2024-03-29T16:18:44Z
https://jopp.gau.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=325
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1393
21
1
ارزیابی نقش خصوصیات کانوپی بر شاخص تحمل ارقام گندم در تداخل با علف هرز چاودار وحشی (Secale cereale)
بیژن
سعادتیان
محمد
کافی
فاطمه
سلیمانی
این پژوهش جهت ارزیابی قدرت رقابتی چند رقم گندم توصیه شده در منطقه درگز با علفهرز شایع چاودار وحشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 90-1389 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل چهار رقم گندم سایسون، الوند، چمران و سپاهان و تراکمهای چاودار وحشی در پنج سطح 0، 20، 40، 60 و 80 بوته در مترمربع بود. نتایج نشان داد که با افزایش تراکم چاودار وحشی صفات شاخص سطح برگ، ماده خشک تجمعی، دوام شاخص سطح برگ و دوام ماده خشک ارقام گندم کاهش یافت. سرعت افزایش ارتفاع دو رقم الوند و سپاهان در رقابت با علفهرز نسبت به کشت خالص بیشتر بود. همچنین دو رقم مزبور دوام شاخص سطح برگ و دوام ماده خشک بیشتری در شرایط تداخل با علفهرز نسبت به ارقام چمران و سایسون داشتند و درصد شاخص سطح برگ قسمت فوقانی کانوپی آنها در شرایط رقابت افزایش نشان داد. در مقابل، ارتفاع و درصد شاخص سطح برگ نیمه بالایی کانوپی ارقام چمران و سایسون در شرایط تداخل کاهش یافت. شاخص تحمل به تداخل ارقام گندم در صفت عملکرد بیولوژیک بیشتر از عملکرد دانه بدست آمد. در تمامی سطوح تراکم چاودار وحشی، دو رقم الوند و سایسون به ترتیب بیشترین و کمترین مقادیر شاخص تحمل به تداخل را در صفات عملکرد بیولوژیک و دانه داشتند. با افزایش تراکم گیاهی، درصد شاخص سطح برگ لایههای پایینی کانوپی چاودار وحشی کاهش و لایههای بالایی آن افزایش یافت.
ارتفاع
دوام سطح برگ
دوام ماده خشک
رقابت
لایه بندی کانوپی
2014
05
22
1
24
https://jopp.gau.ac.ir/article_1813_e841f28f0aac3dcdb97e86390132b8ff.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1393
21
1
پهنهبندی بومشناختی اراضی کشاورزی شهرستان گرگان جهت کشت آفتابگردان
حسین
کاظمی
به منظور پهنهبندی بومشناختی اراضی کشاورزی کنونی شهرستان گرگان جهت کشت آفتابگردان، از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. بدین منظور ابتدا نیازهای زراعی- بومشناختی آفتابگردان با استفاده از منابع و اسناد علمی تعیین، درجهبندی و سپس نقشههای موضوعی متغیرهای محیطی مانند دمای متوسط، دمای کمینه، دمای بیشینه، بارش، شیب، جهات شیب، ارتفاع از سطح دریا، ماده آلی، شوری، بافت، pH، میزان نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم، آهن و روی تهیه شدند. طبقهبندی و رتبهبندی هر لایه در 4 طبقه صورت گرفت. از فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای تعیین وزن معیارها از طریق تجزیه و تحلیل پرسشنامهها استفاده شد. لایههای رقومی عوامل محیطی در محیط GIS پس از اختصاص وزن AHP مختص به هر لایه، رویهمگذاری و تلفیق شدند. سپس پهنهبندی اراضی در چهار طبقه بسیار مستعد، مستعد، نیمهمستعد و غیرمستعد انجام شد. نتایج نشان داد که به ترتیب 38/71 و 85/13 درصد زمینهای زراعی شهرستان گرگان جهت تولید آفتابگردان در پهنههای بسیار مستعد و مستعد قرار دارند. این پهنهها از بارش کافی (بالاتر از400 میلی متر) و حاصلخیزی بالا برخوردار بودند. همچنین نتایج نشان داد حدود 76/14 درصد از اراضی کنونی کشاورزی شهرستان گرگان جهت کشت آفتابگردان مناسب نمیباشد و حداقل از نظر یک منبع بومشناختی دارای محدودیت میباشد. این اراضی شامل طبقات نیمهمستعد (84/6) و غیر مستعد (92/7)، به قسمتهای جنوبی شهرستان اختصاص یافت. در این مناطق شیب بالا، شوری و کمبود برخی عناصر غذایی مانند نیتروژن، پتاسیم و کلسیم از عوامل محدود کننده کشت شناخته شدند.
پهنهبندی
فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)
سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS)
شهرستان گرگان
آفتابگردان
2014
05
22
25
47
https://jopp.gau.ac.ir/article_1814_be21b8d6e60fdedfef5b5d39a7e2eacc.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1393
21
1
تاثیر کودهای شیمیایی و آلی بر عملکرد و تجمع نیترات در اسفناج (Spinacea oleracea L.)
سیده مریم
فلاح مرتضی نژاد
غلامعلی
Peyvast
جمالعلی
الفتی
بهمن
سماک
به منظور بررسی اثر کودهای رایج و آلی بر رشد و عملکرد گیاه اسفناج آزمایشی گلخانهای به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانهای تجاری واقع در شهر لاهیجان انجام شد. تیمارها شامل سه سطح کمپوست زباله شهری (0، 50 و 100 تن در هکتار)، 5 سطح کود شیمیایی N.P2O5.K2O (بدون کود، نسبتهای 3/1، 2/1، 3/2 و مقدار کامل توصیه رایج کود شیمیایی در مورد اسفناج) و تلفیق سطوح مختلف کود شیمیایی و کمپوست زباله شهری با هم بودند. نتایج آزمایش نشان داد که افزایش در مقدار کود شیمیایی و کمپوست زباله شهری باعث افزایش در خصوصیات کمی (وزن تر و خشک، ارتفاع، سطح برگ، طول دوره رشد و عملکرد) اسفناج شد، بطوریکه تیمارهای تلفیقی (بخصوص تیمار 100 تن در هکتار به همراه کود شیمیایی کامل) بیشترین اثر را بر خصوصیات کمی اسفناج داشتند. کمترین مقدار نیترات در تیمار کمپوست به دست آمد که نسبت به شاهد اثر معنی-داری را نشان نداد. نتایج این تحقیق نشان داد که کاربرد 50 تن در هکتار کمپوست زباله شهری میتواند 83/45 درصد و کاربرد 100 تن در هکتار کمپوست زباله شهری 27/73 درصد جایگزین کاربرد توصیه کامل کود شیمیایی (N.P2O5.K2O) از نظر میزان عملکرد اسفناج شود و میزان نیترات بسیار کمتری در گیاه تجمع یابد.
کمپوست
تلفیق کودها
کود شیمیایی
کمپوست زباله شهری
نیترات
2014
05
22
49
68
https://jopp.gau.ac.ir/article_1815_97d5ab9570a8aad27c7d868cfa45b658.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1393
21
1
بررسی برخی صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک کلزا (L. (Brassica napus در مراحل مختلف نموی در شرایط تنش غرقابی
فاطمه
رسولی
سرالله
گالشی
همت الله
پیردشتی
ابراهیم
زینلی
این پژوهش به منظور بررسی اثر تنش غرقابی بر برخی صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک کلزا (L. (Brassica napus در مراحل مختلف نموی، رقم هایولا 401، به صورت گلدانی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل، در سه تکرار در سال 1390-1389 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل مراحل نموی (گیاهچهای، ساقهرفتن، گلدهی و پر شدن دانه) و مدت اعمال تنش غرقابی (0، 3، 6 و 9 روز) بود. در این آزمایش، صفات سطح برگ، وزن خشک برگ، ارتفاع و وزن خشک ساقه، حجم ریشه، وزن خشک ریشه، فلورسانس کلروفیل، غلظت کلروفیل و عملکرد دانه اندازهگیری شد. برای کمیسازی اثر تنش غرقابی بر صفات مورفولوژیک و عملکرد از مدل زوال کاهشی و خطی استفاده گردید. شرایط غرقابی سبب کاهش سطح و وزن خشک برگ، کاهش FV/FM و کاهش میزان کلروفیل، افزایش زردی، پیری زودرس و ریزش برگها گردید. در نتیجه این تغییرات گیاه بیوماس کمتری به ساقه و ریشه صادر کرده و ارتفاع، وزن خشک ساقه، حجم و وزن خشک ریشه و در نهایت نیز عملکرد دانه کاهش یافت. بیشترین شیب کاهش عملکرد دانه در شرایط غرقابی مرحلهی گلدهی (73/1- در روز) و کمترین آن در شرایط غرقابی مرحلهی ساقهرفتن (6/0- در روز) به دست آمد. بیشترین میزان عملکرد دانه در تیمار شاهد (3/15 گرم در بوته) و کمترین آن در تیمار 9 روز غرقاب مرحلهی گلدهی و پر شدن دانه (به ترتیب 18/0 و 4/1 گرم در بوته) به دست آمد.
تنش غرقابی
عملکرد
کلزا
کلروفیل
2014
05
22
69
89
https://jopp.gau.ac.ir/article_1816_34df20acbb3670bbb05b7668bba2aa01.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1393
21
1
بررسی اثرات سطوح مختلف تنش شوری و تراکم بوته بر عملکرد کمی و کیفی علوفه و دانه کوشیا در شرایط آب و هوایی شهرستان اراک
محمدرضا
سبحانی
مجید
مجیدیان
در این تحقیق شوری آب آبیاری در سه سطح شامل (1/4، 18 و 32 دسیزیمنس بر متر) و تراکم بوته در چهار سطح شامل (10، 20، 30 و 40 بوته در متر مربع) بهعنوان فاکتورهای آزمایش در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که اثر شوری بر عملکرد دانه، وزن هزار دانه، ارتفاع، قطر ساقه، عملکرد علوفه، پروتئین، عملکرد پروتئین، درصد ماده خشک قابل هضم، میزان الیاف غیرمحلول در شوینده اسیدی (ADF) و مقدار خاکستر معنیدار است. با افزایش سطوح شوری عملکرد دانه، وزن هزار دانه، ارتفاع، قطر ساقه، عملکرد علوفه، پروتئین، عملکرد پروتئین، درصد ماده خشک قابل هضم، مقدار خاکستر کاهش اما میزان الیاف غیرمحلول در شوینده اسیدی افزایش یافت. بیشترین عملکرد دانه و علوفه تر به آبیاری با شوری 1/4 دسی زیمنس بر متر با تولید 9/2677 و 33907 کیلوگرم در هکتار و کمترین آن متعلق به آبیاری با میزان شوری 32 دسی زیمنس بر متر با تولید 4/932 و 10911 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. تراکم بر عملکرد دانه، عملکرد علوفه و قطر ساقه معنیدار بود. بیشترین عملکرد دانه با میانگین 9/2262 کیلوگرم در هکتار در تراکم 20 بوته در متر مربع و کمترین عملکرد دانه با تولید 3/1459 کیلوگرم در هکتار در تراکم 10 بوته در متر مربع بدست آمد، نتایج نشان داد تولید گیاه کوشیا با شوری 18 دسی زیمنس بر متر به همراه تراکم 30 بوته در متر مربع برای علوفه و تراکم 20 بوته در متر مربع جهت تولید دانه در شرایط این منطقه و مناطق با شرایط اقلیمی مشابه قابل معرفی میباشد.
کوشیا
تراکم بوته
شوری
عملکرد دانه
عملکرد علوفه
2014
05
22
91
110
https://jopp.gau.ac.ir/article_1817_5fc365948bf9bd8738e80825725d88bb.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1393
21
1
تحلیل توارث کمّیت و کیفیت الیاف پنبه با استفاده از تجزیه به عامل ها
عمران
عالیشاه
محمدهادی
پهلوانی
هدف از انجام این مطالعه بررسی کارائی تجزیه به عاملها به عنوان یکی از روشهای آماری چندمتغیره در تحلیل نحوه توارث خواص کمّی و کیفی الیاف پنبه بود. بوتههای شش رقم پنبه به همراه 240 لاین نوترکیب نسل 6F حاصل از تلاقی آنها در اردیبهشت سال 1390 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی هاشمآباد گرگان مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج تجزیه به عاملها، شش عامل اول دلیل ایجاد بیش از 83 درصد شباهت بین شش والد مورد بررسی بودند. با توجه به مقادیر بار عاملها، سه عامل اول بترتیب عامل "تولید وش"، "رشد رویشی" و "کیفیت الیاف" نام گرفتند. بایپلات امتیاز عاملها نشان داد که بیشترین "تولید وش" و "رشد رویشی" متعلق به رقم ساحل بود و ارقام زودرستر مقادیر پایینتری از امتیاز این عاملها را به خود اختصاص دادند. بیشترین امتیاز عامل "کیفیت الیاف" متعلق به رقم شماره 200 بود و رقم ساحل از این نظر متوسط بود. در بین لاینهای 6F مورد مطالعه، بیشترین امتیاز از نظر عامل "تولید وش" متعلق به لاینهایی بود که یک والد آنها رقم ساحل بود. پتانسیل بالای رقم ساحل و تلاقیهای حاصل از آن نشان داد که این رقم همچنان یک مخزن بسیار قوی از ژنهای افزایشدهنده کمّیت و کیفیت الیاف پنبه برای کشت در مناطق شمالی ایران بویژه استان گلستان میباشد.
FA
PCA
بار
امتیاز
عملکرد
2014
05
22
111
130
https://jopp.gau.ac.ir/article_1818_6f0400eb8af6a864bcc6cf96ec3e4b46.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1393
21
1
مقایسه مصرف سوخت و انرژی و انتشار گازهای گلخانه ای در سیستم های مختلف تهیه بستر و کشت سویا در گرگان
مجید
عالیمقام
افشین
سلطانی
ابراهیم
زینلی
انتشار گازهای گلخانهای یکی از موضوعات بسیار مهم اکولوژیکی و سیاسی محسوب میشود. در این مطالعه مقدار مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانهای ناشی از عملیات خاکورزی و کشت سویا در گرگان مورد ارزیابی قرار گرفت. این تحقیق در سال زراعی 1391 در 13 مزرعه تولید سویا انجام شد. دادهها از طریق مصاحبه با کشاورزان و یادداشتبرداری از عملیات مربوط به خاکورزی و کشت جمعآوری شد. عملیات مورد مطالعه برای انجام خاکورزی و کشت شامل دستگاه کشت مستقیم (S1)، خاکورز مرکب و دستگاه کمبینات برای کشت (S2)، خاکورزی با دیسک تاندوم و کشت با ردیفکار (S3) و شخم برگردان و دیسک تاندوم سبک و کشت با دستگاه ردیفکار (S4) جهت تولید سویا بودند. سیستم S3 به عنوان سیستم متداول منطقه بود. نتایج نشان داد میزان مصرف سوخت برای سیستمهای S1 تا S4 به ترتیب برابر 12، 39، 42 و 72 لیتر در هکتار بود. برای مصرف انرژی این اعداد عبارت از 612، 1733، 1922 و 3182 مگاژول در هکتار بودند. از نظر میزان انتشار گازهای گلخانهای مقادیر 71، 185، 197 و 315 معادل کیلوگرم دیاکسید کربن در هکتار برای سیستمهای S1 تا S4 به دست آمدند. بین سیستمهای S2 و S3 از نظر مصرف سوخت و انرژی و انتشار گازهای گلخانهای اختلاف معنیداری نبود. سیستم S4 بیشترین مصرف سوخت و انرژی و انتشار گازهای گلخانهای را دارا بود. نتیجه گرفته شد در مزارع تولید سویا به کارگیری سیستم کشت مستقیم میتواند مصرف سوخت و انرژی و همچنین گرمایش جهانی در بخش استفاده از ماشینها و مصرف سوخت را کاهش دهد.
انرژی
سوخت
گازهای گلخانهای
خاکورزی و کشت
سویا
2014
05
22
131
148
https://jopp.gau.ac.ir/article_1819_8adf33eaccdbd13a9e18acc630528ced.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1393
21
1
ارزیابی تنوع ژنتیکی گندمهای دیپلوئید T. urartu بر اساس دادههای ریخت شناختی و نشانگرهای RAPD
امیر
عزیزیان
جواد
مظفری
بهمن
یزدی صمدی
علی اکبر
شاه نجات بوشهری
محمد رضا
نقوی
تنوع ژنتیکی در 22 مورفوتیپ گندم دیپلوئید T. urartu (ژنوم AA) با استفاده از صفات ریخت شناسی و نشانگرهای RAPD بررسی گردید. ارزیابیها براساس 17 صفت ریختشناسی و زراعی انجام شد و پارامترهای آماری صفات زراعی شامل پراکندگی و تنوع محاسبه گردید. نتایج نشاندهنده تنوع ژنتیکی بالایی برای اکثر صفات مورد مطالعه بود. در مطالعات زراعی و ریختشناسی تشابه موجود بین مورفوتیپها با استفاده از ضریب فاصله اقلیدسی بدست آمد. دندروگرام بر اساس روش UPGMA ترسیم شد. نتایج تجزیه خوشهای مورفوتیپهای جمعآوری شده از اردن و سوریه را از مورفوتیپهای جمعآوری شده از ایران، ترکیه و عراق متمایز کرد. در ارزیابیهای مولکولی DNA نیز 12 آغازگر RAPD چندشکلی بین مورفوتیپها نشان دادند، و 112 باند تولید شد که 75 باند (67%) در بین مورفوتیپها چندشکل بودند. تجزیه خوشهای نشانگرهای RAPD براساس حضور و عدم حضور باند با استفاده از ضریب تشابه جاکارد مبتنی بر روش UPGMA انجام گرفت. نتایج تجزیه خوشهای نشان داد که روابط ژنتیکی مورفوتیپها بر اساس نشانگر RAPD تبعیتی از فواصل جغرافیایی ندارد. مقایسه دندروگرام بر اساس دو روش مورد ارزیابی نشان داد که کارایی نشانگرهای RAPD نسبت به صفات مورفولوژیک در ارزیابی تنوع ژنتیکی ژرمپلاسم T. urartu بهتر میباشد. همچنین همبستگی ضعیفی بین ماتریسهای حاصل از تجزیه و تحلیلهای ریختشناسی و مولکولی مشاهده شد(21R= 0/) و از آنجاییکه این دو روش جنبههای متفاوتی از تنوع ژنتیکیT. urartu را اندازهگیری میکنند، استفاده از هر دو روش ارزیابی ریختشناسی و نشانگرهای ملکولی (RAPD) در ارزیابی تنوع ژنتیکی اطلاعات مفیدی ایجاد نموده و تکمیل کننده هم میباشند.
تنوع ژنتیکی گندم T. urartu
ژنوم A
نشانگرهای زراعی و ریختشناسی
RAPD
2014
05
22
149
166
https://jopp.gau.ac.ir/article_1820_3f2460ea7b7b7f7a877509673c41ed3d.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1393
21
1
تاثیر تنش خشکی و اسید هیومیک بر عملکرد گل و غلظت عناصر غذایی پرمصرف درگیاه دارویی گاوزبان Borago officinalis L.))
مصطفی
حیدری
آزاد
مینایی
به منظور بررسی اثرات تنش خشکی و محلول پاشی اسید هیومیک بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه گاوزبان، آزمایشی بصورت کرت های خرده شده و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1390 در دانشگاه زابل اجرا گردید. تیمارهای خشکی شامل شاهد یا 90 =W1، 70 =W2 و 50=W3 درصد ظرفیت زراعی مزرعه به عنوان عامل اصلی و چهار سطح محلول پاشی اسید هیومیک: 0H1= ، 5/1H2=، 3 H3= و 5/4 H4= لیتر در هزار لیتر آب به عنوان عامل فرعی لحاظ گردید. نتایج نشان داد تنش خشکی تاثیر معنی داری بر عملکردگل، عملکرد بیولوژیکی، تعداد شاخه های جانبی و عملکرد سرشاخه داشت. اعمال تنش خشکی تا سطح W2 سبب افزایش و با بالا رفتن سطح تنش و رسیدن به W3، از مقدار عملکرد گل تولیدی، عملکرد بیولوژیکی، تعداد شاخه های جانبی و عملکرد سرشاخه کاسته شدند. بجز پتاسیم در گل و منیزیم در دو بخش برگها و گل، تنش خشکی تاثیر معنی داری بر غلظت عناصر کلسیم، پتاسیم و فسفر در دو بخش برگ و گل های گاوزبان داشت و تا سطح W2 سبب افزایش آنها در هر دو بخش گردید. استفاده از اسید هیومیک تاثیر مثبت و معنی دار بر عملکرد گل، عملکرد بیولوژیکی، ارتفاع بوته، تعداد شاخه های جانبی و عملکرد سرشاخه ها و نیز غلظت عناصر فسفر، پتاسیم وکلسیم در دو بخش گل و برگ دارا و (بجز کلسیم در گل در تیمار H3 و کلسیم و منیزیم برگ در تیمار (H4، سبب افزایش آنها تنها تا سطح H2 گردید.
اسید هیومیک
تنش خشکی
عملکرد کمی
عناصر معدنی
گل گاوزبان
2014
05
22
167
182
https://jopp.gau.ac.ir/article_1821_a1520905ed167944d23247cc393be194.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1393
21
1
ارزیابی تأثیر هگزاکونازول بر برخی شاخصهای فیزیولوژیک تحمل به کمآبی در دو رقم سویا
مونا
پوردهقان
سید علی محمد
مدرس ثانوی
فائزه
قناتی
سمیه
کرمی
به منظور بررسی تأثیر هگزاکونازول (HEX) بر افزایش تحمل به کم آبی دو رقم سویا، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشکدهی کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس به اجرا درآمد. عوامل مورد بررسی در این پژوهش شامل ارقام سویا (L17 و کلارک63)، غلظت هگزاکونازول (صفر و 35 میلیگرم در لیتر) و سطوح آبیاری (آبیاری مطلوب و تنش در سطح 40 درصد FC) بود. اعمال تیمار هگزاکونازول در مرحله گلدهی و به روش خاک کاربرد صورت گرفت و پس از آن تنش کم آبی بر گیاهان مورد نظر اعمال شد. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که تنش کمآبی منجربه افزایش معنیدار میزان پرولین، گلوکز، آنتوسیانین و فعالیت آنزیمهای سوپراکسیددیسموتاز و پراکسیداز گردید در حالیکه محتوای کلروفیل a، b، کل، کاروتنوئید و پروتئین محلول برگ در اثر تنش کاهش یافت. رقم کلارک63 در مقایسه با رقم L17 تحمل بیشتری نسبت به شرایط کمآبی داشت. نتایج نشان داد که تیمار هگزاکونازول باعث افزایش محتوای کلروفیل در شرایط تنش گردید. کاربرد HEX در شرایط تنش کمآبی منجر به تخفیف اثرات تنش گردید به طوری که محتوای پرولین و گلوکز در اثر اعمال این ترکیب کاهش یافت. در شرایط آبیاری مطلوب، میزان فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز در هر دو رقم با مصرف هگزاکونازول افزایش یافت اما در شرایط تنش کمآبی میزان فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در رقم L17 و میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز در رقم کلارک63 در اثر کاربرد هگزاکونازول افزایش یافت.
تنش کمآبی
هگزاکونازول
سویا
آنتیاکسیدانها
2014
05
22
183
198
https://jopp.gau.ac.ir/article_1822_faef32973732df2d490bda743581bdfe.pdf