2024-03-29T17:34:50Z
https://jopp.gau.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=525
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1396
24
2
ارزیابی اثر همزیستی قارچ پیریفورموسپورا ایندیکا و کاربرد پاکلوبوترازول بر ویژگیهای رشدی گیاه ریحان (.Ocimum basilicum L) در واکنش به تنش شوری
سارا
کرامتی
همت الله
پیردشتی
ولیاله
بابائی زاد
علی
دهستانی
سابقه و هدف: شوری آب و خاک از مشکلات جدی و فزآینده در سطح جهان میباشد بهطوریکه بخش وسیعی از اراضی کشور ما نیز با این مشکل مواجه است. امروزه استفاده از ریزجانداران همزیست با ریشه گیاهان مانند قارچ پیریفورموسپورا ایندیکا از جمله راهکارهایی است که جهت بهبود رشد و افزایش عملکرد گیاهان زراعی در شرایط نامناسب محیطی مانند شوری آب و خاک به کار گرفته میشود. علاوه بر این، امروزه استفاده از موادی مانند پاکلوبوترازول که توانایی تنظیم رشد و تخفیف تنشهای محیطی را دارند نیز افزایش یافته است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی جداگانه و همزمان این عوامل بر ویژگیهای رشد گیاه دارویی ریحان در شرایط بروز تنش شوری طراحی و اجرا شد. مواد و روشها: این مطالعه بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال 1394 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو سطح همزیستی (عدم تلقیح به عنوان شاهد و تلقیح با قارچ)، سه سطح پاکلوبوترازول (صفر، 20 و 40 میلی گرم در لیتر) و چهار سطح شوری آب آبیاری (صفر، سه، شش و نه دسیزیمنس بر متر NaCl) بودند. صفاتی نظیر وزن تر و خشک برگ، اندام هوایی و ریشه، ارتفاع بوته، تعداد برگ، سطح برگ، طول ریشه، محتوای نسبی آب برگ، محتوای کلروفیل برگ، درصد و عملکرد اسانس، میزان پراکسیداسیون چربیها و پراکسید هیدروژن و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAT) و آسکوربات پراکسیداز (APX) مورد مطالعه قرار گرفتند. یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد همزیستی قارچ پیریفورموسپورا ایندیکا توانست وزن تر و خشک برگ، اندام هوایی و ریشه را در شرایط تنش بهطور معنیداری افزایش دهد. کاربرد پاکلوبوترازول گرچه در شرایط عادی موجب کاهش وزن تر و خشک برگ و بوته شد اما در شرایط تنش توانست وزن تر و خشک برگ و بوته را بهبود بخشد. همچنین، تلقیح قارچی ارتفاع، تعداد برگ، سطح برگ، طول ریشه، محتوای نسبی آب برگ، محتوای کلروفیل برگ، درصد و عملکرد اسانس گیاه ریحان را در شرایط تنش شوری بهطور قابلتوجهی افزایش داد هرچند بیشترین اثر مثبت قارچ در تیمارهای شوری متوسط و بالا مشاهده شد. اما در این شرایط برگپاشی پاکلوبوترازول تنها بر صفات سطح برگ، طول ریشه، محتوای نسبی آب برگ، محتوای کلروفیل برگ و عملکرد اسانس تأثیر معنیدار داشت. همزیستی با قارچ شبهمیکوریز و کاربرد پاکلوبوترازول، همچنین، میزان پراکسیداسیون لیپید غشاء را به هنگام تنش کاهش داد. تلقیح قارچی و برگپاشی پاکلوبوترازول، همچنین، موجب افزایش محتوای پراکسید هیدروژن و بالا رفتن قابل توجه فعالیت آنزیم-های آنتیاکسیدانی سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز در شرایط تنش شد. نتیجهگیری: بهطور کلی، همزیستی قارچ شبه میکوریز P. indica با گیاه ریحان توانست با افزایش تحمل به شوری تا حدود زیادی ویژگیهای رشدی آن را بهبود بخشد. همچنین کاربرد پاکلوبوترازول در تخفیف آثار نامطلوب تنش شوری موثر بود، گرچه این اثربخشی به اندازه تأثیر همزیستی با قارچ نبود. کاربرد همزمان دو عامل مورد مطالعه نیز بر وزن تر و خشک برگ و ریشه، ارتفاع و عملکرد اسانس ریحان تأثیر معنیدار داشت.
آنزیم های آنتی اکسیدانی
اسانس
پاکلوبوترازول
تنش شوری
قارچ شبه میکوریز
2017
07
23
1
22
https://jopp.gau.ac.ir/article_3709_889c42c5bef8d452612cb54031cc08fe.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1396
24
2
مقایسه سمیت ذرات اکسید روی نانو و بالک بر رشد گیاه شنبلیله (Trigonella foenum-graceum) در شرایط گلخانه
سیف اله
فلاح
نرگس
قاسمی سیانی
علی
رستم نژادی
سابقه و هدف: کاربرد گسترده نانوذرات در زمینههای مختلف امکان ورود آنها به محیط زیست را افزایش میدهد. بنابراین، خاک میتواند یک مخزن مهمی از نانوذرات آزاد شده به محیط باشد. با توجه به ویژگیهای نانوذرات ممکن است این ترکیبات با اجزای اکوسیستمها از جمله گیاهان و اجتماعات همزیست آنها برهمکنش داشته باشند. بنابراین از یک طرف درک رفتار نانوذرات در خاک و گیاه برای کاهش خطرات بالقوه برای محیط زیست و سلامت انسانها نقش خواهد داشت و از طرف دیگر در مطالعات سمیتشناسی نانوذرات فلزی به دلیل حلالیت آنها در خاک، ارزیابی مقایسهای سمیت آنها با سایر ترکیبات غیر از نانو لازم است. مواد و روشها: بنابراین برای بررسی این برهمکنش در مطالعه حاضر گیاه شنبلیله با غلظتهای مختلف نانو ذرات اکسید روی (125، 250، 375 و 500 میلیگرم بر کیلوگرم) در بستر شن+پرلیت تیمار شدند. برای ارزیابی مقایسهای نیز از بالک اکسید روی نیز در غلظتهای متناظر با نانو اکسید روی استفاده شد. عدم استفاده از نانو و بالک در بستر کشت به عنوان شاهد برای هر دو آزمایش در نظرگرفته شد. هر دو آزمایش به صورت طرح کاملاً تصادفی اجرا و آنالیز گردید. از مقایسات ارتوگونال برای مقایسه تأثیر نانو اکسید روی با بالک آن استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که افزایش غلظت نانو و بالک اکسید روی تأثیر منفی بر تعداد و وزن گرههای ریزوبیومی شنبلیله داشته است (P˂0.05). به طور واضح اثر بازدارندگی نانو اکسید روی بر وزن گره ریزوبیومی بیشتر از بالک آن بود (P˂ 0.05). افزایش غلظت نانو و بالک اکسید روی باعث افزایش غلظت روی و کاهش غلظت فسفر در ریشه و اندام هوایی شنبلیله گردید. گروه نانو اکسید روی در مقایسه با بالک آن غلظت فسفر ریشه را به میزان بیشتری کاهش داد. غلظت 125 میلیگرم بر کیلوگرم نانو اکسید باعث افزایش طول ساقه ولی غلظت 375 و 500 میلیگرم بر کیلوگرم باعث کاهش طول ساقه گردید. طول ساقه در همه غلظتهای بالک کاهش نشان داد (P˂ 0.05). وزن خشک ریشه در غلظت 375 و 500 میلیگرم بر کیلوگرم نانو اکسید روی و فقط در غلظت 500 میلیگرم بر کیلوگرم بالک کاهش نشان داد. بر اساس مقایسه گروهی نانو در مقابل بالک از نظر وزن خشک ریشه اختلافی مشاهده نشد، با وجود اینکه غلظت روی ریشه گروه نانو بیشتر از گروه بالک بود. وزن خشک اندام هوایی در غلظت 250 میلیگرم در کیلوگرم و بالاتر نانو اکسید روی و در تمام غلظتهای بالک کاهش یافت. وزن خشک اندام هوایی در گروه تیمار بالک کمتر از تیمار نانو بود و بر عکس غلظت روی اندام هوایی تیمار بالک اکسید روی بیشتر از تیمار نانو اکسید روی بود. نتیجهگیری: به طور کلی نتایج نشان داد برخلاف آنچه انتظار میرفت سمیت نانو اکسید روی برای رشد گیاه شنبلیله مشابه ذرات بالک این عنصر بود اما برای گرههای ریزوبیومی و غلظت فسفر ریشه گیاه، سمیت نانوذرات اکسید روی بیشتر از ذرات بالک بود و این مسئله نگرانی اثرات نانوذرات در اکوسیستمهای کشاورزی را افزایش میدهد.
بیومس
سمیت گیاهی
سمیت نانو
گره ریزوبیومی
2017
07
23
23
42
https://jopp.gau.ac.ir/article_3708_298c30af1ffcb3fc9f500e7a4f5b4035.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1396
24
2
اثر تیمارهای مختلف اسانسهای گیاهی و نانوذرات نقره بر عمر گلجای گل بریدنی ژربرا، رقم پینک پاور
محمود
کوشش صبا
فرزاد
نظری
سابقه و هدف: ژربرا یکی از مهمترین گلهای بریدنی در صنعت گلکاری بوده و ارزش اقتصادی بالایی دارد. از عمدهترین مشکلات توسعه صادرات گل ژربرا، ضایعات زیاد و عمر کم گلجای به دلیل بههم خوردن روابط آبی شاخه گل در اثر رشد و افزایش جمعیت میکروبی محلول گلجای میباشد. در طول دهه اخیر اطلاعات عموم مردم در مورد اثرات جانبی مواد شیمیایی مورد استفاده در کشاورزی افزایش یافته و تحقیقات زبادی جهت یافتن روشها یا مواد جایگزین به منظور حفظ کیفیت و افزایش عمر گلجای گلها صورت گرفته است. مواد و روشها: در این پژوهش اثر اسانسهای زنیان، اسطوخودوس، اکالیپتوس با غلظتهای 15 و 30 میکرولیتر در لیتر و نانوذرات نقره با غلظتهای 40 و 80 میکرولیتر در لیتر به صورت تیمار پیوسته بر جذب محلول گلجای، شاخص پایداری غشاء ساقه و گلبرگها، درصد پژمردگی گلبرگها، جمعیت میکروبی محل برش ساقه و عمر گلجای گل بریدنی ژربرا رقم پینک پاور بررسی شد. آزمایش به صورت فاکتوریل (عامل اول تیمارها و عامل دوم زمان نمونهبرداری) در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و هر تکرار شامل 4 شاخه گل صورت گرفت. یافتهها: تیمارهای مختلف اسانسهای گیاهی و نانوذرات نقره بر صفاتی مانند وزنتر نسبی شاخه گل، تغییرات قطر ساقه در زیر طبق گل و پایین ساقه و نیز نشت یونی گلبرگها اثر بارزی نداشتند اما صفاتی مانند میزان جذب گلجای، پایداری غشاء یاختهای، نشت یونی ساقه، جمعیت باکتریایی انتهای ساقه، درصد پژمردگی گلبرگها و عمر گلجای به طور معنی داری تحت تاثیر قرار گرفتند. اسانس زنیان در غلظت 15 میکرولیتر در لیتر با افزایش جذب محلول گلجای، کاهش نشت یونی انتهای ساقه، کاهش جمعیت باکتریایی و نیز کاهش درصد پژمردگی گلبرگها، سبب افزایش عمر گلجای ژربرا شد. بیشترین عمر گلجای (11 روز) مربوط به تیمار 15 میکرولیتر در لیتر زنیان بود که تفاوت آن با دو غلظت نانوذرات نقره معنیدار نبود. نتیجهگیری: بهطور کلی اسانس زنیان و نانوذرات نقره بهکار رفته در این پژوهش، سبب بهبود عمر گلجای گل بریدنی ژربرا شدند. ولی با توجه به شرایط بهتر برخی از صفات اندازه گیری شده در استفاده از اسانس زنیان در مقایسه با نانوذرات نقره و نیز اثرات مضر زیست محیطی نانوذرات نقره، میتوان استفاده از اسانس زنیان به غلظت 15 میکرولیتر در لیتر برای افزایش عمر گلجای ژربرا توصیه نمود. اگرچه لازم است با توجه به گوناگونی بین رقمها، پژوهشهای بیشتری با غلظتهای متفاوتتری در مورد رقمهای مختلف صورت گیرد. واژههای کلیدی: اسانسهای گیاهی، جمعیت میکروبی، ژربرا، شاخص پایداری غشاء، عمر گلجای.
اسانسهای گیاهی
جمعیت میکروبی
ژربرا
شاخص پایداری غشاء
عمر گلجای
2017
07
23
43
59
https://jopp.gau.ac.ir/article_3710_a24040c70d9abf67db5a28296460ce2c.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1396
24
2
مطالعه تاثیر کودهای زیستی، شیمیایی و اسید هیومیک بر شاخصهای رویشی، فیزیولوژیکی و میزان اسانس گیاه نعناع گربهای (Nepeta cataria L.)
پریا
بویری ده شیخ
محمد
محمودی سورستانی
مریم
ذوالفقاری
نعیمه
عنایتی ضمیر
سابقه و هدف: در کشاورزی پایدار، کودهای زیستی به عنوان یک جایگزین مناسب برای کودهای شیمیایی به شمار میآیند و میتوانند باعث بهبود عملکرد کمی و کیفی گیاهان دارویی شوند. کودهای زیستی شامل باکتریها و قارچهای مفیدی هستند که هر یک از آنها برای اهداف خاصی مانند تثبیت نیتروژن، آزادسازی یونهای فسفر و پتاسیم از ترکیبات نامحلول تولید میشوند. این باکتریها معمولا در اطراف ریشه وجود دارند و به گیاه در جذب عناصر غذایی کمک میکنند. علاوه بر آن، می توانند به گیاه در جذب سایر مواد مغذی، کاهش بیماریها، بهبود ساختمان خاک و در نهایت تحریک بیشتر رشد گیاه و افزایش کمیت و کیفیت عملکرد موثر باشند. گیاه دارویی نعناع گربهای (Nepeta cataria L.) متعلق به خانواده نعناعیان میباشد که اسانس آن در صنایع داروسازی و ساخت آفتکشهای زیستی کاربرد فراوان دارد. این تحقیق با هدف بررسی اثر کودهای زیستی، شیمیایی و اسیدهیومیک روی صفات رویشی و فیزیولوژیکی گیاه نعناع گربهای انجام گردید. مواد و روشها: این آزمایش در سال زراعی 94-1393 به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 10 تیمار و 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. عامل اول تیمارهای کودی در 5 سطح (کود زیستی تثبیت کننده نیتروژن، کود زیستی حل کننده فسفات، تلفیق دو کود زیستی، کود شیمیایی و شاهد) و عامل دوم اسید هیومیک در 2 سطح (0 و 20 کیلوگرم در هکتار) بود. در ابتدای مرحله گلدهی، صفات رویشی (ارتفاع بوته، تعداد و شاخص سطح برگ، وزن تر و خشک اندام هوایی)، رنگیزههای فتوسنتزی (کلروفیل a، b، کل و کاروتنوئید) و تبادلات گازی (سرعت فتوسنتز خالص، کارایی مصرف نور، نرخ تعرق و کارایی مصرف آب) اندازهگیری گردیدند. گیاهان در مرحله گلدهیِ کامل برداشت و استخراج اسانس به روش تقطیر با آب با کلونجر انجام شد. یافتهها: با توجه به نتایج حاصل، اعمال کودهای زیستی و شیمیایی اثر معنیداری بر صفات اندازهگیری شده داشت. بالاترین میزان وزن تر و خشک اندام هوایی (به ترتیب 33/203 و 37/44 گرم در بوته) و ارتفاع بوته (08/44 سانتیمتر) مربوط به تیمار تلفیق کودهای زیستی بود و کمترین مقادیر صفات فوق در شاهد مشاهده شد. اسید هیومیک بر اکثر صفات اندازهگیری شده به جز شاخص سطح برگ و وزن تر اندام هوایی اثر معنیداری نداشت. تیمارهای کود بکار رفته بر میزان رنگیزه های فتوسنتزی و تبادلات گازی گیاه نیز اثر معنیداری داشتند. کاربرد تلفیق کودهای زیستی باعث افزایش معنیدار کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئید، سرعت فتوسنتز خالص و کارایی مصرف آب و کارایی مصرف نور گردید ولی با تیمار کود شیمیایی تفاوت معنیداری نداشت. بیشترین میزان اسانس نیز در تیمار کود زیستی حل کننده فسفات (30/1 درصد) مشاهده شد که با تیمار کود شیمیایی (22/1 درصد) و تلفیق کودهای زیستی (18/1 درصد) تفاوت معنیداری نداشت. نتیجه گیری: با توجه به عدم وجود تفاوت معنیدار بین تیمارهای کود شیمیایی و تلفیق کودهای زیستی در صفات وزن خشک اندام هوایی و میزان اسانس جایگزین کردن تلفیقِ کودهای زیستی نیتروژن و فسفر به جای کودهای شیمیایی توصیه میگردد.
اسانس
شاخص سطح برگ
فتوسنتز
کلروفیل
نعناع گربهای
2017
07
23
61
76
https://jopp.gau.ac.ir/article_3720_f8e129fb9daec092b8da34c9564ebf9c.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1396
24
2
مطالعه واکنش جوانهزنی بذر گیاه فراموش شده منداب (Eruca sativa Mill) به برخی عوامل محیطی
بتول
نژادحسن
آسیه
سیاه مرگویی
ابراهیم
زینلی
فرشید
قادری فر
مقدمه و سابقه تحقیق: منداب (Eruca sativa Mill.) گیاهی یکساله از خانواده Brassicaceae است که در محدوده وسیعی از بلوچستان تا کنارههای دریای خزر میروید. اگر چه این گیاه در بعضی مناطق بهعنوان یک علفهرز شناخته شده، ولی بهدلیل کاربردهای گوناگون مانند استفاده های مختلف دارویی و علوفه ای، و همچنین داشتن صفات با ارزش مانند رشد بالا رویشی، نرخ رشد بالا، مقاومت عالی در برابر تنش زنده و غیر زنده، و تنوع ژنتیکی بالا بهویژه در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفتهاست. با توجه به اهمیت مرحله جوانهزنی در موفقیت استقرار، دستیابی به تراکم مطلوب بوته و نقش عوامل محیطی بر آن، این آزمایش با هدف بررسی دما، پتانسیل آب، شوری، pH و عمق کاشت بر جوانهزنی و سبزشدن بذور منداب پاییزه انجام گرفت. مواد و روشها: همه آزمایشات به صورت کاملا تصادفی در چهار تکرار انجام شد. آزمایشات اولیه نشان داد که بذور جمع آوری شده فاقد رکود بودند. بهمنظور بررسی اثر دما بر درصد و سرعت جوانهزنی بذر منداب، بذرها در انکوباتور در دماهای 5/2، 5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 ، 38 و 40 درجه سانتیگراد قرار گرفتند. تأثیر سطوح مختلف پتانسیل آب (0، 2/0-، 4/0-، 6/0-، 8/0-، 1-، 2/1-، 4/1- و 6/1- مگاپاسکال) ، شوری (0، 50، 100، 150، 200، 250، 300، 350 و 400 میلی مولار) و اسیدیته (3، 4، 5، 6، 7، 8، 9) در دمای مطلوب جوانهزنی در شرایط آزمایشگاه و تأثیر عمق کاشت (1، 2، 3، 5 و 7 سانتیمتر) بر سبزشدن منداب در شرایط گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: جوانهزنی منداب در محدوده وسیعی از دماها اتفاق افتاد و دمای مطلوب چوانه زنی این گیاه 30 درجه سانتیگراد برآورد گردید. نتایج نشان داد منداب از توانایی بالایی در تحمل پتانسیل آب و شوری برخودار است. تنش خشکی و شوری که باعث کاهش 50 درصد جوانهزنی این گیاه شد، بهترتیب 36/13- بار و 53/267 میلی مولار بود. حداکثر درصد جوانهزنی در محدوده اسیدیته 7 به میزان 98 درصد مشاهده شد و در اسیدیتههای بالاتر و پایینتر از 7 ، درصد و سرعت جوانهزنی کاهش یافت. بیشترین درصد سبزشدن (95درصد) در عمق 2 سانتیمتر مشاهده شد و با افزایش عمق کاشت از مقدار آن کاسته شد. به طورکلی نتایج بررسی حاضر نشان داد منداب پاییزه به سطوح مختلف دمای جوانهزنی، پتانسیل آب، شوری، اسیدیته و عمق کاشت واکنش نشان میدهد. و از این پارامترها و روابط بهدست آمده میتوان برای پیشبینی زمان تا جوانهزنی و یا سبزشدن منداب در شرایط نرمال استفاده نمود.
اسیدیته
براسیکاسه
خشکی
شوری
عمق کاشت
2017
07
23
77
91
https://jopp.gau.ac.ir/article_3721_8feb075325b3a87abd687d0b69a39dd9.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1396
24
2
مطالعه اثر منطقه رشد بر اسیدهای چرب روغن چهار رقم زیتون در استان لرستان
عبداله
احتشام نیا
بهمن
زاهدی
سابقه و هدف: زیتون (Olea europaea L.)، از خانواده Oleaceae و درختی همیشه سبز است. روغن زیتون یکی از مشهورترین و با ارزشترین روغنهای خوراکی میباشد که تقاضا و استفاده از آن بهطور روزافزون افزایش مییابد. اثرات سلامتی بخش، ارزش تغذیهای و پایداری اکسیداتیو بالای روغن زیتون بهعلت میزان زیاد اسیدهای چرب تک غیر اشباع بهخصوص اولئیک اسید و نیز آنتیاکسیدانهای طبیعی از جمله فنلها و توکوفرولها و سطح پایین اسیدهای چرب آزاد، رنگدانهها، هیدروکربنها و ترکیبات اکسیژندار شده و در نتیجه کاهش تشکیل رادیکالهای آزاد در روغن میباشد. تفاوتهای مناطق جغرافیایی بر رشد گیاه تأثیر گذار است و شرایط اقلیمی میتواند سنتز مواد شیمیایی یا متابولیتهای ثانویه در گیاهان را تحت تأثیر خود قرار دهد. هدف از این پژوهش شناسایی اسیدهای چرب میوه چهار رقم زیتون در سه منطقه از استان لرستان با استفاده از گاز کروماتوگرافی (GC) بود. مواد و روشها: این پژوهش بصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور شامل فاکتور اول منطقه (در سه سطح شامل مناطق کوهدشت، خرمآباد و ویسیان) و فاکتور دوم ارقام مختلف زیتون (در چهار سطح شامل ارقام کنسروالیا، سویلانا، مانزانیا و روغنی در چهار تکرار و هر تکرار شامل سه درخت در سال 1392 انجام شد. بطور میانگین برای هر رقم، حدود پنج کیلوگرم میوه رسیده از چهار طرف درخت بهصورت تصادفی جمعآوری و در پاکتهای جداگانهای قرار داده و بلافاصله جهت سنجش اسیدهای چرب به آزمایشگاه منتقل شدند. تجزیه واریانس، مقایسه میانگین صفات مورد آزمایش با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن در سطح پنج درصد، تجزیه خوشهای با روش وارد و همچنین تجزیه به مولفههای اصلی بوسیله نرم افزار آماری Minitab انجام شد. یافتهها: در بین ارقام زیتون مورد بررسی در مناطق مختلف، بیشترین ضریب تنوع 88/45 و 63/33 درصد بهترتیب برای گادولئیک اسید و آراشیدیک اسید بدست آمد. در بین ارقام در مناطق مختلف، رقم روغنی در منطقه کوهدشت بیشترین درصد روغن در ماده خشک (30/52 درصد) را داشت. مقایسه میانگین ترکیبات مورد ارزیابی در مناطق نشان داد اولئیک اسید (20/77- 72/57 درصد) نسبت به اسیدهای چرب دیگر، بهترتیب و در منطقه کوهدشت، ویسیان و خرمآباد بالاترین مقادیر را داشت. بالاترین میزان اولئیک اسید (20/77 درصد) در رقم روغنی در منطقه کوهدشت ثبت شد. بررسی ضرایب همبستگی اسیدهای چرب نشان داد که اولئیک اسید بیشترین همبستگی منفی معنی دار با لینولئیک اسید (819/0-)، پالمیتیک اسید (791/0-) و گادولئیک اسید (772/0-) دارد. تجزیه خوشهای اسیدهای چرب در فاصله 16/11 ارقام را در مناطق مختلف به دو گروه متمایز نمود. دیاگرام پراکنش ارقام در مناطق مختلف با استفاده از مؤلفه اول و دوم نشان داد که پراکنش نمونهها بر اساس دو مؤلفه اصلی با تجزیه خوشهای همخوانی داشت، بهطوریکه نمونههای با نوع و محتوی مشابه اسیدهای چرب در کنار هم قرار گرفتند. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که کمیت و کیفیت اسیدهای چرب در ارقام زیتون تحت تأثیر فاکتورهای محیطی قرار میگیرد و مقادیر اسید چرب برای هر رقم در هر منطقه متفاوت بود. در مجموع، رقم سویلانا در منطقه خرمآباد از نظر ترکیبات لینولئیک، پالمیتولئیک و میریستیک اسید، رقم مانزانیا در منطقه ویسیان از نظر ترکیبات آراشیدیک و لینولنیک اسید، رقم کنسروالیا در منطقه کوهدشت از نظر ترکیبات گادوائیک، استئاریک و پالمیتیک اسید و در نهایت، رقم روغنی در منطقه کوهدشت از نظر ترکیب اولئیک اسید بالاترین مقادیر را داشتند. با توجه به اینکه در این مطالعه، رقم روغنی در منطقه کوهدشت بالاترین کمیت روغن و بهترین کیفیت اسید چرب را داشت، میتوان آنرا بهعنوان رقم مطلوب توصیه نمود.
اولئیک اسید
رقم روغنی
رقم سویلانا
شرایط محیطی
2017
07
23
93
108
https://jopp.gau.ac.ir/article_3722_f08fae01078dc7c7a9dcb32d0e8c6bca.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1396
24
2
اثر پنج پایه بر ویژگیهای فیزیکی، مکانیکی و شیمیایی میوهی نارنگی رقم جدید یاشار طی مراحل رسیدن
جواد
فتاحی مقدم
سیده الهام
سیدقاسمی
صغری
معدنی
سابقه و هدف: طی برنامه دورگ گیری 20 ساله (1368 تا 1388) بین نارنگیهای مینولاتانجلو و شانگشا رقم نارنگی یاشار به عنوان رقمی دیررس توسط پژوهشکده مرکبات و میوههای نیمهگرمسیری معرفی شد. با اینحال نیاز به بررسی ویژگیهای کیفی و تعیین زمان رسیدن میوه روی پایههای مهم بود که طی پژوهشی دو ساله مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روشها: در این پژوهش اثر پنج پایه (نارنج، پونسیروس، سیتروملو، سیترنج و فلائینگدراگون) روی شاخصهای کیفی میوه نارنگی یاشار طی رسیدن به مدت دو سال بررسی شد. نمونهبرداری میوه از اول بهمن تا نیمه اسفند به فاصله زمانی هر دو هفته یک بار (چهار زمان) انجام گرفت. ارزیابیها شامل اندازهگیری ابعاد میوه (طول، عرض و ضخامت)، میانگین قطرهای حسابی، هندسی، معادل و همساز، ضریب رعنایی، کرویت، مساحت رویه، حجم واقعی، حجم ظاهری، خطای حجم، چگالی (دانسیته)، سفتی بافت پوست و گوشت، میزان جابجایی پروب در بافت پوست و گوشت، ضخامت پوست میوه، وزن میوه، درصد عصاره، تعداد بذر، شاخصهای رنگ پوست (L*، a*،b*، زاویه رنگ، کروما و CCI)، مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، شاخص تکنولوژی، pH، EC، فنلکل، آسکوربیک اسید و ظرفیت آنتیاکسیدانی بود. یافتهها: میوهی یاشار روی هر پنج پایه از نظر طول، عرض و ضخامت پوست تفاوت معنیداری با هم نداشتند. دانسیته میوه طی زمان برداشت روند افزایشی داشت؛ لیکن روی پایه نارنج کمتر از سایر پایهها بود. قطرهای حسابی و هندسی میوه یاشار روی همه پایهها به قطر معادل که واقعیترین قطر میوه است نزدیک بود. ضریب رعنایی و کرویت (مقدار 16/1)، مساحت رویه، حجم واقعی و حجم ظاهری میوه روی پایه فلائینگدراگون بیشتر از سایر پایهها بود (05/0 p
نارنگی
یاشار
پایه
زمان برداشت
2017
09
29
109
123
https://jopp.gau.ac.ir/article_3723_b1f1cf7bdde7b82867a0677adfaf2f2d.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1396
24
2
اثر کمپوست پسماند جامد کارخانه روغنکشی زیتون بر عملکرد، درصد روغن و مقدار عناصر معدنی برگ دو رقم زرد و روغنی زیتون
اعظم
سیدی مرغکی
یوسف
حمید اوغلی
محمود
قاسم نژاد
سابقه و هدف: کاربرد پسماند جامد کارخانه روغنکشی زیتون بهصورت کمپوست در باغات زیتون، علاوهبر کمک به دفع این محصول فرعی صنعت تولید روغن زیتون، میتواند سبب بازگشت عناصر غذایی خارج شده از باغ در طی برداشت میوه نیز گردد. هدف از اجرای این تحقیق، جایگزین کردن این کمپوست با کود دامی به عنوان یک کود آلی در باغهای زیتون، بهبود وضعیت تغذیهای درختان زیتون، کیفیت میوه، عملکرد میوه و روغن میباشد. مواد و روشها: پسماند جامد کارخانه روغنکشی زیتون با ده درصد وزنی کاه گندم و دو درصد اوره مخلوط گردید. بعد از سه ماه فرآیند کمپوستسازی تکمیل گردید. مقادیر12، 24 و 36 کیلوگرم کمپوست به ازای هر درخت داده شد. درختان شاهد یا کمپوست دریافت نکردند (شاهد اول) و یا اینکه 15 کیلوگرم کود دامی (شاهد دوم) به جای کمپوست به آنها داده شد. عملکرد میوه و روغن، ویژگیهای میوه و مقدار عناصر غذایی برگ درختان تیمار شده با کمپوست و شاهدها در دو رقم ʼزردʽ و ʼروغنیʽ طی دو سال بررسی گردید. یافتهها: بیشترین عملکرد میوه و روغن در اولین و دومین سال متعلق به تیمار 12 و 36 کیلوگرم کمپوست در رقم زرد بود که در سال دوم عملکرد میوه و روغن به ترتیب 58 و 57 درصد بیشتر از شاهد اول در همین رقم بود. بالاترین درصد روغن در ماده خشک، در اولین سال، متعلق به تیمار شاهد دوم در رقم روغنی بود. درحالیکه دو سال پس از تیمار، درختان تیمار شده با 24 و 36 کیلوگرم کمپوست در رقم زرد درصد روغن در ماده خشک آنها حدود 10 درصد بیشتر از درختان تحت تیمار با کود دامی در همین رقم بود. وزن میوه، وزن هسته و درصد گوشت میوه در هر دو سال در رقم زرد بیشتر از رقم روغنی بود. در دومین سال پس از تیمار، درختان تیمار شده با 36 کیلوگرم کمپوست در رقم زرد، دارای بیشترین وزن میوه بودند و همچنین وزن گوشت و نسبت گوشت به هسته بیشتری نسبت به تیمار کود دامی در همان رقم داشتند. بیشترین مقدار نیتروژن، در اولین سال، متعلق به رقم روغنی با 24 کیلوگرم کمپوست بود که 26 درصد بیشتر از شاهد اول در همین رقم بود. دو سال پس از تیمار، تیمار 36 کیلوگرم کمپوست در رقم روغنی 18 درصد نیتروژن و 10 درصد فسفر بیشتری نسبت به شاهد اول در همین رقم داشت. دو سال پس از تیمار، درختانی که با 36 کیلوگرم کمپوست تیمار شده بودند 10 درصد فسفر بیشتری نسبت به شاهد اول داشتند. همچنین در این سال، رقم زرد نه درصد پتاسیم بیشتری نسبت به رقم روغنی داشت. در اولین سال، رقم زرد کلسیم و منیزیم بیشتر و فسفر و سدیم کمتری نسبت به رقم روغنی داشت. در دومین سال پس از تیمار، کلسیم و منیزیم درختان تیمار شده با 24 و 36 کیلوگرم کمپوست از لحاظ آماری در بالاترین سطح بود. نسبت سدیم به پتاسیم در رقم زرد در سال اول و دوم کمتر از رقم روغنی بود. نتیجهگیری: بهنظر میرسد که تغذیه درختان زیتون تیمار شده با کمپوست پسماند جامد کارخانه روغنکشی زیتون بهخصوص 36 کیلوگرم میتواند وضعیت تغذیه درختان زیتون از جمله نیتروژن، فسفر، کلسیم و منیزیم برگ را بهبود بخشد و درنتیجه سبب بهبود عملکرد میوه و روغن و کیفیت میوه بهخصوص در رقم زرد شود.
کمپوستسازی
کیفیت میوه
مقدار روغن
عملکرد
2017
07
23
125
137
https://jopp.gau.ac.ir/article_3724_fde8bd3567e641b919393dcffff9b777.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1396
24
2
جستاری بر توسعه و رشد علوم کشاورزی در تمدن اسلامی: گیاهشناسی و گیاهان دارویی
یدالله
سپهری
آثار تاریخی نشان می دهد که کشاورزی، در تمدن های کهن، مهم ترین پیشه بوده است. در روزگار اعراب جاهلی با توجه به دشوار بودن کشاورزی در بسیاری از مناطق عربستان، نامناسب بودن شرایط اقلیمی، نا آگاهی از فنون و دانش کشاورزی و انبارش باران و استخراج آب های زیرزمینی و آبیاری؛ امر کشاورزی در پایین ترین مرتبه جای داشت. با ظهور اسلام، پیامبر اکرم (ص) همواره بر اهمیت کشاورزی تأکید کردند. نقش مسلمانان در توسعه و گسترش کشاورزی همانند نقش آنان در سایر علوم، غیر قابل انکار است. ارمغان جاودانه ای که اسلام، به همراه مواهب دیگر، برای بشریت آورده و برای همیشه جهانیان را مدیون خویش قرار داده، همان فرهنگ و تمدنی است که در تمامی حوزه ها به ویژه کشاورزی، از آن بهره میبرند. اندیشمندان مسلمان زیادی در حوزه کشاورزی به تألیف کتب مختلف پرداختند و سهم بسزایی را در توسعه این دانش در عصر خویش و امروزه ایفا می کنند. مسلمین در نهضت علمی کشاورزی در آشنا کردن اروپا با بعضی انواع درختان و نباتات سهم قابل ملاحظه ای داشتند. تمدنی که ما امروز وارث آن هستیم، حاصل هزاران سال کار و کوشش ملل و اقوام مختلفی است که هر یک برای مدتی کوتاه یا دراز، مسئولیت کشیدن مشعل تمدن را بر عهده داشته و این مشعل را به اقوام دیگر سپردهاند. علوم کشاورزی و گیاه شناسی از نخستین دانش هایی است که در میان مسلمانان رواج یافت و از متون و آثار تاریخی ایران پیش از اسلام حاکی است که، کشاورزی مهم ترین پیشه آن روزگار بوده است. مسلمانان در زمینه اختراع داروسازی نیز نقش مهمی داشتند؛ چراکه آن ها آگاهی های زیادی در زمینه شناخت گیاهان دارویی داشته و از آن به عنوان یکی از شاخه های فرعی علم پزشکی می نگریستند و در نهایت تنوانستند با شناخت گیاهان نهضت علمی مهمی در این زمینه ایجاد نمایند و خدمات ارزنده ای ارائه دهند. مسلمین در نهضت علمی کشاورزی در آشنا کردن اروپا با بعضی انواع درختان و نباتات سهم قابل ملاحظه ای داشتند. نام بعضی از این درختان و میوه ها در اروپا هنوز حاکی از اصل شرقی آن هاست و در نهایت می توان اشاره داشت که در اختراع ابزار و اسباب کار و تهیه آب و انبار کردن آذوقه و امثال آن سهم بسزایی در تمدن امروزی جهان دارند. ایرانیان از قدیم در فن احداث قنات تخصص داشتند و کتابهای بسیاری درباره طرز استخراج آب های پنهانی و کندن قنات داشته اند و هم امروز نیز مقنیان و آب یابان بر اساس همان روش ها استفاده می کنند. در عصر امویان بحث آبیاری و کنترل آب های جاری بسیار مطرح و مورد توجه اندیشمندان آن دوره شمرده می شد؛ تا جایی که یکی از اموری که از مظاهر تمدن شمرده می شود، کنترل آب های جاری در سطح زمین و سیلاب ها به وسیله ساخت سد بوده است که از آب آن برای آبیاری زمین های کشاورزی استفاده می کردند و هم از فرسایش و نابودی خاک حاصلخیز جلوگیری به عمل می آمده است. در نگارش این مقاله سعی بر آن است که با روش توصیفی و تحلیلی به تأثیر اندیشمندان اسلامی در پویایی علوم کشاورزی، ابتکارات و نوآوری های مسلمانان در این حوزه، اختراعات و ابداعات آنها اشاره و در نهایت به معرفی مختصری درباره تنی چند از این اندیشندان بزرگ پرداخته میشود.
اندیشمندان مسلمان
علوم کشاورزی
ابداعات کشاورزی
2017
07
23
139
145
https://jopp.gau.ac.ir/article_3926_cd371a9bba549fd428e8b9a275f5a583.pdf
پژوهشهای تولید گیاهی
2322-2050
2322-2050
1396
24
2
بررسی قابلیت انبارمانی و کیفیت فیزیولوژیک بذر دو اکوتیپ گیاه دارویی مریم گلی (Salvia officinalis) با استفاده از آزمون پیری تسریع شده
حمیدرضا
عیسوند
زینب
فرج الهی
سابقه و هدف: مریمگلی گیاهی است از تیره نعناعیان که دارای خواص دارویی است. کشاورزان این گیاه را از طریق بذر تکثیر میکنند. اطلاعات کافی در خصوص توانایی انبارمانی و آزمون بنیه برای مریمگلی وجود ندارد. بنابراین این تحقیق برای بررسی پتانسیل انبارمانی و امکان استفاده از آزمون پیری زودرس جهت برآورد ظهور گیاهچه در مزرعه، انجام شد. مواد و روشها: آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل دو اکوتیپ مریمگلی (همدان و اصفهان) و مدتزمان اعمال پیری زودرس (دمای 40 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 100 درصد) در پنج سطح (صفر، 24، 48، 72 و 96 ساعت) بود. در این آزمایش صفات درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ریشه چه و ساقه چه، درصد گیاهچه غیرعادی، سرعت ظهور گیاهچه در گلدان، بنیه بذر، هدایت الکتریکی، نشت پتاسیم و کلسیم مورد مطالعه قرار گرفت. یافتهها: همه صفات بررسی شده تحت تأثیر مدت پیری و نوع اکو تیپ قرارگرفتند. درصد گیاهچه های غیر عادی تحت تأثیر برهم کنش اکوتیپ و مدت پیری تسریع شده قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده در هر دو اکوتیپ با افزایش مدتزمان اعمال پیری، درصد و سرعت جوانهزنی با کاهش محسوسی رو به رو شد که این کاهش در اکوتیپ همدان به مراتب از اکوتیپ اصفهان شدیدتر بود. در اثر تیمار پیری، میزان نشت پتاسیم، کلسیم و هدایت الکتریکی افزایش یافت. افزایش هدایت الکتریکی ناشی از پیری زودرس در اکوتیپ همدان بیشتر از اکوتیپ اصفهان بود. نتیجه گیری: در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اعمال پیری تسریع شده به مدت 24 و 48 ساعت به ترتیب برای اکوتیپ های همدان و اصفهان، جهت برآورد دقیق تر ظهور گیاهچه در مزرعه مناسب است. در مجموع بذر اکوتیپ اصفهان در مقایسه با اکوتیپ همدان از پتانسیل انبارمانی بیشتری برخوردار بود. نتایج T test نشان داد که درصد جوانهزنی استاندارد اکوتیپ ها در آزمایشگاه با درصد سبزشدن آنها در خاک گلدان متفاوت است، لذا آزمون جوانهزنی استاندارد در این نوع از بذرها، معرف تعداد بذرهایی که بتوانند در مزرعه سبز شوند نیست. نتیجه گیری: در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اعمال پیری تسریع شده به مدت 24 و 48 ساعت به ترتیب برای اکوتیپ های همدان و اصفهان، جهت برآورد دقیق تر ظهور گیاهچه در مزرعه مناسب است. در مجموع بذر اکوتیپ اصفهان در مقایسه با اکوتیپ همدان از پتانسیل انبارمانی بیشتری برخوردار بود. نتایج T test نشان داد که درصد جوانهزنی استاندارد اکوتیپ ها در آزمایشگاه با درصد سبزشدن آنها در خاک گلدان متفاوت است، لذا آزمون جوانهزنی استاندارد در این نوع از بذرها، معرف تعداد بذرهایی که بتوانند در مزرعه سبز شوند نیست.
انبارمانی بذر
بنیه بذر
فرسودگی بذر
کیفیت بذر
2017
07
23
147
151
https://jopp.gau.ac.ir/article_3726_879b5ac685b666d91cfa98d4c5b172e3.pdf