی سبب تخریب منابع طبیعی و هدر رفتن سرمایههای ملی می گردد. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی عملکرد و تولید دو محصول پیاز و گوجهفرنگی در اثر تغییر اقلیم در استان هرمزگان و پیشبینی آنها برای سالهای 2025 تا 2100 میباشد.<br /> مواد و روشها: به این منظور برای برآورد دقیقتر تابع واکنش عملکرد سبزیجات به مولفههای اقلیمی، با استفاده از شاخصهای اقلیمی استان هرمزگان به دو منطقه اقلیمی، منطقه(1) شامل شهرستانهای میناب، حاجیآباد و رودان و منطقه (2) شامل شهرستانهای بندرلنگه، بندعباس، قشم و جاسک پهنهبندی شد. تابع واکنش عملکرد دو محصول پیاز و گوجهفرنگی در دو منطقه مورد مطالعه به کمک روش دادههای تابلویی با استفاده از نرمافزار Eviews برآورد گردید سپس با استفاده از سناریوهای پیشبینی آب و هوا، عملکرد و تولید سبزیجات (پیاز و گوجهفرنگی) یرای سالهای 2025 تا 2100 پیشبینی شد. دادههای کشاورزی و آب و هوا طی سالهای 1382- 1396 جمع آوری گردید. <br /> یافتهها: نتایج نشان داد که عامل دما تاثیر عکس و عامل بارندگی و رطوبت تاثیر مستقیم بر عملکرد محصول پیاز و گوجهفرنگی دارد. مهمترین عامل تاثیر گذار بر محصول پیاز در هر دو منطقه (1) و (2) مورد مطالعه دما و بر محصول گوجهفرنگی در منطقه (1) رطوبت و در منطقه (2) عامل دما و رطوبت از نظر شدت تاثیرگذاری تقریباَ یکسان با این تفاوت که دما اثر منفی و بارندگی اثر مثبت بر عملکرد دارد. اثر منفی دما بر عملکرد محصول پیاز بالاتر از محصول گوجهفرنگی بدست آمد. اثر منفی دما بر محصول پیاز در منطقه (2) از شدت بالاتری نسبت به منطقه (1) برخوردار است. پیشبینی عملکرد تا سال 2100 نشان داد که محصول پیاز از شدت کاهش عملکرد بالاتری نسبت به محصول گوجهفرنگی برخوردار است. در دو منطقه مورد مطالعه کاهش عملکرد در منطقه (2) بالاتر از منطقه (1) می باشد. در مقابل محصول گوجهفرنگی عملکرد در منطقه (1) بالاتر از منطقه (2) است. متناسب با کاهش عملکرد دو محصول، کاهش تولید را در دو منطقه برای هر دو محصول تا سال 2100 پیشبینی گردید.<br /> نتیجهگیری: با توجه به اثرات منفی تغییر اقلیم بر محصولات مورد مطالعه، میبایست جهت جلوگیری از این اثرات زیان بار راهکارهایی برای سازگاری با شرایط اقلیمی مانند تغییر الگوی کشت منطقه، مدیریت بهینه منابع و تولید یا معرفی ارقام مقاوم به تغییر اقلیم ارائه گردد. بنابراین میتوان بیان نمود که منطقه (1) در تولید محصول پیاز و منطقه (2) در تولید محصول گوجهفرنگی دارای مزیت نسبی هستند.
مولفههای اقلیمی,تابع واکنش عملکرد,دادههای تابلویی,سناریوی پیشبینی آب و هوا
https://jopp.gau.ac.ir/article_4894.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4894_5e10d6659069d5ce1db7bd09c25b97db.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
تاثیر تلقیح باکتریایی بر عناصر دانه و خاک کتان روغنی (Linum usitatissimum L.) تحت سطوح مختلف آبیاری
191
207
FA
ساناز
رجبی خمسه
گروه زراعت-دانشکده کشورزی-دانشگاه شهرکرد-شهرکرد-ایران
rajabi_sanaz64@yahoo.com
عبدالرزاق
دانش شهرکی
گروه مهندسی زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد
ar_danesh2000@yahoo.com
10.22069/jopp.2019.15959.2432
چکیده<br /> سابقه و هدف: کتان روغنی گیاهی است که از روغن آن در صنایع مختلف استفاده میگردد. دانههای کتان دارای ترکیبات و اجزای فعال زیستی میباشند که سبب کاهش تشکیل کلونهای سرطانی میگردند. خشکی یکی از عوامل کاهنده تولید محصول در بسیاری از نقاط دنیا میباشد. امروزه از تکنیکهای فراوانی جهت افزایش تحمل گیاهان به خشکی استفاده میشود. یکی از این روشها پیشتیمار بذور با باکتریهای محرک رشد گیاه است. این باکتریها از طریق مکانیسمهایی از جمله انحلال فسفات و پتاسیم، تثبیت نیتروژن، تولید سیدروفور و تنظیم کنندههای رشد، تولید آنزیمهای هیدرولیتیک و اگزو پلیساکاریدها سبب افزایش تحمل و همچنین تولید گیاهان تحت شرایط تنشزا میگردند. از آنجا که تنش کمآبی یکی از موانع اصلی کاهش تولید در ایران محسوب میشود و از سویی دیگر استفاده از کودهای شیمیایی سبب آلودگیهای زیستمحیطی فراوانی میگردد، تحقیق فوق با هدف کاربرد و بررسی تاثیر کودهای بیولوژیک تحت کاربرد باکتریهای محرک رشد بر تولید گیاه دانه روغنی کتان تحت تنش کمبود آب اجرا گردید. <br /> <br /> مواد و روشها: آزمایش به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1394 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل آبیاری در سه سطح (آبیاری کامل، 75 و 50 درصد آبیاری کامل) و باکتریهای محرک رشد در 7 سطح (عدم تلقیح باکتریایی، تلقیح باBacillus amyloliquefaciens ، Bacillus sp strain1 ، Bacillus sp strain2، Azotobacter chroococcum، Pseudomonas putida و Azospirillium lipoferum) بودند. اعمال تنشها از زمان شروع رشد طولی ساقه شروع شد. در مرحله رسیدگی عملکرد دانه و میزان عناصر فسفر، آهن و روی در بذر اندازهگیری شد. پس از برداشت محصول هدایت الکتریکی و اسیدیته خاک و میزان عناصر فسفر، آهن و روی در خاک نیز اندازهگیری گردید. تجزیه واریانس نتایج و همبستگی بین صفات با استفاده از نرمافزارSAS ، مقایسه میانگینها به روش LSD و مقایسه میانگین برهمکنشها از روش برشدهی اثرات متقابل انجام شد.<br /> <br /> یافتهها: طبق نتایج حاصل برهمکنش آبیاری و تلقیح باکتریایی بر عملکرد دانه، درصد فسفر و غلظت آهن و روی در دانه و هدایت الکتریکی خاک معنیدار بود. تیمارهای باکتریایی در هر سه سطح آبیاری از بیشترین میزان عملکرد دانه، درصد فسفر دانه، غلظت آهن و روی در دانه و هدایت الکتریکی خاک برخوردار بودند در صورتیکه تیمارهای شاهد کمترین مقادیر را نشان دادند. در بررسی اثرات اصلی تنش بر میزان عناصر در خاک، با افزایش خشکی میزان عناصر موجود در خاک از روند افزایشی برخوردار بودند. تیمارهای باکتریایی نیز عناصر کمتری نسبت به تیمارهای شاهد داشتند. در بین تیمارهای باکتریایی، تیمارهای Bacillus sp strain1 ، Bacillus amyloliquefaciens و Azotobacter chroococcum، تاثیر بیشتری بر افزایش عملکرد و عناصر دانه داشند. همبستگی منفی ولی معنیداری بین درصد فسفر و غلظت آهن و منگنز در دانه با غلظت عناصر فسفر، آهن و روی در خاک مشاهده شد.<br /> <br /> نتیجهگیری: استفاده از باکتریهای محرک رشد گیاه با افزایش جذب عناصر غذایی از خاک میتوانند در افزایش عملکرد دانه موثر باشند. در واقع باکتریهای محرک رشد با جذب عناصر خاک و کمک به جذب آن توسط گیاه ممکن است سبب کاهش میزان عناصر در خاک شده و در نهایت در افزایش عملکرد موثر باشند.
باکتریهای محرکرشد گیاه,تولید,روغن,عناصر غذایی,میکروارگانیسم
https://jopp.gau.ac.ir/article_4895.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4895_2b89a1f38cae341aa25f4984674b2cb1.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
بررسی تنوع ژنتیکی برخی از جمعیتهای شیرینبیان (Glycyrrhiza glabra L.) ایران با استفاده از خصوصیات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی
209
226
FA
قاسم
اقلیما
گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
eghlimaghasem@gmail.com
محسن
ثانی خانی
عضو هیت علمی باغبانی دانشگاه زنجان
فیزیولوژی و اصلاح گیاهان دارویی
- ژنتیک مولکولی و انتقال ژن
- حفظ، تکثیر و نگهداری ذخایر
sani@znu.ac.ir
عزیزاله
خیری
گروه علوم باغبانی- دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
kheiry@znu.ac.ir
جواد
هادیان
پژوهشکده گیاهان و مواد اولیه دارویی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
javadhadian@gmail.com
میترا
اعلائی
0000000290537754
گروه باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
maelaei@znu.ac.ir
10.22069/jopp.2019.15993.2437
سابقه و هدف: شیرینبیان گیاهی چند ساله و از خانواده Fabaceae است که بومی نواحی مدیترانه، جنوب روسیه و آسیا بوده ولی امروزه در سراسر اروپا، خاورمیانه و آسیا کشت میشود. این گیاه در مناطق مختلف ایران رویش دارد. هر چند از شمال تا جنوب ایران گیاه شیرین بیان بهصورت خودرو میروید، ولی از آنجا که این گیاه را با ریشه از زمین بیرون میآورند، بتدریج از میزان آن در طبیعت کاسته میشود، بهطوریکه در استانهای جنوبی کشور بهویژه استانهای فارس و کرمان این گیاه در خطر انقراض قرار دارد بنابراین توجه خاص و روزافزون به حفظ ذخایر ژنتیکی این گیاه بیش از پیش احساس میشود. تلاش در جهت حفظ رویشگاهها و بهویژه منابع ژنتیک گیاهی موجود در آنها از طریق شناسایی، محافظت دائمی، احیاء و تکثیر منابع تجدید شونده گیاهی گامی مؤثر در جهت حفظ و بقاء گونه مورد نظر و در نهایت حفاظت رویشگاه طبیعی آن است. بررسی ویژگیهای کمی و کیفی این گیاه در رویشگاههای طبیعی موجود در مناطق مختلف کشور نقش بسزایی در شناسایی اکوتیپهای برتر جهت کشت و اهلیسازی این گیاه با ارزش دارویی دارد.<br /> مواد و روشها : به منظور بررسی تنوع صفات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی جمعیتهای مختلف در شرایط اقلیمی زنجان، پس از جمعآوری جمعیتها در فصل پاییز، ریزوم های با قطر دو و طول 15 سانتیمتر در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 5 تکرار با فاصله بین ردیف 60 و روی ردیف 40 سانتیمتر کشت شدند. صفات مورفولوژیکی و عملکردی جمعیتها مختلف در اواخر فصل رشد مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات ارتفاع بوته، عرض بوته، طول برگ، عرض برگ، تعداد برگچه، طول برگچه، عرض برگچه، تعداد شاخه جانبی، قطر ساقه اصلی، وزن تر اندام هوایی، وزن تر ریشه، وزن خشک اندام هوایی و وزن خشک ریشه، نسبت ریشه به اندام هوایی، عملکرد اندام هوای در مترمربع، عملکرد ریشه در مترمربع، فنل کل، فلاونوئید کل و اسیدگلیسیریزیک بررسی شدند. داده ها با استفاده از نرمافزار آماری SAS و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و به منظور گروهبندی جمعیتها تجزیه خوشهای به روش وارد و تجزیه به عاملها با استفاده از روش چرخش وریماکس انجام شد.<br /> یافتهها: نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که در بین 22 جمعیت شیرینبیان از نظر کلیه صفات مورد مطالعه در سطح یک درصد اختلاف معنیداری وجود داشت. بیشترین میزان ارتفاع بوته در جمعیت AH (cm 99) بیشترین عرض بوته در جمعیت E (cm 6/86 )، بیشترین وزن تر اندام هوایی در جمعیت D ( gr/plant4/400)، بیشترین وزن تر ریشه در جمعیت E (gr/plant 2/365 )، بیشترین عملکرد اندام هوایی در جمعیت D ( gr/m275/643) ، بیشترین عملکرد ریشه در جمعیت E (gr/m25/692) و بیشترین درصد اسیدگلیسیریزیک در جمعیت D (3/8 %) بودند. صفت عملکرد ریشه با صفات ارتفاع بوته، عرض بوته، قطر ساقه اصلی، طول برگچه، تعداد شاخه جانبی، وزن تر اندام هوایی، وزن تر ریشه، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، عملکرد اندام هوایی، فنل کل، فلاونوئید کل و اسیدگلیسیریزیک همبستگی مثبت و معنیدار در سطح یک درصد و با صفت نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی همبستگی مثبت و معنیداری در سطح پنج درصد است ولی با صفات طول برگ، عرض برگ، تعداد برگچه و عرض برگچه همبستگی معنیداری ندارد. براساس نتایج حاصل از تجزیه کلاستر، 22 جمعیت شیرین بیان در چهار گروه اصلی قرار گرفتند. تجزیه به عاملها نشان داد که چهار عامل اول توانستند 841/84 درصد از کل واریانس را توجیه نمایند. <br /> نتیجهگیری: نتایج کلی این پژوهش نشان داد که تنوع زیادی در بین جمعیتهای مورد بررسی براساس صفات مورفولوژیکی و عملکردی وجود دارد که نشان دهنده پتانسیل ژنتیکی بالا در بین جمعیتهای مختلف میباشد. با توجه به نتایج جمعیتهای D، E، MS، SH، SP و TF دارای
شیرینبیان,تنوع مورفولوژیکی,تجزیه خوشهای,تجزیه با عاملها
https://jopp.gau.ac.ir/article_4896.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4896_f9e9627be71c6fc3013f3c817a3d5ca8.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
ارزیابی مقاومت به تنش کم آبی در گل ماهور (Verbascum thapsus) و معرفی آن به عنوان یک گیاه زینتی در فضای سبز شهری
227
243
FA
زینب
محمدی
علوم باغبانی،دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات
mysterious.girl1990@yahoo.com
پژمان
آزادی
دانشگاه ازاد اسلامی، واحد علوم و تخقیقات
azadip22@gmail.com
مرضیه
قنبری جهرمی
علوم باغبانی و زراعی ، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
ghanbari460@gmail.com
سعید
غالبی
مربی پژوهشی ،موسسه آب و خاک
s-ghalebi1340@gmail.com
10.22069/jopp.2019.15884.2439
سابقه و هدف: با توجه به کمبود آب در مناطق مختلف ایران معرفی و استفاده از گونههای بومی با ویژگی های ارزشمند زینتی مانند گل ماهور از اهمیت زیادی برخوردار است.گل ماهور (Verbascum thapsus) گیاهی چندساله و همیشه سبز متعلق به خانواده گل میمون است که مانند سایر گیاهان زینتی میتواند تحت تاثیر تنش خشکی در فضای سبز قرار گیرد. خشکی یکی از تنشهای محیطی بوده که روی اکثر مراحل رشد، ساختار و فعالیتهای گیاهی آثار مخرب و زیانآوری وارد میسازد. پاسخ گیاهان به تنشهای محیطی در سطوح مورفولوژی، سلولی و مولکولی متفاوت است. بنابراین تحقیق حاضر بهمنظور بررسی تاثیر تنش خشکی در بر خصوصیات موفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گل ماهور طی دو مرحله رشد رویشی و زایشی انجام شد. <br /> مواد و روشها: در این تحقیق واکنش گل ماهور به شدت تنش و تاثیر آن بر مراحل رشد رویشی و زایشی گیاه مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش حاضر به صورت فاکتوریل با دو فاکتور تنش خشکی در 5 سطح دور آبیاری بر اساس تخلیه رطوبت خاک در مکش-های مختلف (شاهد (3/0)، 2، 5، 10 و 15 اتمسفر) و مراحل رشد گیاه در دو سطح (رویشی و زایشی) در قالب طرح کاملا تصادفی در شرایط گلدانی انجام شد. برای این منظور، صفات وزن تر شاخساره و ریشه، وضعیت سوختگی و پژمردگی گیاه، کلروفیل برگ، فعالیت آنزیمها آنتیاکسیدانی و پرولین اندازهگیری شد. <br /> یافتهها: بیشترین و کمترین دور آبیاری در دو مرحله رویشی و زایشی به ترتیب در تیمارهای 15 اتمسفر و شاهد مشاهده شد. همچنین مقدار آب مصرفی در دوره زایشی بیشتر از دوره رویشی بود. وزن تر شاخساره و ریشه در دوره زایشی بیشتر از رویشی بدست آمد. بیشترین وزن تر شاخساره تحت تنش خشکی در تیمار شاهد و 2 اتمسفر و کمترین مقدار در تیمار 15 اتمسفر گزارش شد، اما بیشترین وزن تر ریشه در تیمار 5 اتمسفر مشاهده شد. بیشترین درصد سوختگی و پژمردگی برگ در تیمار 15 اتمسفر×مرحله زایشی و کمترین مقدار آن در تیمارهای شاهد×مرحله رویشی و شاهد×مرحله زایشی مشاهده شد. کلروفیل کل در دوره زایشی بیشتر از دوره رویشی بدست آمد. همچنین بیشترین کلروفیل کل تحت تنش خشکی در تیمارهای شاهد و 2 اتمسفر و کمترین مقدار آن در 15 اتمسفر مشاهده شد. بیشترین فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز و کاتالاز در تیمار 15 اتمسفر×مرحله زایشی و کمترین مقدار آن در تیمار شاهد×مرحله رویشی مشاهده شد. پرولین در دوره زایشی بیشتر از دوره رویشی بود. بیشترین و کمترین مقدار این صفت تحت تنش خشکی به ترتیب در تیمار 15 اتمسفر و شاهد مشاهده شد. <br /> نتیجهگیری: نتایج کلی تحقیق نشان داد که اعمال تنش تا 5 اتمسفر سبب تغییرات معنیداری در صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی نمیشود، اما افزایش شدت تنش در 5 اتمسفر به 10 اتمسفر سبب تغییرات منفی در اکثر صفات در گیاه میشود. بنابرابن با اعمال برنامه مدیریتی در مصرف آب میتوان مقدار آب را از 570 سانتیمتر مکعب (شاهد) به 130 متر سانتیمتر مکعب (5 اتمسفر) در طی دوره رویشی و همچنن از 500 تا 140 سانتیمتر مکعب در طی دوره زایشی کاهش داد.
گل ماهور,مراحل رشد,تنش خشکی,آنزیمهای آنتیاکسیدان
https://jopp.gau.ac.ir/article_4897.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4897_6291776c8d28909d58c75efdd6998a44.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
اثربرهمکنش تیمار سولفات روی و تنش اکسیداتیو کلرید سدیم بر دو پایه قزوینی و بادامی زرند پسته
245
261
FA
حسین
شریف زادگان
دانشگاه بوعلی سینا، همدان
sharifzadegan82@gmail.com
منصور
غلامی
استاد گروه باغبانی دانشگاه بوعلی
man.gholami@gmail.com
محمد رضا
نائینی
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی قم
naeini2000@yahoo.com
10.22069/jopp.2019.15651.2474
سابقه و هدف: شوری خاک ناشی از کلرید سدیم یکی از مشکلات مناطق پسته کاری کشور میباشد و این مشکل با کمبود منابع آبی در حال تشدید است، در این حالت به کارگیری پایه مناسب و تغذیه صحیح نقش مهمی ایفا میکند. نقش تغذیه با ترکیبات حاوی روی در کم کردن صدمه اکسیداتیو در تنش شوری در گیاهان به طور روشن درک نشده است. اثر تغذیهای ترکیبات حاوی روی بر میزان رشد برخی گونههای باغی در معرض شوری توسط محققان گزارش میشود اما اطلاعات کمی در خصوص اثر آن بر ویژگی-های مختلف پایههای پسته در دسترس میباشد. مطالعه حاضر به بررسی اثر تیمار سولفات روی بر برخی ویژگیهای فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و رشد دو پایه پسته تحت تنش شوری میپردازد و هدف آن کاهش اثرات زیانبار تنش شوری در خاک است. <br /> مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار درگلخانه تحقیقاتی سازمان پارکهای شهرداری قم طی سالهای 97-1396 انجام گرفت. تعداد 1512 عدد بذر دو پایه پسته بادامی زرند و قزوینی از موسسه تحقیقات پسته کشور تهیه و تحت تیمارهای جوانه زنی قرار گرفتند. جهت پایش دقیق تغذیه با سولفات روی دانهالها با محلول 50 درصدی هوگلند در شرایط گلخانهای و کشت هیدروپونیک تا رسیدن به ارتفاع و رشد مورد نظر تغذیه شدند، دانهالهای رشد کرده در معرض چهارسطح شوری شامل صفر(شاهد)، پنج، 10، 15 دسیزیمنس بر متر کلرید سدیم و سه سطح روی از منبع سولفات روی آبدار(ZnSO4.7H2O) شامل صفر(شاهد)، یک و پنج میکرومولار قرار گرفتند. دانهالها جهت بررسی صفات مورد نظر به آزمایشگاه گروه باغبانی دانشگاه بوعلی سینا منتقل شدند. صفتهای ارتفاع نهال، وزن تر برگ، کسر مولی کلسیم در ریشه، گروههای سولفوهیدریل ریشه، نفوذپذیری غشاء ریشه، نشت یونی روی و میزان مالون دی آلدئید در برگ مورد بررسی قرار گرفت.<br /> یافتهها: افزایش غلظت کلرید سدیم تا 15 دسیزیمنس بر متر بدون کاربرد سولفات روی سبب کاهش صفات ارتفاع دانهال (بادامی زرند 2/64 درصد، قزوینی 3/53 درصد)، وزن تر برگ (بادامی زرند 7/64 درصد، قزوینی 5/55 درصد)، کسر مولی کلسیم در ریشه (بادامی زرند 5/54 درصد، قزوینی 50 درصد) و گروههای سولفوهیدریل ریشه (بادامی زرند 6/29 درصد، قزوینی 3/14 درصد) نسبت به تیمار شاهد گردید با افزایش سطح شوری تا سطح 15 دسیزیمنس بر متر نفوذپذیری غشاء ریشه، نشت یونی روی و میزان مالون دی آلدئید در برگ افزایش یافت. مصرف سولفات روی سبب افزایش وزن تر برگ، ارتفاع نهال، کسر مولی کلسیم در ریشه و غلظت گروههای سولفوهیدریل در ریشه گردید. مصرف سولفات روی منجر به کمترین میزان نفوذپذیری غشاء ریشه بین تمامی تیمارها در پایه قزوینی (53 درصد) شد، اثر متقابل تیمار سولفات روی یک میکرومولار و تنش شوری پنج دسیزیمنس بر متر سبب کاهش نشت یونی روی (بادامی زرند 3/14 درصد، قزوینی 2/2 درصد) نسبت به تیمار شاهد گردید. بیشترین میزان مالون دی آلدئیدDW) molgr-1µ 5/2) در تیمار شوری 15 دسیزیمنس بر متر بدون کاربرد سولفات روی در پایه بادامی زرند نسبت به تمامی تیمارها مشاهده شد.<br /> نتیجه گیری: نتایج بیانگر اثر مثبت روی در افزایش مقاومت گیاه و مهار بهتر رادیکالهای آزاد تولید شده در شرایط تنش شوری ناشی از کلرید سدیم بهخصوص در سطوح 10 و 15 دسیزیمنس بر متر است. بافت ریشه پایه قزوینی در مقایسه با پایه بادامی زرند غلظت گروههای سولفوهیدریل بیشتر (بادامی زرند 33/113 درصد، قزوینی 83/191 درصد) و نشت یونی روی کمتری (بادامی زرند 87/15 µg.g-1 root4h-1، قزوینی 61/4 µg.g-1 root4h-1) دارد، بر همین اساس پایه قزوینی در مقایسه با پایه بادامی زرند که بالاترین میزان مالون دی آلدئید برگ را دارد در برابر تنش کلرید سدیم مقاومتر است و پایه قزوینی میتواند با توجه به شرایط اقلیمی هر منطقه به عنوان پایه پایدارتر به تنش شوری معرفی گردد.
روی"," تنش شوری "," کلرید سدیم
https://jopp.gau.ac.ir/article_4898.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4898_3a063647416208552c43dc374ea460f1.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
بررسی تأثیر گوگرد و سیلیسیوم بر برخی ویژگیهای مورفولوژیک و فیتوشیمیایی گیاه دارویی سیر
263
281
FA
وحید
اکبرپور
0000-0003-4467-9644
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - گروه باغبانی
v_akbarpour60@yahoo.com
کامران
قاسمی
0000-0002-5001-0392
گروه باغبانی، دانشکده عبوم زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
kamranghasemi63@gmail.com
مهدی
محمدی ازنی
گروه علوم و مهندسی باغبانی، دانشکده علوم زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
mehdimohamadi917@gmail.com
10.22069/jopp.2019.16626.2519
چکیده:<br /> سابقه و هدف: سیر یکی از گیاهان دارویی مطلوبی است که از هزاران سال پیش مورد استفاده قرار میگرفت. این گیاه علاوه بر وجود اسانس و مواد مؤثره ارزشمند، دارای عناصری مانند گوگرد و سیلیسیوم میباشد. این عناصر علاوه بر ایجاد خواص دارویی مطلوب، سبب مقاومت گیاه در برابر تنشهای زیستی و غیرزیستی میگردند. بنابراین استفاده از این عناصر میتواند اثرات مفیدی در عملکرد و خواص دارویی این گیاه داشته باشد. در پژوهش حاضر، اثر گوگرد و سیلیسیوم بر عملکرد، اجزای عملکرد، پارامترهای فتوسنتزی، عناصر غذایی و برخی از پارامترهای فیتوشیمایی گیاه سیر مورد بررسی قرار گرفت.<br /> مواد و روشها: این آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو فاکتور گوگرد (در سه سطح صفر (S0)، 15 (S15) و 30 (S30) لیتر در هکتار) و سیلیسیوم (در سه سطح صفر (Si0)، 2 (Si2)و 4 (Si4) لیتر در هکتار) با سه تکرار اجرا شد. تیمارها به صورت کودآبیاری و در سه نوبت به فاصله هر هفت روز اعمال گردید. در انتهای آزمایش، صفاتی از قبیل عملکرد، وزن تک سیر، وزن سیرچه، طول و عرض سیر و سیرچه، تعداد سیرچه، پارامترهای فتوسنتزی (شامل درصد رطوبت نسبی برگ، سرعت تعرق، هدایت روزنهای، رسانایی روزنه نسبت به بخار آب، نرخ جذب دیاکسیدکربن، تابش فعال فتوسنتزی بالای برگ، تابش فعال فتوسنتزی پایین برگ و تابش فعال فتوسنتزی محیط) اندازهگیری شد. همچنین خصوصیات فیتوشیمیایی (شامل میزان فعالیت آنتیاکسیدانی، فنل کل، فلاونوئید کل و اسید کافئیک) مورد ارزیابی قرار گرفت. آنالیز دادهها نیز با استفاده از نرمافزار SAS و مقایسه میانگینها از طریق آزمون چند دامنه دانکن در سطح احتمال یک و پنج درصد انجام شد.<br /> یافتهها: نتایج نشان داد که استفاده از تیمارهای کودی (گوگرد و سیلیسیوم) نسبت به شاهد (عدم مصرف کود) در همه صفات مورد بررسی، افزایش داشت. در بررسی شاخصهای مربوط به عملکرد و اجزای عملکرد، کاربرد تیمار S15Si0 دارای برتری میباشد و یا تفاوت معنیداری را با تیمارهایی که از غلظت بالاتر گوگرد و سیلیسیوم برخوردار بودند، نشان نداد. بالاترین میزان تابش فعال فتوسنتزی پایین برگ، تابش فعال فتوسنتزی محیط و تابش فعال فتوسنتزی بالای برگ در تیمار S15Si4 بهدست آمد. نرخ جذب دیاکسید کربن در تیمار S15Si0 دارای بیشترین مقدار بود که با تیمار S30Si2 از نظر آماری در یک سطح قرار داشت. بالاترین میزان سرعت تعرق با کاربرد تیمار S30Si2 حاصل شد. همچنین استفاده از تیمار S30Si4 سبب افزایش میزان رسانایی نسبت به بخار آب و نیز رطوبت نسبی گیاه گردید. در مورد عناصر غذایی نیز میتوان بیان کرد که بالاترین میزان نیتروژن از تیمار S30Si2، بیشترین میزان فسفر، پتاسیم و کلسیم با کاربرد تیمار S0Si4 و بیشترین تجمع گوگرد و سیلیسیوم در گیاه با استفاده از تیمار S0Si2 بهدست آمد. همچنین کاربرد تیمار S15Si4 سبب تولید بیشترین مقدار منیزیم گردید که با تیمارهای S0Si4، S15Si0 و S30Si2 در یک سطح آماری قرار داشت. بالاترین میزان فعالیت آنتیاکسیدانی مربوط به تیمار S15Si2 بود. همچنین بیشترین میزان فنل کل نیز در اثر کاربرد تیمار S0Si2 بهدست آمد. حداکثر فلاونوئید کل نیز در تیمار S30Si2 مشاهده شد. بالاترین مقدار اسید کافئیک در تیمار S0Si0، S15Si0 و S30Si0 به ترتیب با عدد 9/20 ، 2/20 و 2/20 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک بدست آمد که اختلاف معنیداری با تیمار S0Si4 و S30Si2 نداشت.<br /> نتیجهگیری: برای تولید بیشترین میزان ماده خشک و نیز تولید بالاترین کیفیت گیاه سیر از نظر مقدار ماده مؤثره در صنایع داروسازی، استفاده از عناصری نظیر گوگرد و سیلیسیوم میتواند بسیار حائز اهمیت باشد، بهطوریکه عدم مصرف این عناصر سبب کاهش خصوصیات کمی و کیفی این گیاه خواهد شد.
واژگان کلیدی: آنتیاکسیدان,سیر,اسید کافئیک,فلاونوئید
https://jopp.gau.ac.ir/article_4899.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4899_1417e1eb35d4381f62acb67c87b17f34.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
تغییرات عملکرد، خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی توتفرنگی رقم آروماس (Aromas) تحت تأثیر هدایت الکتریکی محلول غذایی ناشی از کلرید سدیم
283
298
FA
اختر
یوسفی
گروه علوم و مهندسی باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
jkhgh.2010@gmail.com
ناصر
قادری
دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان، بخش علوم باغبانی
n.ghaderi@uok.ac.ir
جلال
خورشیدی
گروه باغبانی دانشگاه کردستان
j.khorshidi@uok.ac.ir
10.22069/jopp.2019.16640.2527
سابقه و هدف: اغلب مناطق ایران خشک و نیمهخشک بوده و آب آبیاری در این مناطق دارای هدایت الکتریکی بالا بوده و اکثراً شور میباشند. اصلاح آب و خاکهای شور فرآیندی هزینهبر و زمانبر بوده و عملاً امکانپذیر نیست. بنابراین ارزیابی میزان تحمل گونهها و ارقام مختلف گیاهی به شوری جهت کشت در این مناطق امری ضروری است. توتفرنگی (Fragaria ananassa Dusch.) از ریزمیوههایی است که بواسطهی ترکیبات مغذی فراوان و طعم و مزهی مطلوبی که دارد، تقاضای بالایی در بازار دارد. این ریزمیوه دارای ارقام مختلف با میزان عملکرد و حساسیتهای متفاوت به تنشها میباشد. لذا در این پژوهش میزان حساسیت توت-فرنگی رقم آروماس به سطوح مختلف هدایت الکتریکی محلول غذایی مورد ارزیابی قرار گرفت.<br /> مواد و روشها: به منظور ارزیابی تأثیر سطوح مختلف هدایت الکتریکی محلول غذایی بر عملکرد و خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی توتفرنگی رقم آروماس، آزمایشی بصورت گلدانی در قالب طرح کاملاً تصادفی در مرکز پژوهشی به نژادی و به زراعی توتفرنگی دانشگاه کردستان اجرا گردید. بستر کشت کوکوپیت و پرلیت با نسبت مساوی و محلول غذایی مورد استفاده، هوگلند تغییر یافته بود. سطوح مختلف هدایت الکتریکی محلول غذایی (7/0، 2، 3، 4 و 5 دسیزیمنس بر متر) با اضافه کردن کلرید سدیم به آن آماده گردید. برای ارزیابیهای فیزیولوژیک و بیوشیمیایی از نمونههای برگی فریز شده استفاده گردید. سپس در انتهای دوره آزمایش خصوصیات عملکردی بوتهها اندازهگیری شد و دادههای بدست توسط نرم افزار SAS آنالیز شده و مقایسه میانگینها به روش LSD انجام شد.<br /> یافتهها: نتایج تجزیه واریانس بیانگر تأثیر معنیدار هدایت الکتریکی محلول غذایی بر تمام صفات اندازهگیری شده بود. بیشترین میانگین تعداد برگ، سطح برگ، وزن خشک برگ، حجم ریشه، وزن خشک ریشه، تعداد طوقه، وزن خشک طوقه، وزن خشک کل بوته، تعداد میوه، وزن تک میوه و عملکرد کل میوه متعلق به بوتههای آبیاری شده با محلول غذایی با هدایت الکتریکی 7/0 دسیزیمنس بر متر بود و با افزایش هدایت الکتریکی محلول غذایی، از میزان صفات یاد شده کاسته شد. همچنین بیشترین محتوی نسبی آب برگ، شاخص پایداری غشاء سلولی، پروتئینهای محلول کل، کلروفیل و کاروتنوئید و پتاسیم برگ متعلق به بوتههای تیمار 7/0 دسیزیمنس بر متر بود. در حالیکه بیشترین میزان کربوهیدراتهای محلول کل، پرولین، پراکسید هیدروژن، میزان فعالیت آنزیمهای پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز، مالون دیآلدهید و سدیم برگ در بوتههایی مشاهده شد که محلول غذایی با هدایت الکتریکی 5 دسیزیمنس بر متر را دریافت نموده بودند. شیب کاهش عملکرد، 02/49 به ازای افزایش هر واحد هدایت الکتریکی محلول غذایی بدست آمد و آستانهی تحمل به شوری این رقم بر اساس عملکرد میوه و ماده خشک کل، کمتر از 2 دسیزیمنس بر متر بود.<br /> نتیجهگیری: براساس یافتههای تحقیق حاضر، توتفرنگی رقم آروماس به شدت تحت تأثیر هدایت الکتریکی محلول غذایی قرار گرفت و خصوصیات مورفولوژیک، فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و عملکردی آن بطور معنیداری تغییر یافتند. براساس مشاهدات، به نظر میرسد رقم آروماس توانایی تحمل هدایت الکتریکی بالای محلول غذایی را نداشته و بایستی برای دستیابی به عملکرد مطلوب این رقم، از محلولهای غذایی با هدایت الکتریکی کمتر از 2 دسیزیمنس بر متر استفاده گردد.
پراکسیداز,پرولین,شوری,کربوهیدرات,وزن میوه
https://jopp.gau.ac.ir/article_4900.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_4900_08797444f8c7a0dd939afa6393d09704.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2778
26
4
2020
02
20
چکیده لاتین
1
25
FA
10.22069/jopp.2020.5821
https://jopp.gau.ac.ir/article_5821.html
https://jopp.gau.ac.ir/article_5821_15431258048ad081b28174ded434e04a.pdf