دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205021420150220Evaluation of growth characteristics and resistance to spring late frost in ten almond (Prunus dulcis) genotypes budded on GF677 rootstockبررسی وضعیت رشدی و میزان مقاومت به سرمای بهاره در برخی از ارقام و ژنوتیپ های بادام پیوند شده روی پایه GF6771192178FAعلی مومن پوردانشجوی دکتری دانشگاه گیلانداود بخشیدانشیار گروه علوم باغبانی دانشگاه گیلانعلی ایمانیدانشیار موسسه اصلاح و تهییه نهال و بذر کرجو بخش تحقیقات باغبانیJournal Article20131123In study was conducted in two separate experiments in 2011-2013 in seeds and plant improvement institute. In the first experiment, Status growth scion and resistance to spring late frost and content proline in 10 genotypes and cultivar almond, grafted on GF677 rootstock included Touno, Non Pariel, Shokofeh, Sahand, Mamayi, Shahrood 12, A200, 1-25, 1-16 and 13-40 with 10 replication as a completely randomized design and in the second experiment, status their growth in two month period as a completely randomized design, with two factor time and genotypes and with 10 replication was evaluated in seeds and plant improvement institute. Result showed that scions Growth rate of cultivar shokofeh was more than other genotypes and cultivars in each two year. Scion height of cultivar shokofeh in first and second years was 54.15 and 53.48 centimeter, respectively. Also, the least height scion belongs to cultivar mamayi and genotypes 1-25 in each two year. Although the leaves start in cultivar shokofeh was later than mamayi and shahrood 12, but rate damage of spring late frost in scions this cultivar was more than other genotypes and cultivar. Genotypes 13-40 showed the most resistance to spring late frost and the most content prolin (29.75 m mol/ gr fresh weight).این تحقیق در قالب دو آزمایش جداگانه در طی سال های 1390 تا 1392 در موسسه نهال و بذر کرج انجام شد. در آزمایش اول، میزان رشد پیوندک ها، میزان مقاومت به سرمای دیررس بهاره و میزان پرولین در 10 رقم و ژنوتیپ بادام پیوند شده روی پایه GF677 شامل (’تونو ‘،’ نان پاریل‘، ’شکوفه‘، ’سهند ‘،’مامایی‘، ’شاهرود 12‘، A200’ ‘،’ 25-1‘،’ 16-1 ‘ و ’40-13 ‘) با 10 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی و در آزمایش دوم، وضعیت رشدی آنها در طی دو ماه به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور زمان و ژنوتیپ و با 10 تکرار در موسسه نهال و بذر کرج بررسی شد. نتایج نشان داد، میزان رشد پیوندک های رقم شکوفه در هر دو سال از سایر ارقام و ژنوتیپ های بررسی شده در این تحقیق، بیشتر بود. میزان رشد پیوندک های رقم شکوفه در سال اول و دوم به ترتیب 15/54 و 48/53 سانتیمتر بود. همچنین در هر دو سال، رقم’مامایی ‘و ژنوتیپ ’ 25-1‘ کمترین ارتفاع پیونک را داشتند. با وجود اینکه در سال اول آزمایش، شروع برگدهی در رقم شکوفه از ارقامی همچون ’مامایی ‘ و ’شاهرود 12‘ دیرتر بود، ولی میزان خسارت ناشی از سرمازدگی دیررس بهاره در پیوندک های این رقم از سایر ارقام بیشتر بود. ژنوتیپ ’40-13 ‘ بیشترین مقاومت نسبت به سرمای دیرس بهاره را نشان داد که بیشترین میزان تولید پرولین (75/29 میلی مول بر گرم وزن تازه) را نیز دارا بود.دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205021420150220Effect of cover crops on weed criteria and quantitative and qualitative yield of caster bean (Ricinus communis L.)اثر گیاهان پوششی بر خصوصیات علفهای هرز و عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی کرچک (Ricinus communis L.)21412179FAافسانه امین غفوریدانشگاه فردوسی مشهدپرویز رضوانی مقدمدانشگاه فردوسی مشهدمهدی نصیری محلاتیدانشگاه فردوسی مشهد0009-0000-5162-4989سرور خرم دلدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20140125In order to evaluate the density and dry weight of weeds and seed and oil yield of castor bean Ricinus communis L.) as a medicinal plant affected by cover crops, an experiment was conducted at the Agricultural Research Station, Faculty of Agriculture, Ferdowsi University of Mashhad, during growing season of 2008-2009. Treatments were four cover crops included white clover, fenugreek, hairy vetch and rough and control (without cover crop). Criteria such as relative density, density and dry weight of weeds at five sampling stages and seed and oil yield of castor bean. The results showed that the lowest relative densities were observed in knot grass (0-1.75%), purslane and pigweed (5.88-23.80%), purslane (1.43-23.80%), redroot amaranth (5.88-27.77%) and field bind weed (5.55-26.66%) at the first, second, third, fourth and fifth sampling stages, respectively. The effect of cover crops was significant (p≤0.05) on density and dry weight of weeds at the different sampling stages and seed and oil yield of castor bean. The minimum and maximum total densities of weeds were achieved in hairy vetch and control with 378.67 and 1021.39 species.m-2, respectively. The highest seed and oil yield of castor bean were recorded in hairy vetch with 475.94 and 182.75 kg.ha-1, respectively. Generally, it concluded that cover crops are ecological weed management and improvement in quantitative and qualitative yield of medicinal plants such as castor bean.به منظور ارزیابی تراکم و وزن خشک علفهای هرز و عملکرد دانه و روغن گیاه دارویی کرچک (Ricinus communis L.) تحت تأثیر گیاهان پوششی، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال زراعی 88-1387 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل چهار گیاه پوششی شبدر سفید، شنبلیله، ماشک گل و خلر و شاهد (بدون گیاه پوششی) بودند. صفات مورد مطالعه شامل تراکم نسبی، تراکم و وزن خشک علفهای هرز در پنج مرحله نمونهبرداری و عملکرد دانه و روغن کرچک بودند. نتایج نشان داد که در مرحلههای اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم نمونهبرداری کمترین دامنه تراکم نسبی به ترتیب برای هفتبند (75/1-0 درصد)، خرفه و سوروف (80/23-88/5 درصد)، خرفه (80/23-43/1 درصد)، تاج خروس ریشه قرمز (77/27-88/5 درصد) و پیچک صحرایی (66/26-55/5 درصد) مشاهده شد. اثر گیاهان پوششی بر تراکم و وزن خشک علفهای هرز در مراحل مختلف نمونهبرداری و عملکرد دانه و روغن کرچک معنیدار (05/0p≤) بود. کمترین و بیشترین تراکم کل علفهای هرز به ترتیب برای ماشک و شاهد با 67/378 و 39/1021 بوته در متر مربع حاصل گردید. بیشترین عملکرد دانه و روغن کرچک برای ماشک گل خوشهای به ترتیب برابر با 94/475 و 75/182 کیلوگرم در هکتار مشاهده شد. به طور کلی، نتایج نشان داد که کاشت گیاهان پوششی را میتوان به عنوان راهکاری اکولوژیک برای مدیریت علفهای هرز و بهبود عملکرد کمی و کیفی گیاهان دارویی نظیر کرچک مدنظر قرار داد.دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205021420150220Graphic Analysis of Trait Relations of Cantaloupe Using the Biplot Methodتجزیه گرافیکی روابط متقابل میان صفات در برخی تودههای طالبی ایرانی با استفاده از روش بایپلات43622180FAحمید دهقانیدانشگاه تربیت مدرسرسول محمدیدانشگاه تربیت مدرسقاسم کریم زادهدانشگاه تربیت مدرسJournal Article20130526Cantaloupe is a common crop and relatively important in Iran which show high genetic diversity. Forty nine genotypes including seven Iranian endemic cantaloupes Rishbaba, Shahabadi, Samsori, Dastjerdi, Magasi, Tiltorogh and Savei and their direct and reciprocal crosses were evaluated during two years using triple lattice design. Results indicated the positive and significant correlations between yield and yield components in both of years. Three traits including fruit weight, flesh thickness and fruit width indicated positive and significant correlation with yield among of traits. The ranks of the genotypes relative to yield were indicated the differences between genotypes in two years. The genotypes ranks according to total soluble solids and early maturity indicated that Magasi × Savei (G57) cross and Dastjerdi (G4) parent were the most superior genotype in two years; so Magasi × Savei (G44) cross and Dastjerdi (G4) parent can be considered for the production of cultivars with high sugar and early mature cultivars, respectively. Results also showed that the yield were independent from total soluble solids and early maturity so in cantaloupe breeding programs we can individually modified yield trait in breeding projects. The two traits, total soluble solids and early maturity had the negative correlation with each other; so these traits could be considered simultaneously for breeding.طالبی با دارا بودن تودههای متنوع، یک محصول رایج و نسبتاً مهم در کشور محسوب میشود. والدین، نتاج F1 و تلاقیهای معکوس ( جمعاً 49 ژنوتیپ) حاصل از تلاقی هفت توده بومی طالبی ایرانی نامهای ریشبابا، شاهآبادی، سمسوری، دستجردی، مگسی، تیلطرق و ساوهای در طی دو سال زراعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. طرح لاتیس سهگانه برای 49 ژنوتیپ اجرا شد. نتایج حاصل نشان داد که همبستگی معنیداری بین عملکرد و اجزای آن در هر دو سال انجام آزمایش وجود داشت. در بین اجزای عملکرد، سه صفت وزن میوه، ضخامت گوشت و عرض میوه همبستگی معنیداری با عملکرد در هر دو سال نشان دادند. همچنین رتبهبندی ژنوتیپها برای صفت عملکرد، تفاوت در ترتیب ژنوتیپها در طی دو سال انجام آزمایش نشان دادند. رتبهبندی ژنوتیپها بر اساس دو صفت مواد جامد محلول و زودرسی نشان داد که دورگ مگسی × ساوهای (G57) و والد دستجردی (G4) در هر دو سال برترین ژنوتیپها به ترتیب از نظر صفات مواد جامد محلول و زودرسی بودند؛ لذا دورگ مگسی × ساوهای (G44) برای تولید ارقام با قند بالا و همچنین والد دستجردی (G4) جهت تولید ارقام زودرس میتوانند مورد توجه قرار گیرند. همچنین نتایج بدست آمده نشان داد که صفت عملکرد بصورت مستقل از دو صفت مواد جامد محلول و زودرسی عمل میکند؛ دو صفت مواد جامد محلول و زودرسی رابطه منفی با یکدیگر داشتند؛ این دو صفت را میتوان همزمان در نظر گرفت و جهت اصلاح آنها اقدام نمود.دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205021420150220effect of organic fertilizers on growth properties nuterien absorption and essential oil yield ofmedicinal plant of Mentha spicata L)تاثیر کودهای آلی بر شاخصهای رشد، جذب عناصر غذایی و میزان اسانس در گیاه دارویی نعناع سبز (Mentha spicata L)63802181FAبهروز اسماعیل پوردانشگاه محقق اردبیلی0000-0002-7080-0236زهرا کیانیدانشگاه محقق اردبیلیجواد هادیاندانشگاه شهید بهشتیعلی اشرف سلطلانیدانشگاه محقق اردبیلیسولماز فتح العلومیدانشگاه محقق اردبیلیJournal Article20140205Consumption of organic manures such as vermicompost and spent mushroom compost in a system based on organic agriculture beside to maintenance soil health improvement and yield of medicinal plant spearmint. Therefore, an Completely Randomized design experiment with four replication on Spearmint (Mentha spicata L )was conducted in Horticultural Department of Mohaghegh Ardabili University. Experimental treatments include different rate (control, 10, 20, 30, 40 and 50%) of cow manure vermicompost and washed and unwashed spent mushroom compost (SMC). The base medium (control treatment) was a mixture of 75% from cultivated farm soil and 25% of sand. Results revealed that replacement of vermicompost and spent mushroom compost in growth medium have significant effect on all vegetable such as fresh and dry weight, height, chlorophyll content and area surface of leaves and macro element of areal sections of spearmint. The highest value for vegetative growth detected in 30% and 40% washed spent mushroom compost and 10% vermicompost. As increase in substitution of organic fertilizer in medium of plant, nutrient content of spearmint increased. subsitution of vermicompost and spent mushroom compost improved uptake of nutrient by plant roots and increased of percent and yield of essential oil in spearmint in comparison to control.مصرف کودهای آلی نظیر ورمیکمپوست و کمپوست قارچ مصرف شده در یک سیستم مبتنی بر کشاورزی پایدار ضمن حفظ سلامت خاک باعث بهبود رشد و عملکرد گیاهان نیز میگردد. به همین منظور آزمایشی به صورت گلدانی در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه پژوهشی گروه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی روی گیاه دارویی نعناع سبز اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل نسبتهای حجمی صفر (شاهد)، 10، 20، 30، 40 و 50 درصد از ورمی کمپوست کمپوست قارچ مصرف شده شسته شده و شسته نشده بود. و محیط کشت پایه در این آزمایش ها نیز شامل 3 قسمت خاک و یک قسمت ماسه بود. نتایج نشان داد که جایگزین نمودن ورمیکمپوست و کمپوست قارچ مصرف شده در بستر کاشت گیاه بر شاخصهای رشد رویشی از قبیل وزن تر و خشک بوته، ارتفاع بوته، محتوای کلروفیل و سطح برگ و همچنین محتوای عناصر درشت مغذی در بخش هوایی گیاه دارویی نعناع اثر معنیداری داشت. بیشترین مقدار برای شاخصهای رشد رویشی در تیمارهای 10 درصد ورمی کمپوست و 30 و 40 درصد از کمپوست قارچ مصرف شده به صورت شسته شده حاصل گردید. محتوای عناصر غذایی در گیاه نیز با افزایش نسبت حجمی جایگزینی هریک ازکود های آلی در بستر کاشت نعناع روند افزایشی نشان داد. کاربرد ورمیکمپوست و کمپوست قارچ مصرف شده به دلیل غنی بودن از عناصر غذایی مورد نیاز و ضروری رشد گیاه، از طریق بهبود جذب عناصر غذایی توسط ریشه، سبب افزایش درصد و در نتیجه عملکرد اسانس درگیاه نعناع نسبت به شاهد شد.دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205021420150220Investigation biochemical diversity of peel and pulp from some natural citrus biotypesبررسی تنوع بیوشیمیایی پوست و گوشت تعدادی از بیوتیپهای طبیعی مرکبات81982182FAمائده آهنکوب روفارغ التحصیلرضا فتوحی قزوینیاستاد دانشگاهجواد فتاحی مقدماستادیار پژوهشی موسسه مرکبات کشورJournal Article20131117Natural citrus biotypes are a valuable genetic resource in the country. Investigation about diversity of biochemical compounds due to optimize the utilization and development of new varieties is useful. Therefore, for identifying them, the fruits of 16 biotypes with numbers of 6, 8, 15, 21, 24, 25, 26, 29, 30, 41, 43, 45, 48, 51, 52 and 53 in the germplasm collection of the Iran Citrus Research Institute were harvested at stage of ripening in commercial citrus varieties. Changes of color peel, antioxidant capacity, total phenol and vitamin C were investigated in both peel and pulp. Results showed that antioxidant capacity and vitamin C in peel were higher than the pulp and peel of biotypes 24 and 29 had highest (132 mg/100g FW) vitamin C. The content of total phenol in the pulp was higher than the peel and total phenol in pulp of biotype 25 was higher (1/25 mg/g FW) than other of biotypes. The antioxidant capacity of peel and pulp of fruits had weak correlation with vitamin C and total phenol. Besides fruit pulp with high total phenol, the peels are also a good source of vitamin C and can be used for food and pharmaceutical industries.بیوتیپهای طبیعی مرکبات از ذخایر ژنتیکی باارزش در کشور است که بررسی تنوع ترکیبهای بیوشیمیایی آنها جهت بهرهبرداری بهینه و توسعه ارقام جدید سودمند است. بدین منظور برای شناسایی آنها میوههای 16 بیوتیپ با کدهای 6، 8، 15، 21، 24، 25، 26، 29، 30، 41، 43، 45، 48، 51، 52 و 53 از کلکسیون ژرمپلاسم موسسه تحقیقات مرکبات کشور، در مرحله رسیدن ارقام تجاری مرکبات برداشت شدند. تغییرات رنگ پوست، ظرفیت آنتیاکسیدانی ، فنلکل و ویتامین C بهطور جداگانه در پوست و گوشت اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که ظرفیت آنتیاکسیدانی و ویتامین C در پوست بیوتیپها بالاتر از گوشت میوه بود و پوست بیوتیپ 24 و 29 بیشترین (132 میلیگرم بر صد گرم وزنتر) ویتامین C را داشت. میزان فنلکل در گوشت میوه تا حدودی بالاتر از پوست بود و گوشت بیوتیپ 25 فنلکل بالاتری (25/1 میلیگرم بر گرم وزن تازه) نسبت به سایر بیوتیپها داشت. ظرفیت آنتیاکسیدانی در پوست و گوشت میوهها همبستگی ضعیفی با ویتامین C و فنلکل داشت. در کنار گوشت میوه با فنلکل بالا، پوست میوه بیوتیپها میتواند بهعنوان یک منبع بسیار خوب برای ویتامین C در صنایع غذایی و دارویی مورد استفاده قرار گیرد.دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205021420150220A forecasting model for potato late blight in Gorganمدلی برای پیش آگاهی بیماری بادزدگی فیتوفترایی سیب زمینی در گرگان991162183FAمحمدعلی آقاجانیعضو هیات علمی بخش تحقیقات گیاهپزشکی مرکز تحقیقات کشاورزی گلستان0000-0001-6002-3149Journal Article20121008Late blight, caused by Phytophthora infestans, is one of the most important diseases of potato in the world and Iran, especially in Golestan province. 16 models have introduced for forecasting the disease in the world, sofar. In order to developing a forecasting model, wether and disease occurrence data during the recent 10 years were used.then, 22 variables were built using daily temperature, relative humidity and percipitation data during Farvardin (March 20 to April 19). Study of these variables using logistic regression and discriminant analysis showed that four variables nTRH10, nTRHPR10, nRH10 and nTRHP20 were strongly ralated with occurrence of disease. Four forecasting models were developed for prediction of disease occurrence, based on these variables. Variable nTRH10 had the most strong relation with disease occurrence, and its mean values were 45 and 118.75 in years without and with disease, respectively. Prediction accuracy of the final model (developed based on nTRH10) was 100%.بادزدگی فیتوفترایی ناشی از Phytophthora infestans، یکی از بیماریهای مهم سیب زمینی در دنیا و ایران، به ویژه در استان گلستان میباشد. برای پیشآگاهی این بیماری تاکنون 16 مدل در دنیا معرفی شده است. به منظور ساختن یک مدل پیشآگاهی، از دادههای آب و هوایی و وقوع بیماری طی ده سال اخیر استفاده شد. سپس با استفاده از دادههای دما، رطوبت نسبی و بارش روزانهی فروردین ماه، 22 متغیر ساخته شد. بررسی این متغیرها با استفاده از روشهای آماری رگرسیون لجستیک و آنالیز تشخیصی نشان داد که چهار متغیر nTRH10،nTRHPR10،nRH10 و nTRHP20 دارای ارتباط قوی با وقوع یا عدم وقوع بیماری بودند. بر اساس این چهار متغیر، چهار مدل پیشآگاهی جهت پیش بینی احتمال وقوع بیماری معرفی شد. متغیر nTRH10 قویترین رابطه را با وقوع یا عدم وقوع بیماری داشته، میانگین مقدار این متغیر در سالهای بدون بیماری و دارای بیماری به ترتیب 45 و 75/118و درجهی صحت پیش بینی مدل نهایی صد در صد بود.دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205021420150220Optimization of direct and callus mediated regeneration of Jatropha curcus through in vitro organogenesisبهینه سازی باززایی مستقیم و با واسطه پینه جاتروفا (Jatropha curcus) به روش اندامزایی درون شیشه ای1171342184FAمهناز اقدسیعضو هیات علمیفاطمه فخرالدین نژاد فخرالدین نژاددانشجوی کارشناسی ارشد فیزیولو‍ی گیاهیکامبیز مشایخیعضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی گرگانمهناز خلفیعضو هیات علمی دانشگاه گلستانJournal Article20130303The Jatropha curcas L., a plant belongs to Euphorbiaceae family, which has great economic and medicinally value. There is high amount of oil in seeds of this plant. Because of low germination ability of seed, propagation of Jatropha curcas via seed is not usual. The purpose of this work is optimizing of Jatropha curcas tissue culture for optimization of callus formation and propagation through micropropagation. The whole experiments were performed in complete Split- Factorial block design with nine replicates. In the current work the effect of different concentrations of 6-benzyladenine (BA) and indol-3-butyric acid (IBA) hormones (0, 0.25, 0.5, 1, 1.5, 2, 3 mg/lit) in MS medium were investigated on callus and shoot formation on leaf, petiole stem and node explants. The results showed that the combination of BA and IBA is more effective for callus formation. The highest percentage of callus formation (90.63%) was observed at 2 mg/lit BA and 1 mg/lit IBA in stem explants. The results showed that the highest percentage of shoot induction was observed at 0.5 mg/lit BA and 0.25 mg/lit IBA in node explants. Meanwhile our observations indicated that the root regeneration was happened equally at different concentrations, but the highest regenerated root number were observed after 0.5 and 1mg/lit of IBA treatment. Finally, the obtained plants were transferred into soil medium.جاتروفا Jatropha curcas L.)) گیاهی متعلق به خانواده فرفیون است که از نظر اقتصادی و دارویی اهمیت فراوانی دارد. در بذر این گیاه مقادیر فراونی روغن وجود دارد. تکثیر این گیاه با بذر به علت جوانهزنی اندک چندان مورد توجه نمی باشد. هدف از این تحقیق بهینهسازی کشت بافت گیاه جاتروفا به منظور کالوسزایی و تکثیر گیاه به طریق ریزازدیادی است. آزمایش در قالب طرح خرد شده- عاملی در بلوکهای تصادفی در 9 تکرار انجام گرفت.در تحقیق حاضر اثر غلظت-های مختلف (0، 25/0، 5/0، 1، 5/1، 2 و 3 میلیگرم در لیتر) هورمونهای 6- بنزیلآدنین (BA) و ایندول-3- بوتیریک اسید (IBA) بر کالوسزایی و شاخهزایی ریزنمونههای برگ، دمبرگ و ساقه بررسی شده است. به منظور ریشهزایی، شاخسارههای تولید شده در محیط کشت MS حاوی غلظتهای مختلف 5/0، 1، 5/1 و 2 میلیگرم در لیتر هورمون IBA قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده، ترکیب هورمونهای گیاهی BA و IBA برای کالوسزایی بسیار موثر است. بالاترین درصد کالوسزایی در ریزنمونه ساقه در محیط کشت MS حاوی 2 و 1 میلیگرم در لیتر BA و IBA دیده شد. با توجه به نتایج به دست آمده، بالاترین درصد شاخهزایی در محیط کشت MS حاوی 5/0 و 25/0 میلیگرم در لیترBA و IBA دیده شد. نتایج نشان میدهد تعداد ریشههای تولید شده غلظت 5/0 و 1 میلیگرم در لیتر IBA برای ریشهزایی مناسب تر است. در نهایت گیاهچههای تولید شده به خاک انتقال یافتند. .دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205021420150220Investigation on phenylalanine ammonia-lyase activity of artichoke (Cynara scolymus L.) affected by methyl jasmonate and salicylic acid in in-vitro conditionsتغییرات فعالیت آنزیم فنیلآلانینآمونیالیاز ( PAL ) کنگرفرنگی (Cynara scolymus L.) تحت تاثیر متیل جاسمونات و سالیسیلیک اسید در شرایط درون شیشهای1351482185FAصغری صمدیدانشجوی کارشناسی ارشد گیاهان داروییعظیم قاسم نژاددانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان0000-0002-1020-1856مهدی علیزادهدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانJournal Article20140204Salicylic acid (SA) and Methyl jasmonate (MeJA) as phytohormone regulate synthesis of secondary metabolites in a wide range of plant species thereby accumulation of phenylalanine ammonia lyase enzyme (PAL) and accelerate of oxygen free radicals, protein kinas and NO production. The present research designed to evaluate effect of SA and MeJA elicitation on accumulation of phenolic compounds, flavonoids and PAL enzyme activity. Result showed that, when elicitors applied to cell culture, phenol and flavonoids significantly increased and an increase in PAL activation was observed. Application of MeJA at 100µM and SA at 200µM had most effectiveness on production of phenyl propanoides compounds. The maximum production of measured secondary metabolites was observed in samples in which were treated with 50 µM SA+ 50 µM MeJA as well as 100 µM SA + 50 µM MeJA. A positive correlation between PAL enzyme activity and phenolic compounds accumulation leads PAL may be the key enzyme for the biosynthesis of phenolic compounds and flavonoids in artichoke. Based on the obtained results in which indicated that PAL as the first and most important enzyme in poly phenolic compounds production, influenced by executed treatments. Optimization the elicitor concentrations could lead to desirable secondary metabolite production of artichoke in in-vitro conditions.در پژوهش حاضر اثر الیسیتورهای سالیسیلیک اسید((SA و متیل جاسمونات(MeJA) (به تنهایی و به صورت ترکیبی) بر فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیا لیاز (PAL) ،محتوی فنلی و فلاونوییدی کالوس کنگرفرنگی مورد بررسی قرارگرفت. طبق نتایج حاصله تغییرات فعالیت آنزیم PAL و محتوی فنلی و فلاونوییدی تحت تاثیر تیمار، نسبتهای مختلف الیسیتور قرار داشته و نسبت به هم همبستگی مثبتی داشتند که بیانگر نقش مستقیم آنزیم PAL در تولید ترکیبات فنیل پروپانوییدی است. تیمار MeJA در غلظت 100 میکرومولار حداکثر میزان تولید ترکیبات فنلی و فلاونوییدی و افزایش غلظت الیسیتور به هر دلیلی سبب کاهش محتوی فنلی و فلاونوییدی شد. نمونههای تیمار شده با SA با افزایش غلظت میزان محتوی فنلی افزایش یافت. به طوریکه تحت تاثیر تیمار 200 میکرومولار حداکثر میزان تجمع فنل مشاهده شد. البته بین تیمارهای 100،200و250 میکرومولار اختلاف معنی داری مشاهده نشد. اثر متقابل SA+MeJA نیز کاملا معنیدار بوده و تحت تاثیر غلظتهای 50 SA100+MeJA و50 SA50+MeJA میکرومولار حداکثر میزان ترکیبات فنلی تجمع یافت. لازم به ذکر است فعالیت آنزیم تحت تاثیر تیمارهای الیسیتوری در غلظت بالا کاهش قابل توجهای نشان داد. همبستگی مثبت فعالیت آنزیم PAL و تجمع ترکیبات فنلی بیانگر نقش کلیدی PAL در بیوسنتز ترکیبات فنلی در کنگر فرنگی است. با توجه به نتایج بدست آمده بیان میشود که آنزیم PAL به عنوان اولین و مهمترین آنزیم دخیل در فرایند تولید ترکیبات پلیفنلی تحت تاثیر تیمارهای اعمال شده قرار داشته و با بهینه سازی غلظت الیستورها میتوان به تغییر ترکیبات بیوشیمیایی در جهت حصول متابولیتهای ثانویه کنگر فرنگی در شرایط درون شیشهای دست یافت.دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205021420150420The Study of Pollen-incompatibility Relationships in Olive Cultivar Koroneiki and the Effect of Flower Emasculation on the Resultsمطالعه ی روابط ناسازگاری گرده در زیتون رقم کرونایکی و تاثیر اخته کردن گل ها بر نتایج حاصل1491632186FAاسماعیل سیفیدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانسونا حسین آواموسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرجJournal Article20131009One of the problems in growing olive trees is pollen-incompatibility. This study was conducted in Gorgan climatic condition to determine the self-incompatibility of olive cv Koroneiki and to select the suitable pollenizers. Randomized complete block design with three replication (trees) and six treatments including open pollination, self pollination, Mission, Conservalia, Sevilana and Valanolia were used. To study the effect of flower emasculation in such studies, another experiment was conducted after emasculating the flowers before blooming. The results showed that Koroneiki was self-incompatible. It was incompatible with Valanolia and partially compatible or compatible with Mission, Conservalia and Sevilana. The study also showed that emasculating the flower did not have any effect on the obtained results and is not necessary in such experiments. The study of quantitative traits showed that there was a considerable variation among the cultivars. The study of quantitative traits showed that there was a considerable variation among the cultivars.یکی از مشکلات موجود در توسعه کشت زیتون خود ناسازگاری گرده میباشد. این مطالعه جهت تعیین میزان خود ناسازگاری زیتون رقم کرونایکی در شرایط آب و هوایی گرگان و انتخاب ارقام گردهزای مناسب در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار (درخت) و شش تیمار (گردهافشانی آزاد، خود گردهافشانی و گردهافشانی با ارقام میشن، کنسروالیا، سویلانا و والانولیا) انجام شد. به منظور تعیین اثر اخته کردن گلها در این نوع مطالعات، آزمایش در شش شاخه دیگر تکرار گردید، با این تفاوت که گلها بلافاصله قبل از شکوفایی اخته شدند. نتایج نشان داد که رقم کرونایکی خود ناسازگار است. این رقم با والانولیا ناسازگار و با ارقام میشن، کنسروالیا و سویلانا سازگار یا سازگار نسبی میباشد. نتایج نشان داد که اخته کردن گلها تاثیری در نتایج ناسازگاری گرده ندارد و در این گونه مطالعات ضروری نیست. بررسی صفات کمّی نشان داد که بین ارقام مورد مطالعه تنوع قابل توجهی وجود دارد.دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205021420150220Assessment of Polymorphism in Citrus Genotypes Using RAPD Molecular Markersبررسی چندشکلی ژنوتیپهای مرکبات با استفاده از نشانگر مولکولی رپید1651782187FAهاجر عابدین پوردانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریغلامعلی رنجبردانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی سارینادعلی بابائیان جلوداردانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریبهروز گلعینموسسه تحقیقات مرکبات رامسرJournal Article20140121It is important to identify the genetic diversity and phylogenic relationships for achieving desirable citrus cultivars. In present investigation RAPD markers were used to determine genetic diversity among 29 citrus genotypes. From 19 used primers, 248 polymorphic bands were amplified. Primers OPA-07 and OPA-05 (with 19 and 8 amplified bands), produced maximum and minimum polymorphic bands, respectively. The average number of polymorphic bands was estimated as 13 for each primer. Similarity among samples was calculated using NTsys software and Jaccard coefficient. Rang of similarity was 0.14-0.97 based on polymorphic bands with average of 0.62. Cluster analysis has been done based on Jaccard's similarity matrix and the UPGMA method. Cluster analysis has divided citrus genotypes into five separate groups. According to the similarity matrix results, the lowest similarity (0.14) was belonged to local mandarin and Pommelo and the highest similarity (0.97) was belonged to unknown natural types G74 and G73. In current research Pommelo and mandarin confirmed as true species of citrus in distinct cluster. Determination of genetic diversity in citrus provides useful information for breeding programs, selection and improving cultivars.شناسایی تنوع ژنتیکی و روابط خویشاوندی، برای دستیابی به ارقام مطلوب در مرکبات مهم و ضروری است. در این پژوهش از نشانگرRAPD جهت تعیین تنوع ژنتیکی میان 29 ژنوتیپ مرکبات استفاده شد. 19 آغازگر استفاده شده تعداد 248 باند چند شکل ایجاد گردید که بیشترین باند تکثیر شده 19 عدد و مربوط به آغازگر OPA-07 بود، در حالیکه آغازگر 05-OPA با هشت باند کمترین قطعات چندشکل را نشان داد. متوسط تعداد باند چندشکل برای هر آغازگر 13 باند برآورد گردید. آنالیز دادهها توسط نرم افزار NTsys با استفاده از ضریب تشابه جاکارد، میزان تشابه محاسبه شده بر اساس باندهای چندشکل را در دامنهای از 14/0 تا 97/0 با میانگین تشابه 62/0 نشان داد. تجزیه خوشهای بر پایه ماتریس تشابه جاکارد و با روش UPGMA صورت گرفت. بر اساس تجزیه خوشه ای، در ضریب تشابه 49/0 ژنوتیپهای مرکبات مورد مطالعه به پنج گروه تقسیم شدند. بر اساس ماتریس تشابه، کمترین شباهت (14/0) مربوط به دو ژنوتیپ پوملو و نارنگی محلی و بیشترین شباهت (97/0) مربوط به دو تیپ طبیعی ناشناخته G74 وG73 بود. با بررسی دندروگرام نشان داده شد که پوملو و نارنگی به عنوان گونههای حقیقی مرکبات در خوشههای مجزا قرار دارند. تعیین تنوع ژنتیکی در مرکبات، اطلاعات مفیدی را برای برنامههای بهنژادی، انتخاب و حفظ ارقام فراهم می کند.دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205021420150220Evaluation of Genetic Variation of Some Grape Cultivars Based on Morphological Traitsبررسی تنوع ژنتیکی برخی ارقام انگور بر اساس صفات مورفولوژیک1721922188FAرضا موسی زادهدانشگاه فردوسی مشهدغلامحسین داوری نژاددانشگاه فردوسی مشهدمحمود شوردانشگاه فردوسی مشهدعلی تهرانی فردانشگاه فردوسی مشهدعلی مختاریانمرکز تحقیقات کشاورزی خراسان رضویJournal Article20140115This research was conducted to study morphological and evaluation of genetic diversity of 15 grape cultivars in Collections of Agriculture and Natural Resources, Research Center of Khorasan razavi based on completely randomized design with four replications. Results showed extensive range of variations among cultivars and measured traits. In some key traits of tests for Distinctness Uniformity and Stability descriptor including density of prostrate hairs between main veins on lower side of blade, density of erect hairs on main veins on lower side of blade and blistering of upper side of blade in mature leaf, anthocyanin coloration of main veins on upper side of blade surface, density of prostrate hairs on the shoot tip in young shoot and color of upper side of blade in young leaf, showed highest diversity coefficient, that is more diversity among studied grape cultivars. The results of correlation coefficients showed positive and significant correlation among some important traits in cultivars breakdown and distinctness. The cluster analysis was done based on all measured traits with ward method, finally in distance 5, the cultivars were classified to four groups. The cultivar of Keshmeshi bidaneh Ghochan located in separate group, and in among some cultivars of other groups were rather high similarity. Results showed high diversity of key traits and in terms of uniformity and stability were able to breakdown and distinctness cultivars. Therefore to reason of cultivars evaluation in similar qualification, may have selection based on studied traits.این پژوهش به منظور مطالعه خصوصیات مورفولوژیکی و بررسی تنوع ژنتیکی 15 رقم انگور در محل کلکسیون مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار به اجرا درآمد. در برخی صفات کلیدی دستورالعمل آزمونهای تمایز، یکنواختی و پایداری، از جمله تراکم کرکهای خوابیده بین رگبرگ-های اصلی در سطح زیرین پهنک، تراکم کرکهای ایستاده روی رگبرگهای اصلی در سطح زیرین پهنک، تاولی شدن سطح رویی پهنک در برگ بالغ، رنگ آنتوسیانین رگبرگهای اصلی در سطح رویی پهنک، تراکم کرکهای خوابیده نوک در شاخه جوان و رنگ سطح رویی پهنک در برگ جوان که ضرایب تغییرات بالاتری نشان دادند، دارای تنوع بیشتری در بین ارقام انگور بودند. نتایج حاصل از ضرایب همبستگی نشان داد که همبستگی مثبت و معنیداری بین برخی صفات مهم در تفکیک و تمایز ارقام وجود دارد. تجزیه خوشهای بر اساس کلیه صفات اندازهگیری شده به روش وارد صورت گرفت، که در نهایت در فاصله 5، ارقام را به چهار گروه تقسیمبندی نمود. رقم کشمشی بیدانه قوچان در گروه جداگانه قرار گرفت، و در بین برخی ارقام در سایر گروهها نیز تشابه نسبتا بالایی (بیش از 80 درصد) وجود داشت. نتایج نشان داد که صفات کلیدی دستورالعمل دارای تنوع بالایی بوده و به لحاظ یکنواختی و پایداری، به خوبی قادر به تفکیک و تمایز ارقام میباشند. بنابراین با توجه به اینکه بررسی این ارقام در شرایط کاملا یکسان انجام گرفته است، میتواند گزینش برای صفات مورد مطالعه صورت گیرد.دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205021420150220Effects Gamma Irradiation on Yield and Yield Components of Rapeseed (Brassica napus)اثرات پرتودهی اشعه گاما بر روی عملکرد و اجزای عملکرد کلزا ( Brassica napus)1932042189FAمهتاب صمدی گرجیکارشناس شرکت توسعه کشت دانه های روغنیعلی زمان میر آبادیرئیس مرکز تحقیقات شرکت توسعه کشت دانه های روغنیJournal Article20131231In order to induce of genetic variation and selection of genotypes with desirable traits, Seeds of three varieties of Rapeseed Sarigol (PF), RGS003 and Zarfam were treated with different doses of gamma ray 500, 700 and 900 Gy. To confirm the stability of the induced genetic traits, 66 mutant lines from M4 generation were studied in a randomized complete block design with three replications. Twenty-two selected lines of M5 generation were evaluated of traits such as height, number of siliqua per plant, number of seeds per siliqua, mean siliqua length, seed 1000 weight and yield. The results of analysis variance that that there are showed significant differences the lines in all the traits studied. The highest coefficient of variation was obtained for the number of siliqua per branch (29/57 percent). Trait mean comparison of experiment lines with control showed that siliqua length, seed 1000 weight and yield was significantly higher than the control varieties in Zar-16 and Zar-20 mutant lines. Because of these lines had not different with control varieties for the other traits were considered as superior lines.<br />Key words: Rapeseed, induction of genetic diversity, gamma rays and mutant lineبه منظور ایجاد تنوع ژنتیکی القایی و انتخاب ژنوتیپ و لاین هایی با صفات زراعی مطلوب، بذور سه رقم کلزا ساری گل (PF)، RGS003 و زرفام، با دزهای مختلف اشعه گاما 500، 700 و 900 گری تیمار شدند. جهت تایید پایداری تغییرات ژنتیکی القایی صفات زراعی، 66 لاین موتانت انتخابی از نسل M4 موتاسیون همراه با واریته های شاهد به منظور بررسی نسل پنجم موتاسیون (M5) در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار مورد مطالعه قرار گرفتند. بیست و دو لاین انتخابی نسل M5از نظر صفاتی مانند ارتفاع، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، میانگین طول خورجین، وزن هزار دانه و عملکرد ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس داده های بدست آمده تفاوت معنی داری در تمامی صفات زراعی مورد مطالعه در لاین های آزمایشی نشان داد. بیشترین ضریب تغییرات مربوط به تعداد خورجین در شاخه فرعی (57/29 درصد) بود. مقایسه میانگین لاین های آزمایشی با شاهد نشان داد که میانگین طول خورجین، وزن هزار دانه و عملکرد در لاین های موتانت Zar16 و Zar20 بطور معنی دار بیشتر از واریته های شاهد بود و چون این لاین ها از نظر سایر صفات مورد بررسی، اختلافی با واریته های شاهد نداشتند، به عنوان لاین های برتر در نظر گرفته شدند. <br />واژه های کلیدی: کلزا، تنوع ژنتیکی القایی، اشعه گاما و لاین موتانتدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانپژوهشهای تولید گیاهی2322-205021420150220Evaluation of biological fertilizers and micronutrient elements effects on yield and some agronomic traits in rapeseed (Brassica napus L.)ارزیابی اثرات کاربرد کودهای زیستی و عناصر ریزمغذی بر عملکرد و برخی خصوصیات زراعی کلزا (Brassica napus L.)2052102190FAرزیتا جشنیدانشگاه شهید چمراناسفندیار فاتحدانشگاه شهید چمرانامیر آینه بنددانشگاه شهید چمرانJournal Article20130709In order to evaluate of biological fertilizers and micronutrient elements effects on yield and some agronomic traits in rapeseed (Brassica napus L.), an experimental was performed as factorial arrengement based on randomized complete blocks design with three replications in 2012-13 in Research Station of Shahid Chamran University of Ahvaz, Iran. In this experiment, micronutrient elements were in six levels: (no utilizing of fertilizer as check, sulphat (2 and 4 ml.lit1-), iron sulphat (2 and 4 ml.lit1-) and combination of zinc and iron fertilizers (2ml.lit1-)) and biological fertilizers : (non-inoculation, seed inoculation with Thiobacillus and Nitrocara + Thiobacillus bacteria with sulfur. The results showed that the combined use of Thiobacillus and Nitrocara 9 to 32% compared to non use of biological fertilizer and also concurrent spraying of zinc and iron were between 15 to 50 improved the studied traits. But, concurrent use of bio-fertilizers and micro nutrients, increased positive affect of the studied traits such as weight of pod, grain weight in a pod, day to, biomass yield, grain per pod and grain yield, the value of (4 ml.lit1- iron and zinc) had a greater impact on the studied traits. Sounds like biological fertilizers can be suitable alternative to chemical fertilizer and increase the yield of rapeseed too.به منظور ارزیابی اثرات کاربرد کودهای زیستی و عناصر ریزمغذی بر عملکرد و برخی خصوصیات زراعی کلزا (Brassica napus L.) آزمایشی در سال زراعی 1392-1391 به صورت فاکتوریل در قالب بلوک کامل تصادفی و با 3 تکرار در دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا گردید. در این آزمایش، عناصر ریزمغذی در شش سطح: شاهد، سولفات روی (2 و 4 میلیلیتر در لیتر)، سولفات آهن (2 و 4 میلیلیتر در لیتر)، و توام سولفات روی و آهن (2+2 میلیلیتر در لیتر) و کودهای زیستی: شاهد، تلقیح با تیوباسیلوس همراه گوگرد و تلقیح توام نیتروکارا و تیوباسیلوس همراه گوگرد بود. نتایج نشان داد که کاربرد توأم تیوباسیلوس و نیتروکارا بین 9 تا 32 درصد نسبت به عدم کود زیستی و محلولپاشی توأم روی و آهن نیز بین 15 تا 50 درصد صفات را بهبود بخشید. اما، کاربرد توأم کود زیستی و ریزمغذی، منجر به افزایش اثرات بر صفات مورد مطالعه از قبیل وزن خورجین، وزن دانه یک خورجین، تعداد روز تا خورجیندهی، عملکرد زیست توده، تعداد دانه و عملکرد دانه شد، همچنین، مقدار (4 میلیلیتر در لیتر آهن و روی)تاثیر بیشتری بر صفات داشت. به نظر میرسد کودهای زیستی میتواند جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی باشد و عملکرد محصول کلزا را نیز افزایش دهد.