دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205020320131122Effect of different seed priming on germination traits in Black cumin (Nigella sativa) under salinity stressاثر روش های مختلف پرایمینگ بذر بر صفات جوانهزنی سیاه دانه (Nigella sativa) در شرایط تنش شوری1261805FAحمیدرضا بلوچیاستادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج0000-0001-8015-3215سوسن احمدپوردانشجوی کارشناسی ارشد رشته زراعت دانشگاه یاسوجJournal Article20120630In order to evaluate the effect of priming on germination of Black cumin under different levels of salinity, a factorial experiment on base of completely randomized design was conducted with three replications. The main factors consisted of five levels of priming (osmopraiming with KNO3 (1 and 3%), salicylic acid (SA) (0.2 and 0.5 mM) and a hydropriming)) and four salinity levels (zero, 75, 125 and 175 mM of NaCl), respectively. With out Stress condition, the highest percentage and rate of germination was obtained by 3% KNO3 priming and the highest length and weight of shoot and rootlet and seed vigor by hydropriming. In saline with 75 mM NaCl, 1% KNO3 priming resulted to increase in rate and percentage of germination and seed reserves were consumed. Maximum shoot length and seed vigor were also associated to hydropriming and priming with 0.5 mM (SA) had more shoot weight and conversion efficiency of seed reserves. With increasing salt concentration to 125 mM, 3% KNO3 priming improved germination, vigor, and shoot and rootlet length. Priming with 0.5 mM (SA) had more weight of transferred reserves and in 0.2 mM (SA) priming the highest shoot weight was observed. At the highest level of salinity (175 mM NaCl), priming with 3% KNO3, showed a higher shoot length, vigor and weight of rootlet. The highest germination percentage was observed with the use hydropriming. Maximum weight of consumption seed reserves was belonge to 0.5 mM SA, and 0.2 mM SA, showed higher shoot and rootlet length and weight.به منظور بررسی اثر انواع پرایمینگ بر جوانهزنی بذر سیاهدانه در شرایط تنش شوری، آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل پنج سطح پرایمینگ (اسموپرایمینگ با نیترات پتاسیم (یک و سه درصد)، سالیسیلیک اسید (2/0 و 5/0 میلیمولار) و هیدروپرایمینگ)) و چهار سطح شوری (صفر، 75، 125 و 175 میلیمولار از کلرید سدیم) بود. در شرایط بدون تنش، بیشترین درصد و سرعت جوانهزنی را نیترات پتاسیم سه درصد و بیشترین طول ساقهچه و ریشهچه، بنیه بذر و وزن ساقهچه با اعمال هیدروپرایمینگ مشاهده شد. در شرایط 75 میلیمولار کلرید سدیم، نیترات پتاسیم یک درصد منجر به افزایش سرعت و درصد جوانهزنی و وزن ذخایر مصرف شده بذر گردید. بیشترین طول ساقهچه و بنیه بذر نیز مربوط به هیدروپرایمینگ بود و سالیسیلیک اسید 5/0 میلیمولار وزن ساقهچه و کارائی تبدیل ذخایر بذر بیشتری را دارا بود. با افزایش غلظت نمک به 125 میلیمولار، نیترات پتاسیم 3٪ سرعت جوانهزنی، بنیه بذر، طول ساقهچه و ریشهچه را بهبود داد. پرایمینگ با سالسیلیک اسید 5/0 میلیمولار وزن ذخایر انتقال یافته بیشتری داشت و در سالسیلیک اسید 2/0 میلیمولار بیشترین وزن ساقهچه مشاهده شد. در بالاترین سطح تنش شوری (175 میلیمولار کلرید سدیم)، پرایمینگ با نیترات پتاسیم 3٪ طول ساقهچه، بنیه بذر و وزن ریشهچه بالاتری را نشان داد؛ بیشترین درصد و سرعت جوانهزنی با کاربرد هیدروپرایمینگ مشاهده شد. بیشترین وزن ذخایر مصرف شده بذر مربوط به سالیسیلیک اسید 5/0 میلیمولار بود و سالیسیلیک اسید 2/0 میلیمولار، طول ریشهچه و وزن ساقه چه بالاتری را نشان داد.دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205020320131122Identification and genetic diversity of Pseudomonas syringae pv. syringae strains causing bacterial canker in stone fruits in several northern and central provinces ofشناسایی و تنوع ژنتیکی جدایههایPseudomonas syringae pv. syringae عامل شانکر باکتریایی درختان میوه هستهدار در چند استان شمالی و مرکزی ایران27481809FAواله عباسیگروه گیاهپزشکی دانشکده علوم زراعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریحشمت الله رحیمیانگروه گیاهپزشکی دانشکده علوم زراعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریمحمدعلی تاجیک قنبریگروه گیاهپزشکی دانشکده علوم زراعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریJournal Article20120725Bacterial canker of stone fruits caused by Pseudomonas syringae pv. syringae (Pss) is widespread throughout Ardebil and Azarbaijane sharghi provinces. In this research samples were collected from various areas in Ardebil, Eastern Azarbaijane, Guilan, Mazandaran, Khorasane Razavi, Tehran and Qazvin provinces during 2010-2011. A total of 105 bacterial isolates were compared based on their phenotypic (physiological & biochemical) characteristics, pathogenicity and total cellular protein profiles (SDS-PAGE). Pss strains showed slight differences in phenotypic characteristics and protein profiles. All 105 strains of Pss tested were highly pathogenic on peach seedlings. All strains appeared to be similar in pathogenicity. All Pss isolates and Pss141 amplified a 752-bp fragment with the syrB primers. Genetic diversity among the strains was assessed by BOX- and IS50-PCR. Strains formed 9 and 8 clusters in the BOX-PCR and IS50-PCR, at 73% similarity level, respectively and by the combination data set of both BOX and IS50-PCR, strains formed 11 clusters. There was no significant correlation between genetic diversity and geographical origin of the isolates. The results demonstrated the existence of a considerable genetic diversity among Pss strains causing canker of stone fruit trees in various provinces of Iran. In this study, no correlation was observed between the Pss strains origin and their clusters.بیماری شانکر باکتریایی هستهداران با عامل (Pss) Pseudomonas syringae pv. syringae یکی از بیماریهای شایع درختان میوه هستهدار در استانهای شمالی و مرکزی ایران میباشد. به منظور شناسایی جدایههای عامل بیماری، طی سالهای 1390-1389، 105 جدایه به دست آمده از باغهای درختان میوه هستهدار واقع در مناطق مختلف استانهای اردبیل، آذربایجان شرقی، گیلان، مازندران، خراسان رضوی، تهران و قزوین از نظر فنوتیپی، بیماریزایی و الکتروفورز پروتئینهای سلولی و وجود ژن سرینگومایسین (syrB) مورد بررسی قرار گرفتند. جدایهها از نظر ویژگیهای فنوتیپی و الگوی پروتئینهای سلولی اختلافهای جزئی نشان دادند. همه جدایهها روی هلو دارای قدرت بیماریزایی بالایی بودند و از این نظر مشابه به نظر رسیدند. همهی جدایهها به همراه جدایهی استاندارد، قطعهی 752 جفت بازی با آغازگر syrB را تکثیر کردند. تنوع ژنتیکی بین جدایهها با دو روش BOX-PCR و IS50-PCR بررسی شد. آنالیز خوشهای نتایج به دست آمده نشان داد که در BOX-PCR در سطح تشابه 73 درصد، جدایهها به 9 گروه و با IS50-PCR به 8 گروه و با ترکیب همه آغازگرها به 11 گروه تقسیم شدند. بین تنوع ژنتیکی جدایهها و منشأ جغرافیایی آنها ارتباط معنی داری وجود نداشت. نتایج نشانگر وجود تنوع ژنتیکی بالا درون جدایههای مختلف Pss عامل بیماری شانکر باکتریایی درختان میوه هستهدار بود. در این بررسی ارتباط مشخصی بین منشأ جغرافیایی جدایهها و گروههای حاصل از بررسی تنوع ژنتیکی آنها مشاهده نشددانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205020320131122Genetic analysis of powdery mildew resistance in some barely linesتجزیه ژنتیکی مقاومت به بیماری سفیدک پودری در برخی ژنوتیپهای جو49701807FAسکینه پسرکلودانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانحسن سلطانلودانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانسیده ساناز رمضانپورعضو هیئت علمیعلی اصغر نصراله نژاد قمیدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان0000-0002-8569-9767مهدی کلاته عربیسازمان تحقیقات کشاورزی استان گلستانشعبان کیاسازمان تحقیقات کشاورزی استان گلستانJournal Article20121205Powdery mildew, caused by Blumeria graminis hordei, is currently the most serious foliar disease of barley in worldwide and reduced barley yield. The use of resistant cultivars is an efficient, economical and environmentally way to control of powdery mildew in barley. In this research a half diallel design was used for genetic analysis of resistance to powdery mildew (BGH) in barley. Six barley genotypes along with a landrace (Sahra) ranging from susceptible to resistance against BGH were used. The experiment materials were arranged in a randomized complete block design with three replications. Genetic analysis was applied in adult plant stage at field. The traits measured at adult plant stage were disease severity and area under disease prograss curve (AUDPC). The results indicated that additive-dominance model is adequate for both traits, but dominance effects were more important. Both traits were under control of one gene. In both traits, 104/110 ICARDA genotype was recognized as a resistance line containing resistante genes with dominance effect. Thus it has potential for obtaining superior lineages in selection programs for BGH resistance.بیماری سفیدک پودری جو که توسط قارچ آسکومیست Blumeria graminis ایجاد میشود، از مهمترین بیماریهای جو در جهان میباشد که سالیانه خسارت فراوانی را به محصول وارد میسازد. استفاده از ارقام مقاوم از لحاظ اقتصادی و سلامت محیط زیست کارآمدترین روش کنترل بیماری سفیدک پودری است. در این تحقیق به منظور تجزیه ژنتیکی مقاومت به بیماری سفیدک پودری از طرح دایآلل یک طرفه 7×7 استفاده گردید. بدین منظور 6 ژنوتیپ جو به همراه رقم بومی صحرا در دامنهی حساس تا مقاوم به بیماری سفیدک پودری در تلاقی مورد استفاده قرار گرفتند. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. صفات مورد مطالعه در مرحله گیاه بالغ شامل شدت بیماری و سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری بود. نتایج نشان داد که برای صفات مورد مطالعه مدل افزایشی غالبیت صدق میکند، لیکن اثرات غالبیت ژنها بارزتر بود. صفت شدت بیماری تحت کنترل یک گروه ژنی و صفت AUDPC تحت کنترل بیش از یک گروه ژنی قرار داشتند. ژنوتیپ 110/104 از لحاظ هر دو صفت به عنوان منبع مقاومت و حامل ژنهای با اثرات غالبیت مقاومت شناسایی شد و پتانسیل تولید نتاج برتر در تلاقی در برنامههای اصلاحی را دارا میباشد.دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205020320131122Energy use in wheat production in Kordkoy region as influenced by seed-bed preparation and sowing methodsتأثیر روش تهیه بستر بذر و کاشت بر مصرف انرژی در تولید گندم درکردکوی71901808FAاحسان اله تاجیک جلالیدانشجوی سابق کارشناسی ارشد گروه زراعت، دانشگاه آزاد گرگانعلیرضا نه بندانیدانشجو گارشناسی ارشد دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان0000-0001-5324-260Xافشین سلطانیعضو هیات علمی گروه زراعت، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان0000-0000-0120-1122ابراهیم زینلیعضو هیات علمی گروه زراعت، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان0000-0001-8810-1399حسین عجم نوروزیعضو هیات علمی، دانشگاه آزاد اسلامی – واحدگرگانJournal Article20121222The increasing needs for energy, its high price and its environmental impact on greenhouse gases emission and limited energy resources due to increased research on energy balance in crop production systems. The objective of this research was to compare seedbed preparation and sowing methods in wheat production in Kordkoy region with respect to energy use and efficiency. Fifteen wheat fields were selected in the region in five sites. The fields were classified into three groups with included to seedbed preparation and sowing methods, i.e. centrifuge, drill and Combination Cultivator. All fields were rainfed. The results indicated that using Combination Cultivator method led to 35% and 33% reduction in energy use in seedbed preparation and sowing compared to centrifuge and drill methods, respectively. In terms of energy required for production operations, the method resulted in 22% reduction in energy use compared to centrifuge and drill methods. Using Combination Cultivator also led to 11% and 9% less energy use as seed compared to centrifuge and drill methods, respectively. Energy output to input ratio was 7.41 for Combination Cultivator method which was higher than centrifuge (4.07) and drill (6.15) methods. Using Combination Cultivator also resulted in higher energy yield than other two methods. It was concluded that using (expanding) Combination Cultivator method is effective in energy saving and improving its utilization.نیاز به انرژی در جهان، قیمت بالا و اثرات استفاده از آن در انتشار گازهای گلخانه ای و محدودیت منابع انرژی منجر به افزایش تحقیقات بر موازنه انرژی در سیستم های تولید گیاهان زراعی شده است. هدف این تحقیق مقایسه روش های تهیه بستر و کاشت بذر از نظر مصرف انرژی در گندم در شرایط منطقه کردکوی استان گلستان بود. در این تحقیق 5 روستا و در هر روستا 3 مزرعه انتخاب شد که در هر مزرعه یکی از روشهای تهیه بستر بذر و کاشت بذرپاش، ردیفکار و کمبینات استفاده شد. کشت در منطقه به دلیل بارندگی مناسب و سطح ایستابی بالا بصورت دیم بود. نتایج نشان داد استفاده از روش کمبینات در مقایسه با روش خطی کار و سانتریفوژ به ترتیب به میزان 33 و 35 درصد باعث کاهش انرژی مورد نیاز برای تهیه زمین و کاشت می شود. از نظر کل انرژی مصرفی برای انجام عملیات زراعی این روش باعث 22 درصد کاهش نسبت به روش سانتریفوژ و خطی کار شد. همچنین استفاده از کمبینات سبب شد انرژی مصرفی به صورت بذر به ترتیب به میزان 19 و 4 درصد از روش های کاشت سانتریفوژ و خطی کار کمتر باشد. نسبت انرژی خروجی به ورودی در روش کمبینات 41/7 بود که بالاتر از روش سانتریفوژ (07/4) و خطی کار (15/6) بود. نتیجه گیری شد که استفاده از روش کمبینات در صرفه جویی انرژی و افزایش بهره وری از آن موثر است.دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205020320131122Study of wild and commercial pomegranates genotypes from the North of Iran using morphological traitsمطالعه تنوع ژنوتیپهای انار وحشی و تجاری شمال ایران با استفاده از صفات مورفولوژیکی911091811FAJournal Article20140916دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205020320131122effect of salt stress on some phological and biochemical characteristics in Coriandrum sativum L.اثر تنش شوری بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی در گیاه گشنیز (Coriandrum sativum L.)1111281806FAزهرا ستایش مهرهیات علمی/دانشگاه زابل دانشکده علومصدیقه اسماعیل زاده بهابادیهیات علمیJournal Article20121204In order to study the response of coriander medicinal plant to salt stress, two experiments were conducted for germination and vegetative stages. This study was carried out as a factorial experiment based on completely randomized design with three replications. The treatments were salinity at five concentrations including 0, 25, 50, 75 and 100 mM NaCl. Response of coriander seeds germination in first experiment and physiologic characteristics in second experiment were evaluated. Results showed that increase of salinity significantly decreased germination characteristics including germination percentage and rate, radicle and plumule length and dry weigtht (p≤ 0.01). With the increase of salinity, morphological traits like, number of leaves, root and shoot length, fresh and dry weight in shoot and root decreased. Effect of salt stress on amount of chlorophyll, proline, soluble carbohydrates and phenolic compounds was significant (p≤ 0.01). Mean comparison of treatments showed that with increasing salt stress, amount of proline, carbohydrates and phenolic compounds increased in shoot and root, while concentration of chlorophyll of leaves decreased. Our results support the idea that, accumulation of proline, soluble carbohydrates and phenolic compounds is associated with plant tolerance to salt stress.این تحقیق به منظور بررسی واکنش گیاه دارویی گشنیز به تنش شوری در مراحل جوانهزنی و رشد رویشی، در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. سطوح تنش شوری مورد استفاده توسط کلرید سدیم در پنج سطح 0 (شاهد)، 25، 50، 75 و 100 میلیمولار تهیه شد. در آزمایش اول، واکنش جوانهزنی بذرهای گشنیز به تنش شوری و در آزمایش دوم، صفات فیزیولوژیک گیاهچهها که در سطوح مختلف تنش شوری رشد کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که افزایش شوری، بصورت معنیداری سبب کاهش خصوصیات جوانهزنی از قبیل سرعت و درصد جوانهزنی، طول و وزن خشک ریشهچه و ساقهچه شد (01/0p≤). صفات مورفولوژیکی مانند تعداد برگ، طول ساقه و ریشه، وزن تر و خشک بخش هوایی و ریشه تحت تاثیر شوری کاهش یافتند. همچنین تنش شوری تاثیر معنیداری (01/0p≤) بر میزان کلرفیل، پرولین، قندهای محلول و ترکیبات فنلی بخش هوایی و ریشه داشت. مقایسه میانگین تیمارها نشان داد که با افزایش تنش، میزان پرولین، قندهای محلول و ترکیبات فنلی بخش هوایی و ریشه افزایش، در حالیکه غلظت کلروفیل برگها کاهش یافت. نتایج حاصل از این آزمایش حاکی از این است که تحمل گیاه دارویی گشنیز در برابر تنش شوری از طریق افزایش تجمع قندهای محلول، پرولین و ترکیبات فنلی است.دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205020320131122Effect of CaCl 2 (Concenteration and period) on postharvest quantity and quality attributes of Askari-grapeاثر غلظت و مدت زمان غوطه وری در کلرور کلسیم بر صفات کمی و کیفی پس از برداشت انگور رقم عسگری (Vitis vinifer L. cv Askari)1291431812FAJournal Article20140916دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205020320131122Evaluation of allelic diversity of microsatellite markers in QTL region attributed to salinity tolerance in Iranian rice cultivarsبررسی تنوع آللی نشانگرهای ریزماهواره ناحیه QTL کنترلکننده تحمل به شوری در ارقام برنج ایرانی1451581810FAحسین صبوریقاسم محمدی نژادعضو هیت علمی کرمانمرجان قاسم خانیدانشجو دانشگاه کرمان0000-0002-0600-2475سمیه ساردویی نسبدانشجوJournal Article20120913This study was carried out in order to evaluate allelic diversity of microsatellite markers in QTL region for salinity tolerance on chromosome 10 in rice and evaluation of agronomical traits of some Iranian rice cultivars in salinity stress along with two tolerant (Pokkali) and sensitive (IR29) check varieties, and association analysis for morphological traits using microsatellite markers.Based on the phenotypic data genotypes were categorized into 3 different groups (sensitive, semi tolerant and tolerant). Based on the molecular results, RM6100 marker at this chromosomal region, is introduced as the effective marker for identification of salt tolerance genotypes at reproductive stage and most traits of related to yield components, showed significant association with this marker, thus suggested as informative and benefit marker in breeding program of rice. Likewise, grain weight showed significant association with all the under studied markers at saline condition, which is indicator of the importance of this chromosomal region in controlling of this trait. Therefore based on this study using of marker information of this chromosomal region can be used in breeding of rice to produce high yielding and tolerant rice cultivarsاین بررسی به منظور بررسی تنوع آللی پنج نشانگر ریزماهواره ناحیه QTL بزرگ اثر کنترل کننده تحمل به شوری واقع بر روی کروموزوم 10 برنج و ارزیابی صفات زراعی برخی ارقام ایرانی تحت تنش شوری به همراه دو شاهد متحمل (Pokkali) و حساس (IR29) و تجزیه ارتباط صفات مورفولوژیک با نشانگرهای ریزماهواره انجام گردید. براساس دادههای فنوتیپی ارقام برنج به 3 گروه حساس، متحمل و نیمه متحمل طبقهبندی شدند. بر اساس نتایج مولکولی پژوهش، نشانگر RM6100 واقع در این ناحیه کروموزومی به عنوان مؤثرترین نشانگر جهت شناسایی ژنوتیپهای متحمل به شوری در مرحله زایشی شناسایی شد و بیشترین صفات مربوط به اجزای عملکرد با این نشانگر ارتباط معنیدار نشان دادند و در برنامههای بهنژادی برنج به عنوان نشانگر اطلاع رسان و سودمند پیشنهاد می-گردد. همچنین صفت وزن تک دانه در شرایط تنش شوری با همه نشانگرهای مورد بررسی رابطه معنیداری را نشان داد که به نحوی بیانگر اهمیت این ناحیه کروموزومی در کنترل این صفت میباشد. بنابراین بر اساس این مطالعه با استفاده از اطلاعات نشانگری این ناحیه ژنومی میتوان در اصلاح برنج جهت تولید ارقام پرمحصول و متحمل به تنش بهره گرفتدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205020320131122Optimization of surface sterilization treatments in two Birch (Betula sp.) species بهینهسازی تیمارهای سترونسازی جهت کشت درون شیشهای دو گونه مختلف درخت توس (Betula sp)1591681804FAجمیله نظریدانشجوی دانشگاه منابع طبیعی گرگان در رشته جنگلشناسی و اکولوژی جنگلوحیده پیام نوراستادیار دانشکده علومجنگل. دانشگاه منابع طبیعی گرگان0000-0002-8029-5931مهدی علیزادهاستادیار دانشکده تولید گیاهی. دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان0000-0001-5358-313Xکمال قاسمی بزدیاستادیار موسسه پنبه کشورJournal Article20130407Birch (Betula sp.) is considered as extinction species and its natural regeneration in Iranian forests is very slow. Difficulties in regeneration as well as natural seed germination of birch tree besides high levels of seed contaminations have justified the application in vitro culture with respect to its conservation and genetic improvement. Hence, the in vitro culture initiation using seed explants of two birch species was attempted. The seeds of B. pendula (collected from Sangdeh altitudes, Mazandaran) and B. litwinowii (from Siamarzkooh forests, Golestan region) were randomly harvested from the ten adult trees and then subjected to 7 surface sterilization treatments in 3 replications. The experiment was undertaken as completely randomized design in factorial arrangement (two factors) and 15 replications per each treatment. Application of Difnoconazole fungicide (3% for 24 h) followed by warm water (55°C in 30 min) and HgCl2 (0.1% for 10 min) were recognized as the best treatment for seed sterilization as well as germination. With this treatment, 95-100% seeds were found to be free from bacterial and fungal contamination. Consequently, seeds of two species were cultured on MS and B5 media. The germination percentage for B. litwinowii and B. pendula were recorded as 17.3% and 14%, respectively. In conclusion, these in vitro raised plantlets may be used as a source explants for in vitro culture initiation of birch species, whose seed collection is so difficult in such impassable sites. توس (Betula sp) از گونههای رو به انقراض ایران بوده و زادآوری طبیعی آن در جنگلهای شمال کشور بسیار اندک میباشد. مشکلات مربوط به زادآوری و جوانه زنی طبیعی بذر آن و آلودگیهای همراه بذور اهمیت استفاده از کشتهای درون شیشه را در جهت حفظ، بقا و اصلاح آنها دو چندان کرده است. بدین منظور کشت بافت دو گونه از جنس توس از طریق ریزنمونه بذری مدنظر قرار گرفت. بذور گونه litwinowii B. از منطقه جنگلی سنگده استان مازندران و B. pendula از ارتفاعات جنگل سیاهمرزکوه استان گلستان به طور تصادفی از 10 پایه درختی جمعآوری شدند و تحت 7 تیمار سترونسازی مختلف قرار گرفتند. این تحقیق با آزمایش فاکتوریل دو عامله در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار 10 تایی اجرا گردید. تیمارهای سترونسازی از نظر آماری در سطح یک درصد تفاوت معنیدار نشان دادند. بهترین نتیجه از بهکارگیری تیمار تلفیقی 24 ساعت قارچکش دیفنوکونازول 3 درصد همراه با آب گرم 55 درجه سانتی گراد به مدت 30 دقیقه و کلریدجیوه 1/0 درصد به مدت 10 دقیقه حاصل شد که با اعمال این تیمار، 100-95 درصد بذور هر دو گونه عاری از هر گونه آلودگی باکتریایی و قارچی بودند. بذور استریل شده در محیط کشت پایهMS و B5 کشت شدند. در نهایت بذور گونه B. litwinowii 3/17 درصد و B. pendula نیز 14 درصد جوانهزنی داشته و ریشهدار شدند. از گیاهچههای حاصل میتوان جهت ریزازدیادی این گونهها که در مناطق صعب العبور پراکنش داشته و جمعآوری بذور آنها با مشکلاتی مواجه است استفاده کرد.